اعتراضاتي همرنگ با پوشش‌هاي مختلف

اعتراضات اجتماعي و سياسي در ايران ريشه‌هاي فراواني دارد. در مباحث گوناگون شاهد بروز برخي نارضايتي‌ها مي‌شويم كه گاهي برخي از آن‌ها به اعتراضاتي تبديل شده كه گريبان گير جامعه مي‌شود و آسيب‌هاي فراواني را به كشور وارد مي‌كند. بعد ازانقلاب اسلامي و شايد بتوان گفت به غير دهه 60 كه كشور در شرايط خاصي بود از ابتداي دهه 70 تا كنون در تمامي دوره هاي رياست جمهوري ها و به ويژه در دور دوم آن‌ها شاهد اعتراضاتي بوديم كه به روش‌هاي مختلف اين اعتراضات به پايان رسيد ولي نياز است تا جريان‌هاي مختلف سياسي و آن‌هايي كه وظيفه تحليل و بررسي وضعيت كشور را برعهده دارند به ريشه‌هاي اين اعتراضات توجه كنند و براي حل و ريشه‌كن شدن آن‌ها تصميمات و راهبردهايي را در دستور كار قرار دهند.
دوران سازندگي و بحران‌هاي خاص
با اجرای طرح تعدیل اقتصادی در دولت هاشمی رفسنجاني وافزایش ۵۰ درصدی تورم اعتراضات اجتماعی متعددی در شهرستان‌هایی مانند مشهد، شیراز، زاهدان، زنجان، ارومیه، اراک، مبارکه، قزوین و اسلامشهر رخ دادند که برای مسئولان آن زمان غیرمنتظره بود. این اعتراضات به اين صورت شروع شد که در سال ۱۳۷۱ مسئولان شهری مشهد برابر با اصل كميسيون ماده 100شهرداري به دستور استاندار تصمیم گرفتند برای جلوگیری از مشکل حاشیه‌نشینی و ساخت و سازهای غیرمجاز در شهر برخورد قهری كنند ولی این موضوع با تیراندازی یک مامور و زخمی شدن یک دانش آموز به یک بحران امنیتی، اجتماعی بزرگ تبدیل شد. خراب کردن خانه‌ها در مناطق محروم و جان باختن یک کودک نقطه شروع اعتراضات شد. از طرف ديگر نيز اعتراضات خياباني درسال هاي 73و74 درشهرهاي اسلام‌شهر، اراک، قزوين و مشهد رخ داد. دولت سازندگی به تبعيت از توصيه‌هاي صندوق بين‌المللي پول و بانك جهاني، سياست تعديل اقتصادي را اجرا كرد که اجرای آن تورم را تا مرز 50 درصد رساند. فضاي روانی جامعه و ايجاد فاصله طبقاتي وعدم چتر حمايتي دولت به منظور كاهش تبعات آزادسازي قيمت‌ها باعث اعتراضات درشهرهاي مختلف شد كه هزينه‌هايي براي كشور داشت و مي‌توان گفت بيشتر مشكلات و حواشي دولت سازندگي به موضوعات اقتصادي بازمي‌گشت.
تغيير ماهيت اعتراضات


اما بعد از دولت سازندگي تا حدي اعتراضات رنگ عوض كرد و سياسي و اجتماعي شد. براي مثال از مهم‌ترین وقایع دوران اصلاحات، اعتراضات ۱۸ تیر ۱۳۷۸ بود که به واقعه حمله به کوی دانشگاه تهران شهرت یافته است. شروع ماجرا از اعتراض عده‌ای از دانشجویان درمورد توقیف روزنامه سلام بود که با واکنش شدید نیروهای امنیتی روبه‌رو شد. نيروهاي امنيتي وارد خوابگاه دانشجویان شده و با دانشجویان درگير شدند که در ادامه به یک اعتراض همه‌جانبه از طرف قشرها مختلف و به‌خصوص دانشگاهیان تبدیل شد. اين درگيري‌ها نيز حواشي داشت و هزينه‌هايي براي كشور به جا گذاشت. التهابات در دوران اصلاحات ادامه داشت و در سال 82 نيز شاهد برخي اعتراضات سياسي و اجتماعي بوديم كه اين موضوع نيز با تدابير خاصي كه صورت گرفت به پايان رسيد.
