رقابت داغ 4×4 خنداننده

 اکرم انتصاری و مائده کاشیان - مرحله اول مسابقه «خنداننده شو 2»، شنبه‌شب به پایان رسید، در حالی که شروع این سری امیدوارکننده‌تر و متن استندآپ‌کمدی‌ها پخته‌تر از سری قبل بود و باعث شد اغلب این مسابقه را به طور جدی دنبال و شانس صعود کمدین‌ها را بررسی کنند. آن چه در ادامه می‌آید، تحلیل کوتاه خراسان از نقاط قوت و ضعف این 16 نفر است؛ شرکت‌کننده‌هایی که می‌توانند کمدین‌های آینده سینما، تلویزیون و شبکه‌های اجتماعی باشند.
 
 
 


 
 
 
 
 
 
گروه رامبد جوان               ساره رشیدی/ خوش لهجه و تیپیکال ساره رشیدی اجرای خوبی داشت. او به عنوان اولین کمدین از گروه رامبد جوان در اولین روز مسابقات این دوره روی صحنه رفت، آن هم با موضوعی که می‌توانست برایش دردسرساز باشد. رشیدی در ابتدای اجرایش گفت شیرازی‌ها تنبل نیستند، فقط آن‌ها همه چیز را آسان می‌گیرند و تمام سعی‌اش بر این بود که در اجرایش این را ثابت کند. متن پخته، بازی همزمان چند شخصیت در قالب خاطره‌گویی، تسلط به اجرا و البته اشاره به سمینارهایی کم‌بازده تحت عنوان موفقیت، چند عاملی بود که اجرای رشیدی را با تشویق حاضران در استودیو و داوران همراه کرد. محمدجواد رضایی/ بی‌شیله پیله یک اجرای ساده اما دیدنی و قابل اعتماد. محمدجواد رضایی از روستای چهل‌زر شهرستان محلات از استان مرکزی به جمع کمدین‌های «خندوانه» اضافه شد. او ترجیح داد قبل از این که دلیل لرزش دستش را بپرسند خودش به سراغ این موضوع برود و در موقعیت‌های مختلف با این قضیه شوخی کند. رضایی استندآپش را طوری اجرا کرد که هم قابل باور بود و هم ساده. البته او چند شوخی 18+ هم داشت که زیاد پررنگ نشد. او تنها کمدینی بود که رامبد به خاطرش بغض کرد. تعداد هواداران او در صفحه اینستاگرامش، طی چند روز گذشته از شش هزار نفر عبور کرده است. امیرحسین قیاسی/ با دیسیپلین و کمی پرحاشیه نفر سومِ شب سوم. امیرحسین قیاسی تصمیم گرفته بود در استندآپش با محله خودش یعنی یکی از محله‌های جنوب تهران شوخی کند. شوخی‌هایی که کنایه‌هایی به آسیب‌های اجتماعی این مناطق هم داشت و البته با سانسور هم مواجه شد. فرهاد آئیش معتقد بود استندآپ امیرحسین، نمونه یک استندآپ حرفه‌ای است که باز هم جا برای خنداندن مخاطب دارد. تبلیغ او در چند کانال پرمخاطب فضای مجازی، یکی از حاشیه‌های پررنگ او بود. البته هیچ حاشیه‌ای نتوانست به اندازه علاقه فرهاد آئیش به دیسیپلین او و پیشنهاد تعویضش با یکی از اعضای نامنظم گروهش پررنگ شود. آیت بی‌غم/ بی غم اما سرشار از غم آیت عمر بکاست و عذر نخواست. آیت بی‌غم، خودش را با این جمله در صفحه اینستاگرامش معرفی کرده است. صفحه‌ای که نشان می‌دهد او از قبل دستی بر آتش کمدی داشته. او دانشجوی دندان پزشکی دانشگاه شهید بهشتی تهران است و به همین دلیل تلاش او در راستای کمدین شدن برای خیلی‌ها کنجکاوی‌برانگیز است. اجرای او در مرحله انتخابی، توقع خیلی‌ها را بالا برد و شنبه شب منتظر یک استندآپ کمدی درجه یک از او بودیم. توقعی که تقریبا برآورده شد منتها این بار با شوخی‌های خنده‌دارتر کمتری. شوخی آیت با فیزیک خودش و پرداخت بامزه «خیلی لاغره» هم قابل توجه بود.       