نگاهی به ترین‌های جام جهانی 2018 گل‌درشت‌ها

مهدی فیضی‌صفت- جام جهانی 2018 در خاطره ها خواهد ماند، یکی از عجیب ترین جام های جهانی؛ جامی که مدافع عنوان قهرمانی اش در حسرت صعود از مرحله گروهی سوخت، لیونل مسی و کریستیانو رونالدو، نابغه های دوران ناکام ماندند برای تکمیل ویترین افتخارات شان، برزیلِ پر افتخار هم داغ ششمین ستاره بر دلش ماند. کرواسی برای اولین بار در تاریخش به فینال رسید، بلژیک برای نخستین بار عنوان سومی جهان را کسب کرد و در نهایت فرانسه پس از 20 سال، دومین قهرمانی خود در جهان را جشن گرفت. در این جام برترین‌های زیادی بودند که ده‌تایشان بیش از بقیه به چشم آمدند.
وهم چوپان، حقیقت نبوغ
لوکا مودریچ؛ نه قد و قواره دارد، نه هیکل تنومند اما توپ را نمی توان از پاهایش جدا کرد، انگار آهنربایی درون کفش هایش جاساز کرده و درون زمین هنرنمایی می کرد، نابغه 32 ساله با تنها 66 کیلوگرم وزن، کنترل شطرنجی پوشان را در دست داشت، کمتر پاسی می داد که به مقصد نرسد، توی پا و بیرون پا فرقی نداشت، هدف می گرفت و می فرستاد جایی که باید؛ عین توپ پخش کن هایی که توپ های تنیس و والیبال رو تند و تند می دهند بیرون، تمام توپ ها به کاپیتان ختم می شد. مهم نیست ادعای فیلمساز کروات درست باشد یا نه، مهم نیست «لوکا» 28 سال پیش، چوپانی 5 ساله بوده یا کنار آبشارهای حیرت انگیز پارک «پلیتویک»، آب پرتغال می خورده، نابغه کوچک، هیچ گاه ادعایی نداشت، حتی زمانی که فرماندهی اش در ترکیب رئال مادرید زیر سایه کریستیان رونالدو، مدفون می ماند، پسران نجیب و سختکوش «بالکان» یکی، یکی مدعیان را از سرِ راه برداشتند و شدند یک پای فینال، برگی نو در تاریخ فوتبال کرواسی نوشتند، هر چند در فینال، اشتباهات خودی و تصمیمات کمک داور ویدئویی، نفس شان را گرفت اما لوکا مودریچ با شایستگی، عنوان بهترین بازیکن جام جهانی 2018 را از دست فرانسوی های قهرمان بیرون کشید.
ماشین روشن، ماشین خاموش


هری کین؛ بازی اول دو گل زد، گل دومش را در وقت های تلف شده زد و انگلیس را زنده نگه داشت، کاپیتان 24 ساله، بازوبند روی دستش سنگینی نمی کرد، بریتانیایی های مغرور مشکوک بودند به توانایی های رهبری ماشین گلزنی تاتنهام؛ اویی که در چهار فصل اخیر لیگ برتر جزیره در کورس آقای گلی بود، یا اول بود یا دوم. گرت ساوگیت اعتقاد عجیبی به جوان ها داشت؛ اعتقادی ترسناک. بازیکنانی را به روسیه برد که تعداد بازی های ملی بعضی های شان دو رقمی هم نبود. هری کین در نخستین بازی ثابت کرد لیاقت کاپیتانی «سه شیر» را دارد. در بازی دوم انگلیس جشنواره گل به راه انداخت مقابل پاناما، 6 گل زدند و سهم کاپیتان، 3 گل بود. دو گلش را از روی نقطه پنالتی به ثمر رساند. در مرحله یک هشتم نهایی هم پنالتی دیگری را به گل تبدیل کرد و شاید طعنه ای زد به لیونل مسی و کریستیانو رونالدو که پنالتی های شان را از دست دادند در جام جهانی. یک چهارم، نیمه نهایی و رده بندی بدون گل سپری شد برای هری کین ولی ستاره های فینالیست هم نتوانستند خطری ایجاد کنند برای آقای گلی کاپیتان انگلیس؛ کفش طلای جام بیست و یکم به «کین» رسید.