عدالت و اعتراض
دوره عدالت‌محوري نيز از درگيري‌هاي سياسي و اجتماعي جدا نبود. در همين راستا زماني كه دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران، در روز ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ برگزار شد و بر اساس اعلام رسمی وزارت کشور، محمود احمدی‌نژاد، در این انتخابات با اختلاف رای زیادی نسبت به میرحسین موسوی پیروز انتخابات اعلام شد این نتیجه با اعتراض گسترده دیگر نامزدها و عده زیادی از هواداران میر حسین موسوی مواجه شد. معترضان معتقد بودند درنتايج وشمارش آرا تقلب صورت گرفته است اين اعتراضات هشت ماه به طول انجاميد كه يكي ازگسترده‌ترين اعتراضات در كشور به حساب مي‌آيد و مي‌توان آن را مهم‌ترين رويداد اعتراضي در بازه رياست‌جمهوري احمدي‌نژاد دانست.
اعتراضات اعتدالي
اما دولت حسن‌روحاني شاهد اعتراضات گسترده‌ فراواني در ميان تمام اقشار مختلف بود ولي در دور دوم رياست‌جمهوري وي اين اعتراضات به اوج خود رسيد. بخش اصلي اين اعتراضات را مي‌توانيم به دي سال 96 الصاق كنيم؛ دوره‌اي كه برخي با بهانه‌هاي اقتصادي به خيابان‌ها آمدند و اعتراضاتي را در دستور كار قرار دادند هرچند اين اعتراضات در همان سال به پايان رسيد ولي در خرداد و تير 97 نيز اقشار مختلف براي مشكلات اقتصادي اعتراضاتي را در دستور كار قرار دادند و اين اعتراضات نيز حواشي و هزينه‌هايي را در پي داشت.
اصلاح در اولويت معترضان
همانگونه كه مشاهده مي‌كنيم با نگاهي اجمالي به وضعيت دولت‌هاي مختلف، اعتراضات مختلف در همه ادوار وجود داشته است و ريشه هر كدام از اين اعتراضات به موضوعات مختلف بازمي‌گردد. مساله‌اي كه اگر ريشه‌يابي‌نشود، مي‌تواند به بحران تبديل شود. البته نكته مهمي كه بايد به آن اشاره كرد اين است كه اعتراضات در همه دوره‌ها برگرفته از نيازهاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي مردم بود و معترضان به دنبال بهبود و اصلاح امور بوده‌اند هرچند كه برخي نيز در اين بين براي ضربه به نظام تلاش كرده بودند ولي بيشتر مسائلي كه روي داد براي ترميم مشكلات بوده است. براي بررسي اين موضوع به سراغ شحصيت‌هاي سياسي از جريان‌ها ي مختلف رفتيم كه در ادامه مشروح گفت‌وگوي «قانون» با آن‌ها را مي‌خوانيد.