گروه پانته آ بهرام             بیتا پورحسینی/ زیرپوستی و غافلگیرکننده استرس نداشت. او به سراغ تیپ‌سازی و قصه‌گویی با پدر بزرگی رفته بود که نمونه‌اش را در سری‌های قبلی «خندوانه» دیده بودیم. پورحسینی البته ریسک کرده و شوخی‌های زمان‌داری را هم به متن استندآپش اضافه کرده بود که اگر از تاریخ انقضای آن‌ها می‌گذشت، دیگر خنده‌دار نبود. فانتزی بودن ماجرا، بازی زیرپوستی و تعلیق او در پایان استندآپش در حالی که همه منتظر دست زدن او بودند، جزو نکاتی بود که همه را به خنده انداخت. نکته قابل ذکر این است که رفتن دوباره به سمت تیپ‌سازی پدربزرگ‌ها ممکن است به ضرر او تمام شود. ناصر محبی/ شیرین زبان اما گاهی کند ناصر محبی استندآپش را با رقص آذری شروع کرد. او با شیرینی خاص بیشتر آذری زبان‌ها، قصه‌های خودش و پدرش را دست مایه استندآپ کرد و شوخی‌هایش تا اندازه‌ای گرفت اما نه به اندازه‌ای که استودیو از خنده منفجر شود. استندآپ ناصر محبی نشان داد او بداهه‌گوی خوبی است و حتی زمانی که وقت کم آورد با یک بداهه‌گویی نگذاشت پایان اجرایش باز بماند. شاید به قول داوران، قرار دادن او در یک قالب مشخص به جز قالب خودش نتوانست آن چنان که باید کمدی او را به نمایش بگذارد و اجرا با زبان فارسی، یکی از چالش‌های بزرگ اوست. محمدحسن دژآهنگ/ پانتومیم بازِ دغدغه‌مند آبادانی‌ها این بار هم در میان کمدین‌ها نماینده داشتند. قرعه اولین اجرای شب آخر به محمدحسن دژآهنگ رسید. او فرصت را غنیمت شمرد و سعی کرد مخاطب را بخنداند و البته کمی به فکر فرو ببرد. به نظر می‌رسید موضوع استندآپ او درباره حساسیت و فوبیا باشد اما او سعی کرد از چالش‌های پیش رویِ یک خوزستانی هم در استندآپش بگوید. محمدحسن دژآهنگ توانست کم‌کم مخاطب را با خود همراه کند. او هنگام اجرای خود از انعطاف بدنی اش استفاده کرد و با زبان بدنش به عنوان امضای اجرا، تحسین داورها را برانگیخت. ابوطالب حسینی / کمدی که آخرش خوش بود ابوطالب! نامی که با لحن ابوطالب حسینی در استندآپش بارها تکرار شد و گرفت. او استندآپش را با طرح یک موضوع ساده درباره تعارف کردن شروع کرد و هر قدر جلوتر رفت به دامنه و عمق فاجعه‌ موضوع کمدی‌اش اضافه شد. به طوری که یک تعارف کردن ساده در قصه او از یک پیاله آش به سند خانه رسید. اوج و فرود درست، هدف و کدگذاری‌های مناسب و ریتم هماهنگ از ویژگی‌های خوب اجرای او بود که توانست به استرس و افت‌وخیز او در شروع استندآپ کمدی‌اش بچربد. به هر حال اجرای ابوطالب حسینی ساده اما امیدوارکننده بود.     گروه اشکان خطیبی          
رضا نظری/ یک چهره خاص رضا نظری در شب اول مسابقه «خنداننده شو»، استندآپی درباره ازدواج و بیکاری اجرا کرد. موضوعی که قبل از هر چیزی نظر مخاطب را به او جلب می‌کند، میمیک بامزه صورت و لحن خاص صدایش است. او در این اجرا به کاراکتر غرغرو، شاکی، منفعل و نه چندان باهوشی تبدیل شد و تمام این ویژگی‌ها با لحن خاص صدایش کاملا متناسب بود. علاوه بر ویژگی‌های شخصیتی خودش، متن خوب با شوخی‌های به اندازه‌ای که برای او نوشته شده بود، در نهایت اجرای موفقی را برای او رقم زد که مورد توجه داوران هم قرار گرفت.   سهیل غلامرضاپور/ شروع خوب، پایان بد از همان لحظات ابتدایی اجرای سهیل غلامرضاپور، صدای قهقهه‌های تماشاگران حاضر در استودیو و داوران بلند شد. او از موضوع بامزه‌ای مثل شباهت خود و مادرش استفاده بسیار خوبی کرده بود و استندآپی را در این باره اجرا کرد، منتها موضوع استندآپ او تقریباً از نیمه‌های اجرا تغییر کرد، شوخی‌ها کمتر شد و بخش دوم آن به اندازه کافی بامزه نبود اما فیزیک سهیل غلامرضاپور و تسلط و شور و حال او در اجرا، در کنار یک متن خوب، می‌توانند باعث شوند تماشاگر پای استندآپ او بلندبلند بخندد و او یک استندآپ کمدین بانمک باشد. محمدمتین نصیری/ جوان‌ترین خنداننده محمدمتین نصیری با 17 سال سن، جوان‌ترین کمدینی است که موفق شده به «خنداننده شو 2» صعود کند. او در شب آخر این مرحله، اجرای بسیار خوبی داشت که حسابی مورد تحسین داوران، به خصوص مربی‌اش اشکان خطیبی قرار