سید علی‌رضا کریمی سردبیر

ستارخان سردار مقاومت ایرانی جایی نوشته است: «من هیچ وقت گریه نمی‌کنم چون اگر اشک می‌ریختم آذربایجان شکست می‌خورد و اگر آذربایجان شکست می‌خورد ایران زمین می‌خورد...
اما در مشروطه دوبار آن هم در یک روز اشک ریختم. حدود 9 ماه بود که تحت فشار بودیم... بدون غذا... بدون لباس... از قرارگاه آمدم بیرون... چشمم به یک زن افتاد... با یک بچه در بغلش. دیدم که بچه از بغل مادرش آمد پایین و چهار دست و پا رفت به طرف بوته علف... علف را از ریشه درآورد و از شدت گرسنگی شروع کرد خاک ریشه‌ها را خوردن.... با خودم گفتم الان مادر آن بچه به من فحش می‌دهد و می‌گوید لعنت به ستارخان که ما را به این روز انداخته است. اما ... مادر کودک آمد طرف بچه و او را بغل کرد و گفت: عیبی ندارد فرزندم... خاک می‌خوریم اما خاک نمی‌دهیم... آنجا بود که اشکم درآمد...»
حال گزاره مذکور را بگذارید در کنار گفت‌وگوی دیروز یک نماینده مجلس که به خبرگزاری ایلنا گفته است: «در شرایطی که به ما اجازه نمی‌دهند نفت بفروشیم و کالای موردنیازمان را وارد کنیم ممنون روسیه هم هستیم که به ما کالا می‌دهد تا از گرسنگی نمیریم!»
آری؛ برخی قیاس‌ها اصلا نیاز به تحلیل ندارد. همین که دو اظهارنظر، دو گفته، دو نطق و یا دو واقعه و مهمتر دو رویداد تاریخی را کنار یکدیگر بگذاری می‌تواند درون پارادوکس مستتر در خود به اندازه صدها کتاب پند نیک دهد. آن یکی می‌گوید خاک می‌خوریم اما خاک نمی‌دهیم اما این یکی به خبرنگار تاکید می‌کند از روس‌ها سپاسگزاریم که نمی‌گذارند از گرسنگی بمیریم.


به همین اندازه تلخ و گزنده.
البته بنده پیش از مرقوم کردن این وجیزه تامل نمودم تا این گفته تکذیب و اصلاح شود که نشد. فلذا نمی‌توان ان‌قلتی در مصاحبه نماینده مجلس آورد.
حتما درحالی که خود در حال مطالعه این سطور هستید دهها پاسخ دست به نقد آماده نموده‌اید که نثار نماینده مذکور کنید اما...
..پیش از این باید به این موضوع پرداخت که چرا و چگونه چنین اشخاصی مجوز حضور در خانه ملت را پیدا می‌کنند. بارها و بارها در تاریخ گفته شده که ایران و ایرانی استعمار و سلطه پذیر نیست. حال می‌خواهد این استعمار و سلطه از جانب غرب باشد یا شرق. برجام بدین جهت مورد پذیرش مردم قرار گرفت و دوبار حداقل به آن «آری» گفتند زیرا نمایش عزت و اقتدار و توامان ستاندن حق در چارچوب‌های رایج و دیپلماتیک بود. مثل اقدام مصدق و جریان ملی شدن نفت. محمدجواد ظریف با کاسه گدایی به اروپا نرفت و پای میز مذاکره با جان کری ننشست بلکه از موضع طلبکار با آمریکایی‌ها سخن گفت تا آن چیزهایی که از ملت گرفته شد را برگرداند. مطمئن باشید در تاریخ نیز از پروسه برجام صرفنظر از فرجام آن به نیکی یاد خواهد شد. به هر حال عاقلان نیک می‌دانند اگر نتایج انتخابات آمریکا طبق پیش‌بینی‌ها
پیش می‌رفت و در داخل هم عده‌ای توافق هسته‌ای را در وادی جناحی نمی‌انداختند
چه بسا اکنون شرایط بهتری داشتیم.
هر افراطی، تفریطی به دنبال دارد و هر تفریطی افراط. بعضا ما نمی‌توانیم مرز میان این دو را رعایت کنیم. گاها در سیاست خارجی در قبال برخی کشورها عاشقانه رفتار می‌نماییم و گاها همراه با ستیز. این می‌شود که یک نماینده مجلس چنین افاضاتی را در قبال روس‌ها بیان می‌کند.