دولت‌ها هيچ كدام توانايي اداره قاعده جامعه را نداشتند
محمد غرضي / وزير دولت سازندگي
در همه دوره ها حتي قبل از انقلاب اعتراضات وجود داشته است. دولت‌ها وقتي مسئوليت برعهده مي گرفتند براي تامين بودجه لازم و ادامه كار دست به تورم مي زدند.بايد اين نكته را بدانيم كه هيچ رييس جمهوري تاكنون توفيق اين را نداشته تا مردم را با خودش همراه كند. مشكلات در همه دولت‌ها به‌گونه‌اي بوده كه نتوانسته رضايت عامه مردم را به‌دست بياورد وعلت اصلي شكست‌ها نبودخدمت صادقانه وراستگويي ومهم‌تر از همه توانايي است. اين را نيز بدانيد تمام روساي دولت‌هاي كه تاكنون آمدند در خارج دولت‌ها تربيت شدند، بنابراين دولت‌ها جاذبه اجتماعي نداشتند و بيشتر جاذبه گروه داشتند و همين باعث شده دولت در ايران نهادي معتبر نباشد.به نظر من ريشه اعتراضات، عدم توانايي دولت‌ها در ارضاي نيازهاي قاعده جامعه است كه باعث مي‌شود جامعه فشارهاي مختلفي را تحمل كند. ممكن است بر اثر فشارها مردم به دولت‌ها پشت كنند اما مردم هرگز به كشور پشت نمي‌كنند. درجايي گفتم جناح چپ نمي‌تواند دولت و جناح راست نمي تواند ملت را نگه دارد. مردم ايران تحت هر شرايطي پاي كشور مي ايستند. اينكه شكست دولت‌ها احراز شده به عدم توانايي علمي، فني وقانون برمي گردد. هر دولتي كه سركارآمده بار فقرا را اضافه كرده، بنده دراين دنيا وآن دنيا شهادت مي‌دهم درحال حاضر 20 ميليون نفر ازمردم كشور بيمه وشغل ودرآمدي براي زندگي ندارند. وقتي قيمت‌ها زياد مي‌شود آن‌ها از بين مي روند يا گرفتارهاي آن‌ها زياد مي‌شود زيرا دست‌شان جايي بند نيست. اشخاص ذي‌نفع كه از دولت امتياز دارند درشرايط خاص عكس‌العمل‌هاي مختلفي نشان مي دهند. وقتي افراد كم درآمد به دولت پشت مي‌كنند دولت فرو مي‌ريزد. به نظرم الان عقل اجتماعي نسبت به عقل سياسي بيشتر است. اين نكته را بايد توجه داشت كه هيچ دولتي نمي‌تواند ديگري را به ضعف داشتن متهم كند زيرا همه دولت‌ها ضعيف عمل كردند؛ هيچ دولتي در جريان اجتماعي تقويت نشد و به نظر من دولتي خوب است كه با جريان اجتماعي روي كار آمده باشد و باحمايت اين جريان ماندگار شود. در اين چهاردولت اخير جريانات اجتماعي به آن‌ها پشت كردندوهيچ حمايتي از آن‌ها نكرده اند. دولت‌هايي كه روي كار آمدند هيچ كدام توانايي اداره قاعده جامعه را نداشتند. براي مثال در يك دولت كار فيزيكي وساخت وساز زياد صورت گرفته اما اين خدمات با تصويب پول ملي صورت نگرفته و با ايجاد تورم انجام شده است. وقتي تورم باشد هرخدماتي كه صورت بگيرد باعث نارضايتي مردم است. در زمان دولت آقاي هاشمي رفسنجاني به ايشان گفتم توسعه همراه با تورم به ضد آن تبديل مي‌شود. آقاي هاشمي وقتي سركارآمدند ارز 150 تومان بود. اين‌قدرتورم بالا رفت به 46درصد رسيد و ارزبه 700تومان رسيد. وقتي اعتراضات صورت گرفت آقاي هاشمي ازسياست‌هايش برگشت و ارز را به 450 تومان رساند ودولت را تحويل داد. درآن زمان مسئولان پاسخگو بودند اما درحال حاضر ارز غير قابل كنترل است. وضعيت اقتصادي خوب نيست. مردم بسيار سعه صدراز خودشان نشان مي دهند.از طرفي ديگر در واكنش به اين موضوع كه برخي مي‌گويند عوامل دروني وبيروني تاثيرات خاص خود را داشتند بايد بگويم كه عوامل بيروني به اعتراضات وبهم ريختگي كشور دلبسته اند. وقتي مردم نسبت به مساله اي نتيجه نمي بينيد اعتراض مي كنند. زماني كه وضعيت اقتصادي روي مردم فشار مي‌آورد چاره‌اي جز كم كردن تقاضا ندارند. مهم‌ترين ناموس ملي درهر كشوري حفظ ارزش پول آن كشور است و اين ابتدايي‌ترين حقوق ملت‌ها به حساب مي‌آيد. وقتي جامعه‌اي با تورم زندگي مي‌كند دولتش اعتبار خود و مردم را ازبين مي برد.يك موضوع ديگري نيز كه وجود دارد اين است كه در ايران احزاب وگروه‌هاي سياسي قدرت‌طلب هستند، براي خدمت به مردم تشكيل نشده اند. بنده با توجه به سنم شاهد تمام جريانات سياسي واجتماعي كشور بوده ام. به شما عرض مي‌كنم وقتي حزبي تشكيل مي شود امتيازي براي خود قائل مي‌شود ويك بار سنگين بر دوش مردم اضافه مي‌كند. راه حل اين نيست ما به اشخاص وگروه ها تكيه كنيم، راه حل اين است كه به قواعد سامان يافته تكيه كنيم.
