غارت جنگل‌ها را متوقف کنید!

غلامرضا کیامهر- برای کسانی که دل در گرو عشق ایران‌زمین دارند، مشاهده ستم‌هایی که به دست جماعتی بی‌ریشه، جاهل و تهی از عواطف انسانی بر مظاهر گوناگون طبیعت این سرزمین روا می‌شود و سکوت و انفعال دستگاه‌های ذی‌ربط در قبال چنین رفتاری به راستی جانگداز و غیرقابل تحمل است. اراضی شمال کشور یکی از ارزشمندترین میراث طبیعی در اقلیم کم‌باران و نیمه‌خشک ایران است که طی سالیان دراز بی‌رحمانه در معرض تاخت‌وتاز دشمنان قسم‌خورده طبیعت قرار دارد تا جایی که هر سال از مساحت جنگل‌هایش کاسته می‌شود.
اغراق نیست که بگوییم اگر این روند با همین وسعت و سرعت ادامه پیدا کند، چیزی از جنگل‌های ما نه‌تنها در شمال که در سراسر کشور باقی نخواهد ماند و نسل‌های آینده ایران باید عکس و تصویر جنگل‌هایمان را در کتاب‌های درسی و در موزه‌ها مشاهده کنند.
برای پی بردن به این واقعیت دردناک لازم نیست رنج زیادی را تحمل کنید یا به سراغ مسوولان سازمان جنگلبانی و سازمان از همه‌جا بی‌خبر محیط‌زیست بروید. فقط کافی است هر زمانی که فرصتی برای سفر به یکی از شهرهای ساحلی شمال کشور پیدا می‌کنید، مشابه کاری که نویسنده این سطور انجام می‌دهد، هر روز یکی دو ساعت روی سکویی، چارپایه‌ای در پیاده‌رو جاده مواصلاتی حدفاصل رامسر تا چالوس بنشینید و به چشم خود کامیون‌ها و تریلرهای چند تنی پر از تنه درخت‌های قطع‌شده جنگلی را که از برابرتان می‌گذرند، ببینید، افسوس بخورید و در دل کسانی را که شبانه‌روز با اره‌های برقی درخت‌ها را قطع می‌کنند و آنهایی که اجازه این کار را صادر می‌کنند یا در برابر چنین خیانتی چشم بر هم می‌گذارند و سکوت پیشه می‌کنند، نفرین کنید. چون از ما مردم جز نفرین کردن باعث و بانی‌های این همه جنگل‌زدایی و غارت درختان جنگلی کار دیگری ساخته نیست.
سازمان محیط‌زیست‌مان آنقدر سرش به سیاست گرم است که دیگر برایش فرصتی برای جلوگیری از فجایعی که هر روز برای یکی از میراث‌های زیست‌محیطی ما به وجود می‌آورند، نمی‌ماند و سازمان جنگل‌ها و منابع طبیعی ما هم که جز تهدیدهای توخالی و خط و نشان‌کشیدن‌های بی‌حاصل برای متجاوزان به اراضی جنگلی، کار دیگری انجام نمی‌دهند، چه اگر انجام می‌دادند طی سه دهه اخیر وسعت اراضی جنگلی ما از حدود 25 میلیون هکتار به 10، 12 میلیون هکتار کاهش پیدا نمی‌کرد یا شاهد آن همه جنگل‌سوزی‌های اغلب عمدی در اراضی جنگلی منطقه زاگرس نمی‌بودیم.


به خاطر همین جنگل‌زدایی‌ها هر روز شاهد عقب‌نشینی جنگل‌های شمال کشور در برابر جنگل‌ستیزان و دشمنان طبیعت هستیم که جنگل‌های بی‌دفاع ما را با هدف تغییر کاربری و اجرای پروژه‌های ویلاسازی برای نوکیسه‌ها نیست و نابود می‌کنند. دردناک‌تر از همه در روند توقف‌ناپذیر جنگل‌زدایی‌ها، مشاهده کامیون‌ها و تریلرهای با بار تنه قطع‌شده درختان جوان جنگلی است که عمر آنها از سه، چهار سال و قطر آنها از 10، 15 سانتیمتر تجاوز نمی‌کند.
نویسنده در ایام نوروز امسال همه‌روزه ده‌ها دستگاه از کامیون‌های پر از تنه درختان جوان جنگلی را در محدوده جاده نشتارود به چشم مشاهده کرد و از دیدن آنها چه افسوس‌ها خورد و چه رنج‌ها کشید. اما شگفتا که آن کامیون‌ها با فراغ بال به راه خود ادامه می‌دادند. نه از ماموران سازمان محیط‌زیست اثری بود، نه از سازمان جنگلبانی و هر سازمان دیگری که قانون وظیفه حراست از جنگل‌های شمال را به آنها محول کرده است.
راستی چه کسی باید به داد جنگل‌های ما که دارند نابود می‌شوند، برسد. اصلا در این اقلیم نیمه‌خشک و کم‌باران ایران که نیمی از مساحت آن را اراضی بی‌آب و علف کویری و بیابانی تشکیل می‌دهد و به گفته خود مسوولان امور در معرض خطر خشکسالی و بی‌آبی قرار گرفته است، ما با چه منطقی اجازه می‌دهیم برای مصرف صنایع کاغذسازی یا توسعه ابلهانه و آزمندانه پروژه‌های ویلاسازی درخت‌های جنگلی ما را قطع کنند. اصلا در چنین سرزمین نیمه‌خشکی چرا باید به بهای نابودی و انهدام جنگل‌هایمان صنایع کاغذسازی داشته باشیم یا اگر بر داشتن چنین صنایعی اصرار می‌ورزیم چرا مواد اولیه یعنی چوب‌های جنگلی آن را از کشورهای پوشیده از جنگل اروپایی، آسیایی یا کانادا وارد نمی‌کنیم. چرا به فکر نسل‌های آینده این سرزمین که برای ادامه حیات‌شان به جنگل و درخت نیاز دارند، نیستیم؟
چرا در وضع قانون ممنوعیت بهره‌برداری از جنگل‌ها این همه اهمال به خرج می‌دهیم و بهانه‌تراشی می‌کنیم. چرا ماموران جنگلبانی ما شبانه‌روز صدای تیغ اره‌های برقی را که به جان درختان جنگلی افتاده‌اند، می‌شنوند اما کاری انجام نمی‌دهند. چرا داریم با دست خود تمام خاک ایران را به بیابان تبدیل می‌کنیم. چرا؟ چرا؟ چرا؟ به خاطر نسل‌های آینده غارت جنگل‌ها را متوقف کنید.
Kiamehr_gh@yahoo.com