افزايش درآمد نامحسوس

بررسی گزارش بانك مركزي حاكي از اين است که درآمد یک خانوار شهری
در سال گذشته ۴۳ میلیون و ۹۲۷ هزار تومان و هزینه نیز ۴۲ میلیون و ۱۳۰ هزار تومان بود
کل درآمد ناخالص به میزان ۴۳۹ میلیون و ۲۷۵ هزار و ۵۰۲ ریال بوده
که از این میزان ۳۰۹ میلیون و ۹۱۸ هزار و ۵۴۳ ریال درآمد پولی ناخالص با رشد ۱۳.۹ درصدی بوده است


كشور ما در شرايطي به سر مي‌برد كه شايد بتوان گفت بزرگ‌ترين دغدغه مردم، دغدغه نان و مشكلات اقتصادي است؛ مشكلاتي كه سال‌هاست در سطوح مختلف با آن دست و پنجه نرم مي‌كنيم. گاهي كمي از بار آن‌ها كاسته مي‌شود و گاهي سختي‌ها امان مردم را مي‌برد. به عقيده بسياري از كارشناسان تنها راه حل براي اين معضلات استفاده از ديدگاه‌هاي اقتصاددانان و به كارگيري نيروهاي متخصص در هر حوزه‌اي است. علاوه بر آن اقتصاد ايران نيازمند اصلاحات ساختاري است و چنانچه اين نوع از اصلاحات در آن صورت نگيرد با مشكلات بزرگ‌تري مواجه خواهيم شد. طبق آماري كه از سوي بانك مركزي منتشر شده در سال 96 درآمد خانوارها بر هزينه‌هاي آن‌ها پيشي گرفته است. بر مبناي اين آمار میزان درآمد‌ها در سال گذشته ۱۲ درصد و مخارج نیز ۷.۲ درصد افزایش یافته است. آمارگیری از هزینه و درآمد خانوارهای شهری ایران در سال ۹۶ با مراجعه به حدود ۱۳ هزار خانوار نمونه انجام گرفته است. در سال مورد بررسی متوسط تعداد افراد خانوار ۳.۲۸ نفر بود که نسبت به سال قبل کاهش داشته است. از کل تعداد خانوارها، خانوارهای چهار نفری با ۲۸.۹درصد بیشترین و خانوارهای9 نفر و10 نفر و بیشتر هر یک با ۰.۱درصد کمترین سهم را به خود اختصاص داده‌اند. اين در حالي است كه چنين سبقتي را در سطح جامعه و در ميان مردم مشاهده نمي‌كنيم. به طور معمول اين گونه است كه وقتي آماري از سوي ارگان‌هاي مربوطه منتشر مي‌شود، اگر حتي سمت و سوي مثبت داشته باشد، نتايج آن در وضعيت معيشت مردم و ايجاد رفاه بيشتر در ميان افراد جامعه چندان چشمگير نيست. حال بايد ديد اين تفاوت فاحش ميان آمارها و واقعيتي كه در سطح جامعه و نوع زندگي مردم به چشم مي‌خورد، چگونه قابل توجيه است.
وضعيت هزينه‌هاي خانوارها
بررسی گزارش بانك مركزي حاكي از اين است که درآمد یک خانوار شهری در سال گذشته ۴۳ میلیون و ۹۲۷ هزار تومان و هزینه نیز ۴۲ میلیون و ۱۳۰ هزار تومان بود. در عین حال، ۳۵.۵ درصد از مخارج ۴۲۱ میلیون و ۳۰۸ هزار و ۵۲۴ ریالی خانوار در بخش مسکن به میزان ۱۴۹ میلیون و ۳۷۶ هزار و ۵۵۴ ریال بوده و پس از مسکن، بالاترین هزینه خانوار شهری در سال گذشته خوراکی ها و آشامیدنی ها به میزان ۹۹ میلیون و ۱۳۰ هزار و ۲۶۸ ریال بوده است. بر پایه این گزارش، حمل و نقل با رقم ۴۴ میلیون و ۶۴۱ هزار و ۱۵۶ ریال ۱۰.۶ درصد و کالا و خدمات متفرقه نیز با ۳۴ میلیون و ۵۹۲ هزار و ۱۶۵ ریال، ۸.۲ درصد مخارج سال گذشته یک خانوار شهری کشور را تشکیل داده است. کمترین هزینه خانوار در سال گذشته مربوط به دخانیات با یک میلیون و ۳۸۸ هزار و ۶۴۶ ریال معادل ۰.۳ درصد و همچنین تحصیل به میزان هفت میلیون و ۵۹۹ هزار و ۲۶۱ ریال معادل ۱.۸ درصد بود. بیشترین میزان رشد هزینه خانوار در سال گذشته مربوط به خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها با ۱۰.۲ درصد بوده و هزینه مسکن نیز ۷.۱ درصد رشد داشته است. به صورت کلی، خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها، دخانیات،‌ پوشاک، کفش، مسکن، آب، برق و گاز و سایر سوخت‌ها، لوازم و اثاث و خدمات مورد استفاده در خانه، بهداشت و درمان، حمل‌ونقل، ارتباطات، تفریح و امور فرهنگی، تحصیل، رستوران و هتل و کالا و خدمات متفرقه، ۱۲ قلم اصلی در سبد مخارج خانوار را تشکیل می‌دهند.