فضاي باز اطلاعاتي اعتراضات را به سرعت به نمايش مي‌گذارد
عبدا... ناصري/ عضو بنياد اصلاح‌طلب باران
اعتراضات مدني همه ريشه در مسائل داخلي دارند. در دوره آقاي روحاني اين مسائل بيشتر نمود پيدا كرده است. دولت‌ها برنامه‌هاي خود را در دور اول اجرا مي‌كنند و بايد دردوره دوم آثار مثبتي را برجا بگذارد. در دوره دوم آقاي هاشمي اين اتفاق نيفتاد زيرا تورم به 49 درصد رسيد. در آن دوره جنگ متوقف شده بود و نسل هاي اول انقلاب به سن تشخيص رسيدند و انتظارات و مطالبات فرق كرده بود. مهم‌ترين اعتراضات به دليل دستاورهاي اقتصادي دولت آقاي هاشمي بود . وقتي اعتراضات در مشهد وچند سال بعد دراسلامشهر وچند شهر ديگر صورت گرفت آقاي هاشمي كمي از سياست‌هاي ارزي خود را تغيير داد. دولت آقاي خاتمي سياست‌هاي اقتصادي درستي را پيش گرفتند به طوري كه دردوره دوم آثار اقتصادي خوبي رابرجا گذاشتند. قيمت ارز درآن هشت سال كم تغيير كرد و جنس اعتراضات تفاوت داشت. اعتراضات درآن زمان دو ويژگي داشت. يكي اعتراضاتي كه بيشتر زمينه فرهنگي واجتماعي داشتند. دوم اينكه اعتراضات سازمان‌دهي شده توسط نهاد هاي دروني حاكميت بودند. دردوره آقاي احمدي ن‍‍‍ژاد به دليل حمايت يكپارچه حاكميت و اشراف فراواني كه تمام نهادهاي حاكميتي داشتند شاهد اعتراضات مدني يا جنبش خاصي كه حاصل از سياست‌هاي اقتصادي باشد نبوديم اما در دوره آقاي روحاني نسخه اقتصادي آقاي هاشمي به‌صورت بارزتر خودش را نشان داد كه البته بخشي به تيم ضعيف اقتصادي دولت برمي‌گردد و بخش ديگر شامل تحريم‌ها ومسائل بين الملل محسوب مي‌شودكه شرايط را براي مردم سخت كرده ‌است. بايد به اين نكته توجه كنيم آقاي روحاني با مهارتورم انتظاري را درجامعه شكل دادند. برخي مي‌گفتند وقتي ركود وجود دارد ديگر تورم جايي در كشور ندارد و براي همين نيز تيم اقتصادي ايشان روي كاهش تورم بسيار مانور دادند. در صورتي كه امروز ما شاهد افزايش قابل توجهي ازقيمت‌ها هستيم كه انتظارآن را نداشتيم. فراموش نكنيم باتوجه به تغيير نگرش وانتظارات نسل هاي نو و همچنين باز شدن فضاي ارتباطي واطلاعاتي مردم با دنيا، شرايط آقاي روحاني از آقاي هاشمي بسيار سخت‌تر است. اعتراضات در دوره آقاي هاشمي بلافاصله مهارشد ولي در اين دوره اعتراضات هويت مدني ومردمي دارد و دولت وحكومت نمي‌تواند با آن برخورد كند حتي حل اين مساله را ريشه‌يابي‌ كند. البته اين نكته را نبايد فراموش كرد كه در قياس دولت هاشمي با روحاني بايد اشاره كنم كه متاسفانه دولت آقاي روحاني بسيار ضعيف عمل