پپسی‌من
کیلیان ام‌باپه؛ بچه های دهه شصتی، بچه های نسل اول بازی‌های کامپیوتری‌اند. آتاری، سگا و پلی استیشن، بازی هایی چون «مورتال کُمبت»، «کراش» و «تیکن» هیچ گاه از خاطرشان پاک نخواهد شد، در این میان اما مردی شبیه به روبات هم بود که نوجوان ها را عاشق خودش کرده بود؛ «پپسی من»، فقط می دوید، می دوید و می دوید تا مگر مانعی، سد راهش شود. سال ها بعد، جام جهانی 2018، ستاره ای که هنوز دومین دهه زندگی اش را به پایان نبرده، طوری در روسیه می دوید که فکر می کردی «پپسی من» برگشته و سرمربی فرانسه، نامش را در فهرست 23 نفره تیمش قرار داده. «کیلیان ام باپه»، پسرک 19 ساله ای که به رئال مادرید پشت کرد و راهی پاری سن ژرمن شد، با هر استارت انفجاری اش، انگار پوزخندی می زد به هواداران تیم مادریدی. در نبردهای تن به تن، با هر حرکتش، چند متری عقب می انداخت مدافعان حریف را. سرعتش ثبت شد؛ 44 کیلومتر بر ساعت. در آغاز جوانی، خونسرد بود، اعتماد به نفسش فوران می کرد از درون ساق هایش و حرکات نمایشی، سرِ ذوق می آورد طرفداران «خروس ها» را. گل زد، گل ساخت و پنالتی گرفت و نقشی تاثیرگذار در قهرمانی تیمش ایفا کرد.
آبیِ خوش‌رنگ
فرانسه؛ حتی پس از پیروزی 2 بر یک مقابل استرالیا و یک بر صفر برابر پرو در مرحله گروهی، کمتر کسی تصور می کرد سرآخر جام قهرمانی را بالای سر ببرند، تساوی کسل کننده بدون گل جلوی دانمارک، صدرنشین‌شان کرد در گروه C، تیمِ نه چندان مقتدر فرانسه از مراحل حذفی، آتش‌بازی به راه انداخت و بزرگان را یک به یک به خانه فرستاد. آرژانتین، اروگوئه و بلژیک نتوانستند مانع شان شوند در راه قهرمانی. هر سه را در 90 دقیقه شکست دادند، نگذاشتند کار به وقت اضافه بکشد، سرِ حال تر از کرواسی رسیدند به فینال، کرواسی 3 بازی 120 دقیقه ای انجام داد، انرژی صرف کرد در پنالتی ها ولی حریف دست و پا بسته ای نبود، یک گل به خودی و یک پنالتی مقابل تیمی آماده، هماهنگ و قدرتمند مثل فرانسه مساوی بود با مرگ. دیدیه دشان با شاگردانش بعد از دو دهه، جام قهرمانی جهان را برای فرانسه به ارمغان آوردند. پاریس شد غرق نور و سرور. سر از پا نمی شناختند، بیست و یکمین جام جهانی به رنگ آبی درآمد؛ آبیِ خوش رنگی که روسیه را فتح کرد. هیچ کسی نمی توانست بگوید حق شان نبود، شایستگی نداشتند، ناداوری و شانس و هزار بهانه دیگر قهرمان شان کرد؛ فرانسه سرفرازانه بالاتر از همه ایستاد.
هم فرشته، هم شیطان
بلژیک؛ به قدری ستاره در خود داشتند که حریفان نمی دانستند کدام یک را مهار کنند، به ادن هازارد و دریبل های ویرانگرش فکر کنند، استرس رویارویی با کوین دی بروینه و پاس های اعجاب انگیزش را داشته باشند یا برنامه ای بچینند برای ایستادگی مقابل روملو لوکاکو و ضربات غافلگیر کننده اش. اگر هم موفق می شدند «دریس مرتنز»، «ناصر شادلی»، «مروان فلینی» و «اکسل ویتسل» خراب می شدند روی سرشان؛ بازیکنانی که هر کدام وزنه ای هستند در بزرگترین باشگاه‌های اروپا، چلسی، منچستر یونایتد و منچستر سیتی روی کاکل نسل طلایی بلژیک می چرخد. روبرتو مارتینز، سرمربی اسپانیایی «شیاطین سرخ» تیمی جذاب ساخت که حتی مردم سرزمین های دیگر آرزو داشتند بلژیک، جام قهرمانی جهان در سال 2018 را بالای سر ببرد اما قهرمان، رویاهای شان را به باد داد. «خروس های آبی» که در نهایت فاتح جام لقب گرفتند، اجازه ندادند رویای شیطان به واقعیت بپیوندد. بلژیک در حسرت فینال ماند و به دیدار رده بندی رفت، بار دیگر با انگلیس روبرو شد و باز هم شکستش داد، سوم جهان شدند و مدال برنز شد گردن آویزشان اما انگار راضی نبودند، بی خیال بودند، شاید خودشان هم قهرمانی می خواستند؛ آنهایی که بزرگترین افتخار تاریخ فوتبال‌شان را رقم زدند.