وضعیت درآمد خانوارها
در بخش درآمد خانوار در سال گذشته، کل درآمد ناخالص به میزان ۴۳۹ میلیون و ۲۷۵ هزار و ۵۰۲ ریال بوده که از این میزان ۳۰۹ میلیون و ۹۱۸ هزار و ۵۴۳ ریال درآمد پولی ناخالص با رشد ۱۳.۹ درصدی بوده است. درآمد غیرپولی خانوار در سال گذشته ۱۲۹ میلیون و ۳۵۶ هزار و ۹۵۹ ریال بود و در این بخش با ۷.۵ درصد رشد به ثبت رسید. به صورت کلی، طبق اعلام بانک مرکزی میزان درآمد خانوار در سال گذشته به رقم ۱۷ میلیون و ۹۶۶ هزار و ۹۷۶ ریال از هزینه‌ها پیشی گرفته است. بر پایه این گزارش، متوسط درآمد یک خانوار شهری در سال گذشته ۳۶ میلیون و ۶۰۶ هزار و ۲۹۱ ریال و متوسط هزینه نیز ۳۵ میلیون و ۱۰۹ هزار و ۴۳ ریال بوده است؛ بنابراین درآمد هر خانوار در سال قبل، ماهیانه یک میلیون و ۴۹۷ هزار و ۲۴۸ ریال از هزینه‌ها بیشتر بوده است.
تفاوت تفسير اعداد
با وجود گزارش بانك مركزي و پيشي گرفتن درآمد خانوارها از هزينه‌ها طبق اين گزارش اما به نظر نمي‌رسد كه در سال گذشته مردم از قدرت خريد بالايي برخوردار بوده باشند؛ چراكه در هر حال افزايش درآمد در مقابل هزينه‌ها بايد قدرت خريد بيشتر را براي مردم به ارمغان بياورد. هادي حق‌شناس، اقتصاددان، در خصوص اينكه چرا اين تغييرات آماري در سطح جامعه محسوس نيست، به «قانون» مي‌گويد: در مورد اين سوال كه افزايش درآمد خانوارها 12 درصد ولي هزينه‌هاي آن‌ها هفت درصد رشد كرده و اينكه درآمدها بيش از هزينه‌ها بوده ولي در بين مردم اين احساس نمي‌شود، بايد به يك سوال ديگري پاسخ بدهيم كه پاسخ اين سوال هم مشخص‌تر خواهد شد و آن اين است كه وقتي اعلام مي‌شود نرخ تورم حدود 10 درصد است، چرا در جامعه مورد پذيرش واقع نمي‌شود؟ تورم و درآمد خانوار تعريفي دارد. در تعريف تورم مي‌گوييم متوسط افزايش قيمت كالا و خدمات در يك سال كه در سبد خانوارها وجود دارد و در حال حاضر اين تعداد كالا 386 قلم كالاست و بخش عمده اين‌ها هزينه مسكن است. يعني گاهي اوقات تا 40 درصد تورم متاثر از هزينه مسكن است. حالا سوال اين است كه خانوارهايي كه مسكن دارند و هزينه اجاره پرداخت نمي‌كنند، در كجاي اين تعريف قرار مي‌گيرند؟ با اين اوصاف وقتي مي‌گوييم تورم 10 درصد است براي كساني كه خودرو، مسكن و درآمدهايي دارند كه هزينه درمان را پيشاپيش پرداخت كردند، شايد تورم چهار يا پنج درصد باشد ولي براي طبقه پايين درآمدي تورم چند برابر است چون آن‌ها هم هزينه مسكن، هم هزينه خودرو و هزينه درمان پرداخت مي‌كنند. در واقع اين اعداد براي دهك‌هاي مختلف، تعريف و تفسير متفاوتي مي‌شود.
درآمد بالاي خط فقر مطلوب تفسير مي‌شود
اين اقتصاددان ادامه مي‌دهد: حالا درخصوص خانوارها هم به همين شكل است. اين 12 درصد كه درآمد رشد كرده براي دهك‌هاي پايين جامعه به طور حتم هزينه‌هاي‌شان بيش از درآمدشان رشد كرده، ولي براي دهك‌هاي پردرآمدي جامعه، درآمدهاي آن‌ها بيش از هزينه رشد كرده است. به عنوان مثال يك مهندس، يك پزشك، يك بازاري يا يك تاجر كه درآمدشان متناسب با شاخص‌هاي قيمت بازار است، درآمدشان بيش از هزينه‌ها رشد پيدا كرده اما اين تنها يك عدد است. عددي براي حدود 22 ميليون خانوار ايراني. در ميان اين 22 ميليون خانوار ايراني، خانوارهاي كميته امداد و بهزيستي، خانواده‌هاي روستايي و خانوارهاي دهك‌هاي پردرآمدي و بالاي شهري همه حضور دارند؛ در حالي كه اين تعاريف براي خانواده بالاي شهري يك تفسير و براي خانوار پايين شهري تفسيري جداگانه دارد. ولي براي اينكه به عددي واقعي برسيم، بايد ببينيم وقتي درآمد به ميزان 12 درصد رشد كرده، درآمد خانوارها به چه عددي رسيده است. اگر اين عدد بالاتر از خط فقر باشد، مي‌تواند مطلوب تفسير شود ولي اگر پايين‌تر از خطر فقر باشد، طبيعي است كه مطلوب تفسير نخواهد شد. آمارگيري بانك مركزي درست است ولي اين بانك تنها يك عدد منتشر مي‌كند؛ درحالي كه پشت اين عدد انبوهي از جداول نهفته است كه بايد تفسير شوند.