مي‌كنند. در دولت آقاي خاتمي تيم اقتصادي بسيار خوب عمل كردند و از سرمايه گذاري براي ايجاد اشتغال گرفته تا تثبيت واحد ارز كشور، شفاف سازي مزايده هاي دولتي كه دردسترس عموم مردم بود، تعطيل كردن برخي از بنگاه‌هاي ناكارآمد اقتصادي دولت مثل وزارت اطلاعات كه بسيار حركت خوب وماندني شد همه از اقدامات مثبت اين دولت بود كه متاسفانه در دولت آقاي احمدي‌ن‍‍ژاد بخش اعظم آن‌ها از بين رفت.به اين نكته نيز اشاره كنم كه حركت‌ها و اعتراضات را بيروني نمي‌دانم. اين را قبول دارم هر حركت اجتماعي درهرگوشه دنيا اتفاق مي‌افتد كشورهايي كه با آن كشور مقابله دارند ازاين اعتراضات به نفع خودشان استفاده مي‌كنند. مردم ايران گرفتار تحريكات خارجي نمي‌شوند. نظر ما اين است كه تمام حركت‌هاي اجتماعي بعد از انقلاب زمينه داخلي دارد. در دولت آقاي روحاني به دليل فضاي باز اطلاعاتي هر حركت اعتراضي كه صورت مي‌گيرد سريع در سطح دنيا به نمايش گذاشته مي‌شود. در دولت‌هاي گذشته اين توسعه اطلاعاتي وفضاي مجازي وجود نداشت واين شرايط را براي آقاي روحاني سخت‌تر كرده است.
راهكار اصلى برون رفت از وضعيت كنوني در صداقت است
مصطفي‌ميرسليم/ عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام
راهكار اصلى برون رفت از وضعيت كنوني در صداقت است. دولت بايد مسائل و مشكلات موجود را صادقانه با مردم در ميان بگذارد و آنجايى كه ضعف يا اشكال موجود به موضوع تشخيص نادرست يا عملكرد ناقص دولت برمى‌گردد، بپذيرد و سعى نكند با دادن آمار دل مردم را به درد آورد. مردم با واقعيت‌هاى روزمره زندگى و با گرانى دست و پنجه نرم كرده و آثار تورم را با تمام وجود لمس مى‌كنند. مردم از بيكارى جوانان فارغ التحصيل خود رنج مى برند و پنج سال است وعده هاى سرخرمن شنيده‌اند. ما نمى‌گوييم كار دولت صفر بوده ولى بزك كردن آن و وانمود كردن كمال مطلق براى عملكرد دولت به‌ويژه در صحنه داخلى و در عدم مهار كردن مفاسد كه سرمنشأ بيشتر آن‌ها در دستگاه‌هاى اجرايى است، موجب يأس مردم و از بين رفتن سرمايه اعتماد مى‌شود. بنابراين راه نجات در صداقت است. اوضاع كنونى كشور متأثر از ركود است؛ ادامه آن عمده سرمايه اجتماعى را برباد مى‌دهد. اگر كارگاه‌ها فعال باشند و همه گروه‌هاى اجتماعى در شهر و روستا مشغول توليد محصولات صنعتى و كشاورزى و خدماتى مورد نياز كشور باشند و مازاد آن هم صادر شود ، مردم به‌راحتى مى توانند مشكلات ناشى از تورم را كه موقتى خواهد بود تحمل كنند و حتى براى چاره جويى آن‌ها مشاركت و فداكارى