آبروی ایرانی
علیرضا فغانی؛ وقتی مدت ها پیش می گفت «می خواهم فینال جام جهانی را سوت بزنم»، شاید کسی جدی اش نگرفت، حتی دوستدارانش معتقد بودند چنین آرزویی برای داور ایرانی، محال و دست نیافتنی است. داور بین المللی برخاسته از کاشمر، مصمم بود، انگار نمی شنید حرف های مایوس کننده ای که پرت می شدند توی هوا را. فینال جام ملت های 2015 را سوت زد، سال بعدش قضاوت فینال جام باشگاه های جهان را به او سپردند، یک سمتش بارسلونا بود با تمام ستاره هایش. همان سال اسمش در فهرست داوران المپیک قرار گرفت، فینال فوتبال بزرگترین رویداد ورزشی جهان، باز هم داورش علیرضا فغانی بود، کم کم باورش کردند داورِ گاهی بداخلاق ایرانی را. حالا فقط یک فینال بود که فغانی و دو یار دیرینش یعنی رضا سخندان و محمدرضا سخندان فتحش نکرده بودند؛ فینال جام جهانی. یکی از مسافران جام جهانی 2018 بودند، فغانی در اولین بازی، آلمان - مکزیک را سوت زد، قضاوتش تحسین رسانه های جهان را به دنبال داشت، داوری بی نقص صربستان - برزیل، نامش را به عنوان یکی از داوران حاضر در مرحله گروهی تثبیت کرد. فرانسه - آرژانتین در یک هشتم هم عالی بود، همه امیدوار بودند ولی انتخابش کردند برای رده بندی، هر چند بسیاری معتقد بودند علیرضا فغانی بهترین داور جام بیست و یکم بود.
گجتی با دستکش‌های چسبناک
تیبو کورتوآ؛ یکی از ستاره های جذاب بلژیک در جام جهانی 2018، خیال مدافعان راحت بود از دروازه بانی با دستان کشیده درون قفس توری؛ دستانی شبیه به «کارآگاه گجت» که انگار کِش می آمد زمان شیرجه ها. چسب های نامرئی دستکش هایش، سخت می کرد گلزنی را برای مهاجمان حریف. در سه بازی از هفت دیدار تیمش «کلین شیت» کرد، انگلیس ناکام ترین شان بود، نه در مرحله گروهی و نه در بازی رده بندی نتوانست قفل دروازه تیبو کورتوآ را بشکند. دروازه‌بان 26 ساله 2 متری، 27 شیرجه زد تا کارشناسان فیفا، «دستکش طلایی» را دو دستی تقدیمش کنند. شماره یک چلسی، قوت قلبی بود درون دروازه «شیاطین سرخ» و نقش غیر قابل انکاری ایفا کرد در تاریخ سازی تیمش، جنگید و ایستاد مقابل شوت های سهمگین تا بلژیک، سوم جهان شود. تیبو کورتوآ در مجموع 6 گل دریافت کرد، دو گل مقابل تونس، دو گل برابر ژاپن، یکی جلوی برزیل و یکی هم از فرانسه. عملکردش فوق العاده بود و برتر از تمام دروازه بان های حاضر در روسیه، مانوئل نویر، داوید دخیا و حتی هوگو لوریسِ قهرمان ماندن زیر سایه بلندِ دروازه بان بلژیک؛ گلری که هر چند دست تیمش از جام قهرمانی کوتاه ماند اما یکی از مهمترین عناوین فردی جام را به نام خود سند زد.