گرفت. نصیری با اعتمادبه‌نفس بالایی که داشت، توانست کاملاً بر اجرایش مسلط باشد. او که تا پیش از این، تجربه کارگردانی و نویسندگی تئاتر را داشته، متنی بسیار خوب و البته با شوخی‌های نه چندان در حد و اندازه سنش، برای اجرای خود نوشته بود. اشکان خطیبی ضمن تحسین محمدمتین، بر توانایی او در نوشتن تاکید کرد و گفت دخالتی در نوشتن این استندآپ نداشته است. ایمان خرمی‌زاده/ نویسنده قهار ایمان خرمی‌زاده برای استندآپ خود یک متن بسیار خوب درباره دروغ نوشته بود، این متن دارای شوخی‌های سیاسی بود و حسابی تماشاگران و داوران را به خنده انداخت که جزو نقاط قوت او به حساب می‌آید اما مشکلی که در اجرای او وجود داشت این بود که شوخی‌ها جلوتر از اجرا بودند و هیجان او متناسب با شوخی‌ها بالا و پایین نمی‌شد و این اجرای یکنواخت کمی توی ذوق تماشاگر می‌زد. بنابراین ایمان خرمی‌زاده اگر نقاط ضعف اجرایش را برطرف کند، با استعدادی که در نوشتن دارد می‌تواند اجراهای موفقی داشته باشد.     گروه فرهاد آئیش               مهسا آقادادی/ در انتظار متن قوی‌تر مهسا آقادادی که در پست‌های صفحه اینستاگرامش، متن‌های طنز کوتاهی می‌نویسد، با موضوع تبعیض مادرش بین او و خودش شوخی‌کرد و استندآپ خود را با موضوعی شخصی، اجرا کرد. او بیشتر از این که واقعا بامزه باشد یا متن، ظرفیت بامزه بودن داشته باشد، سعی می‌کرد اجرای بانمک و خنده‌داری داشته باشد. درست مانند کسی که یک جوک بی‌مزه را با آب‌وتاب زیاد تعریف می‌کند و موفق نمی‌شود شنونده را بخنداند! میزان تسلط مهسا آقادادی به اجرا قابل قبول بود و انرژی زیادی داشت، بنابراین باید دید او در استندآپی با یک متن قوی و بهتر چه می‌کند. علی صبوری/ امید نجات فرهاد آئیش می‌توان گفت علی صبوری برگ برنده گروه کج‌دار و مریز فرهاد آئیش است. نکته‌ای که فرهاد آئیش هم چند بار به آن اشاره کرد و شبیه پدری که بین بچه‌هایش فرق می‌گذارد، او را از بقیه اعضای گروهش جدا کرد. درست است که او توانست در بیشتر زمان هفت دقیقه‌و‌نیمی استندآپش خیلی‌ها را بخنداند اما اجرای کنترل‌شده‌تر از او می‌توانست به نقاط قوت او اضافه شود. شاید بتوان گفت اعتمادبه‌نفس علی صبوری باعث شد مخاطب در جایی هم که نباید، بخندد و بعد به این فکر کند که واقعاً چرا به این قسمت استندآپ خندیدم! امیرحسن یوسفی/ تنهای تنهای تنها متن ضعیف، مشکلی که در اجرای سه نفر از اعضای گروه فرهاد آئیش وجود داشت، در اجرای امیرحسن یوسفی هم دیده می‌شد و در نتیجه مخاطب نمی‌توانست به استندآپ او درباره سریال‌های تلویزیونی بخندد. فرهاد آئیش در پایان این اجرا گفت چون تلویزیون نمی‌بیند، وقتی امیرحسن یوسفی با او درباره «جومونگ» و سریال‌ها صحبت کرده، به او گفته این‌ها را نمی‌شناسد، بنابراین هیچ نظری ندارد و چون کسالت داشته، حتی استندآپ امیرحسن را ندیده و احساس کرده باید او را با اجرایش تنها بگذارد! و ظاهراً واقعا او را تنها گذاشته بود و موفق نشد اجرای خوبی داشته باشد. وحید رحیمیان/ فراموشکاری یک کمدین بعد از محمدجواد رضایی، وحید رحیمیان دومین نفری بود که با ویژگی که از دید بسیاری افراد نقص جسمی به حساب می‌آید شوخی کرد. او که انگشت اشاره‌اش نسبت به بقیه انگشتان دستش کوتاه‌تر بود، با دردسرهایی که این موضوع برایش ایجاد کرده بود، شوخی‌های جالب و خنده‌داری کرد اما متاسفانه وحید رحیمیان بخش‌هایی از اجرایش را فراموش کرد و این استندآپ تقریبا 3 دقیقه و نیم، زودتر از زمان استاندارد استندآپ‌ها تمام شد. به نظر می‌رسد اگر رحیمیان متن خوبی داشته باشد و اجرایش را فراموش نکند، این توانایی را دارد یک کمدین بسیار بامزه باشد.