كرده و دولت را تقويت كنند ولى در شرايطى كه بيشتر بنگاه‌هاى اقتصادى كوچك و متوسط كه ٨٠درصد بنگاه‌ها را تشكيل مى‌دهند ورشكسته يا تعطيل شده اند و كارگران، كارمندان و مهندسان و متخصصان بيكار شده و از آينده خود مأيوسند. تحميل گرانى و برخى كمبودها ولو جزيى، صبر آن‌ها را لبريز مى‌كند و آتش به دل آن‌ها مى زند و موجبات اعتراض را فراهم مى آورد. در اين شرايط دولت نمى‌تواند خود را بر مردم تحميل كند بلكه بايد با آن‌ها همدردى كند و به‌ويژه به قول‌هايى كه داده است عمل و اگر اشتباه كرده اعتراف كند و به كمك خود مردم به اصلاح بپردازد والا اعتراضات مهار نمى شود و سركوب اعتراضات برحق مردم نيز در قواره هاى اقدامات مردمسالارى دينى نمى‌گنجد. اين نكته را نيز بايد اشاره كنم كه دولت يكپارچه و هماهنگ نيست ضمن آنكه تركيب دولت و قابليت‌هايى كه دارد متناسب با شرايط كنونى كشور نيست؛ برخى مخالفان دولت همان پشتيبانان سياسى سابق دولتند كه احساس مى‌كنند عدم اصلاح دولت به شكست مى انجامد و آبروى كل جريان مشهور به اصلاحات را مى برد. دسته ديگر مخالفان دولت رقباى سياسى دولتند يعنى طيف مشهور به اصولگرا كه تذكرات‌شان به مسئولان بازتاب عملى نمى‌يابد اما اين گروه‌هاى مخالف بيشتر به فكر سرنوشت مردم اند و آينده كشور و بعيد است دامن زننده به اعتراضات باشند.
دولت مى‌تواند از تكبر خارج شود و به كمك آن‌ها براى مهار اعتراضات استفاده كند. خيرخواهان بسيارى در ميان آن‌ها وجود دارند كه قبل از جايگاه سياسى خود به نجات كشور به‌ويژه در مقابل توطئه‌هاى بدخواهان خارجى به خصوص آمريكا و ايادى داخلى آن‌ها مى‌انديشند؛ اين ايادى داخلى نه خير مردم را مى‌خواهند و نه خير دولت را بلكه فرصت طلبانى اند كه با سوار شدن بر موج اعتراضات مى‌خواهند نظام مقدس جمهورى اسلامى را براى خوش خدمتى به اربابان‌شان متزلزل كنند؛ البته اين دسته اخير از هيچ اقدامى براى دامن زدن به اعتراضات مردم و جلوگيرى از خاموش شدن آن اعتراضات فروگذار نمى‌كنند.
بهره برداري نامناسب از ثروت‌ملي ، عامل بروز مشكلات امروز است
جوادآرين منش / فعال سياسي اصولگرا
اعتراضات از جايي شروع مي‌شود كه ما با يك اقتصاد نفتي بيمار و همچنين كوهي ازوعده هاي تحقق نيافته در دولت‌ها مواجه هستيم. دولت‌ها در شعارهاي تبليغاتي خودشان كشور آرماني بدون فساد و تبعيض وسرشار از امتيازات وبرابرهاي به مردم نشان مي‌دهند. مردم دردور اول به دولت‌ها فرصت مي‌دهند تا نتيجه وعده ها مشخص شود ولي متاسفانه وعده ها تحقق پيدا نمي‌كند.