شطرنج‌باز قهار
زلاتکو دالیچ؛ انگار می دانست برای هدایت شطرنجی پوشان، باید قواعد شطرنج را از بر شود. بازیکنانش را مانند مهره های شطرنج در سرزمین «گری کاسپارف» و «آناتولی کارپف» چید داخل مستطیل سبز، حرکات شان را دانه، دانه برنامه ریزی کرد و نمایشی شگفت انگیز ارائه داد. زلاتکو دالیچ تا یک سال پیش، تنها یکی از صدها و حتی هزاران مربی معمولی کروات بود که راهی کشورهای حوزه خلیج فارس می شدند تا دلارهای عربی را به جیب بزنند و چند صباحی، دلِ مالکان متمول شان را خوش کنند. نایب قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا 2016، بزرگترین دستاوردش بود، اما از نایب قهرمانی آسیا تا نایب قهرمانی جهان تنها دو سال زمان لازم داشت. کمتر از یک سال قبل، «داور شوکر»، رئیس فدراسیون نام آشنای کرواسی به دنبال جانشینی برای «آنته چاچیچ» بود، حتی خوشبین ترین هوادار شطرنجی پوشان هم روی زلاتکو دالیچ حسابی باز نمی کرد اما سرانجام نام او از میان گزینه های متعدد بیرون آمد، آرام و بی سر و صدا تیمش را آماده کرد برای جام جهانی 2018، در گروهی که لیونل مسی، سودای قهرمانی داشت، آرژانتین را 3 بر صفر شکست دادند و صدرنشین رفتند بالا. تیم خستگی ناپذیرشان از جمع اسپانیا، انگلیس و روسیه فینالیست شد، هر چند باختند اما دالیچ، کاری کرد کارستان، برای ثبت در تاریخ.
جذاب مثل فرانسه، جذاب مثل آرژانتین
فرانسه- آرژانتین؛ خروس‌ها در مرحله گروهی به هیچ عنوان در قامت یک مدعی ظاهر نشد، استرالیا را به زور پنالتی و کمک داور ویدئویی برد، پرو را هم با حداقل اختلاف شکست داد، مقابل دانمارک هم توان گلزنی نداشت اما کسی نمی دانست از مرحله حذفی، طوفان فرانسه آغاز می شود. از سوی دیگر آرژانتین با جان کندن بالا آمد، تساوی ناامید کننده مقابل ایسلند و شکست تحقیرآمیز جلوی کرواسی، «آلبی سلسته» را تا مرز حذف، پیش برد. در نهایت گل دقیقه 86 مارکوس روخو برابر نیجریه، حکم صعود دراماتیک شان را امضا کرد، در مرحله یک هشتم نهایی خوردند به هم، فرانسه و آرژانتین، دو تیمی که سابقه قهرمانی جهان را در کارنامه داشتند، فینالی زودرس رقم زدند و البته جذاب ترین بازی جام جهانی 2018 را؛ دیداری با هفت گل، یکی از یکی زیباتر. لیونل مسی و یارانش تلاش زیادی انجام دادند، حتی بازی یک بر صفر باخته را با پیروزی 2 بر یک عوض کردند ولی سوپرگل «بنجامین پاوارد» و دو گل کیلیان ام باپه، کار را تمام کرد برای تیم بد ترکیبِ «خورخه سمپائولی». هر چند وقتی مربی بد‌سلیقه آرژانتین، سرخیو آگوئرو را به زمین فرستاد، اختلاف به حداقل رسید تا جذاب ترین بازی جام با نتیجه 4 بر 3 به سود قهرمان تمام شود.
طعنه به قوانین فیزیک
بنجامین پاوارد؛ شاید یکی از کم‌نام و نشان ترین ها در ترکیب تیمِ پر ستاره فرانسه بود. مدافع راست «خروس های آبی» با قیافه ای شبیه به کفتربازها، انگار دنبال طوقی‌اش می گشت داخل زمین! بازی اش چندان به چشم نمی آمد اما تاثیرگذار بود، ستاره های چپ پای حریف، ناکام بودند مقابل مدافع دونده و خستگی ناپذیر فرانسه. همین مدافع اما زیباترین گل جام بیست و یکم را سنجاق کرد به تور ورزشگاه «کازان». مدافع 22 ساله اشتوتگارت آلمان شاید سرنوشت سازترین گلِ قهرمان را هم زد. فرانسه در جام بیست و یکم، تنها 9 دقیقه از حریفان عقب افتاد که مقابل همین آرژانتین بود، دقیقه 57 بازی مرحله یک هشتم نهایی، فرانسه بازی را 2 بر یک به سود «آلبی سلسته» می دید که شوت اعجاب‌انگیز بنجامین پاوارد، امید را به اردوی شاگردان دیدیه دشان برگرداند. شوت سهمگینش از پشت محوطه جریمه، طعنه زد به قوانین فیزیک، چنان کاتی برداشت که انگار به چیزی بر سر راهش برخورد کرد، شبیه به طوقی رها شده از دست کفتربازِ عاشقی که جَلدِ تور دروازه شد. گل های زیبایی در جام جهانی 2018 به ثمر رسیدند که می توانستند بهترین باشند اما گل «پاوارد» چیز دیگری بود، جذاب، عجیب و سرنوشت ساز.