مردم با كوهي از مشكلات مثل بيكاري و تورم مواجه هستند. اين بيماري اقتصادي هر از گاهي از جايي از موسسات ورشكسته، تعطيلي كارخانجات، خشكسالي ونبودآب وغيره سردر مي آورد. بنابراين دردوره اول مردم انتظارات را كاهش داده وبه دولت ها فرصت مي دهند وازطرف ديگر دولت‌ها به دليل اينكه براي دوره دوم احتياج به راي مردم دارند دست به عصاتر حركت مي كنند اما دور دوم احتياجي به راي مردم نيست وازطرف ديگرانتظارات جامعه بالا رفته كه اين‌ها منجر به حركت‌هاي گسترده اجتماعي مي‌شود. به نظرم هيچ‌كدام از دولت‌ها موفق به اجراي وعده هايي كه دادند نشدند. ما هيچ دولتي را به عنوان يك دولت ايده‌آل‌، موفق وآرماني نداريم. اگر دولت‌ها موفق بودند امروزه شاهد كوهي از مشكلات دركشور نبوديم و اين انباشتگي مشكلات حاصل ناكارآمدي وكم‌كاري دولت‌هاست. متاسفانه معتقدم در هر شرايطي كه دولت‌ها از درآمد بالاتر برخوردار بودند به ويژه دردوره اي كه قيمت نفت در بازار جهاني بالا رفته تحولات بيشتر اتفاق افتاده است. در دور اول دولت آقاي احمدي نژادكه درآمد نفتي بالا بودتوسعه درراه ها و روستاها حاصل شد اما امكان بهره برداري بهينه از اين ثروت ملي خوب صورت نگرفت كه الان شاهد مشكلات آن هستيم.
البته اعتراضات مختص يك دوره نيست و در هردولتي اعتراضات به شكل هاي مختلفي وجود داشته است. هر چه زمان مي‌گذرد درآمد كشوركاهش پيدا مي‌كند، ناكارآمدها دردولت‌ها بيشتر و همچنين انتظارات و مطالبات مردم انباشته ترمي‌شود.
اعتراضات هميشه بوده ولي كارآمدي دولت‌ها نيز مهم است
حسين‌سبحاني نيا / فعال سياسي اصولگرا
اگر به دوره دوم رياست جمهورها دقت كنيد مي بينيد نوسانات قيمت ها در ارزاق عمومي وكالا ي مصرفي بيش ازدوره هاي اول بوده است. اين امر باعث مي‌شود زمينه براي اعتراضات عمومي و نقش‌آفريني جريانات مخالف فراهم شود. نكته بعد اين است كه دردوره اول مراقبت‌هاي بيشترو مقدمات براي پذيرش دوره دوم انجام مي‌گيرد. كنترل، دقت وحساسيت‌ها دردوره اول زياد است و دردوره دوم حساسيت‌ها كمتر شده و باعث ايجاد زمينه اعتراضات مي شود.
اين موضوع در دولت‌هاي مختلف نيز به مدل‌هاي مختلف وجود داشته است ولي شدت وضعف درهر دوره فرق مي‌كند. در تمامي دوره‌ها جهش قيمت وجود داشته اما در دوره دوم آقاي روحاني افزايش قيمت با يك جهش بسيار زياد صورت گرفته است. هر چه به سمت جلو حركت مي‌كنيم اين افزايش قيمت‌ها بيشتر مي‌شود. ضعف دولت در عدم كنترل ونظارت، عدم مراقبت و برخورد، عدم شفاف سازي واستفاده از رانت‌هاي شخصيتي وپستي هر كدام در بروز مشكلات اين روزها سهمي دارند و باعث نارضايت جمعي شده است.
درهر دولتي اعتراضات وجود داشته اما اينكه دولت ها چقدر كارآيي داشتند وتوانستند جلوي مسائل ومشكلات را بگيرند بستگي به جسارت دولت‌ها دارد. به نظر من دولت آقاي احمدي نژاد مورد نقد همه هست اما دردوره او دربعضي موضوعات برخورد هاي محكم تري نسبت به دولت آقاي روحاني صورت مي‌گرفت.
البته مشكلات مختلف اين روزهاي دولت را نيز بايد مد نظر داشته باشيم و بايد بگويم در حال حاضر عوامل بيروني تاثيرات فراواني را بر مشكلات موجود جامعه داشته است و دولت زير فشارهاي بين الملل با حجم وسيع تر كه به جمهوري اسلامي وارد مي‌شود كار را پيش مي‌برد. امروز حلقه‌ها وائتلافاتي براي فشار بيشتر به ايران شكل گرفته است و همچنين پشتيباني هاي مالي زيادي ازكشورهاي اطراف صورت مي‌گيرد. البته عوامل دروني نيز وجود دارد كه باعث شده است دولت با مشكلاتي روبه‌رو شود.