«کوچک‌انگاری» آموزش‌وپرورش

محسن پورعرب: آموزش‌وپرورش کودکان و نوجوانان برای آینده هر کشوری بدون شک از مهم‌ترین اهداف و برنامه‌هاست. در ایران نیز پس از انقلاب تغییرات گوناگونی در نظام آموزشی و پرورشی ایجاد شد. این روزها هم آثار این تغییرات براحتی قابل مشاهده است،  افزایش سطح سواد جامعه، پرورش کودکان و نوجوانان مطابق با معیارها و اصول اسلامی، موفقیت جوانان در عرصه‌های گوناگون و حضور نخبگان ایرانی در سایر کشورها از جمله این آثار است اما با این وجود هنوز این نظام آموزش‌وپرورش مشکلات و نقایصی دارد، مشکلاتی که اگر براحتی از کنار آنها عبور کنیم تاثیرهای مخرب بیشتری در آینده در بحث پرورش‌یافتگان این نظام آموزشی خواهد گذاشت. به همین بهانه سراغ «مهدی نویدادهم» دبیرکل شورای عالی آموزش‌وپرورش رفتیم تا راهکار حل این مشکلات را از وی جویا شویم. نویدادهم از جمله افرادی است که سال‌ها در وزارت آموزش‌وپرورش و در بخش‌های گوناگون این وزارتخانه فعال بوده و این روزها هم در شورای عالی آموزش‌وپرورش فعال است. متن زیر حاصل بیش از یک ساعت گپ و گفت با «مهدی نویدادهم» است.
***
  آقای نویدادهم! در ماه‌‌های گذشته اظهارات متفاوتی از جانب مدیران آموزش‌وپرورش در ارتباط با منع تدریس زبان انگلیسی در مقطع ابتدایی بیان شده است. در این‌باره آنچه مشخص است تمکین نکردن برخی مدارس غیردولتی از قوانین و مقررات آموزش‌وپرورش برای ممنوعیت تدریس زبان انگلیسی است! از نگاه شما سطح نظارت آموزش‌وپرورش درباره اینگونه تخلفات چگونه است و آیا در گذشته نیز مصوباتی درباره ممنوعیت تدریس زبان انگلیسی در مقطع ابتدایی وجود داشته است؟
آموزش زبان دوم در نظام‌‌های آموزشی یکی از موضوعات حساس و چالش‌برانگیز است. شورای عالی آموزش‌وپرورش سال ۹۶ هیچ مصوبه‌ای درباره ممنوعیت تدریس زبان انگلیسی نداشته و این جو اجتماعی به دلیل رفتار غیرحرفه‌ای خبرنگار یک رسانه که گفت‌وگویی را منتشر کرده بود مطرح شد. آموزش زبان دوم در تمام کشورها یک موضوع کارشناسی، تخصصی و چالشی است. یکی از ابعاد مهم این موضوع، زمان آغاز تدریس است. پیش‌فرض مهمی که باید رعایت شود رسالت آموزش‌وپرورش برای تدریس زبان مادری است. از گذشته‌‌های دور تا به امروز آموزش زبان انگلیسی در نظام آموزش‌وپرورش ایران، از دوره راهنمایی یا همان متوسطه اول شروع شده است و ما در هیچ زمانی آموزش زبان دوم را در جدول برنامه رسمی دوره ابتدایی نداشته‌‌‌‌‌‌ایم. گفتنی است که شورای عالی آموزش‌وپرورش حدود ۱۰ سال پیش مصوبه‌ای را درباره تدریس زبان دوم داشت. در این مصوبه اشاره شده است که از سایر زبان‌ها برای تدریس استفاده شود تا سیطره امپریالیسم زبان انگلیسی شکسته شود. البته که باید در نظر داشت زبان رایج بین‌المللی، زبان انگلیسی است و بیشتر مردم به این زبان برای تعاملات اجتماعی و فعالیت‌‌های علمی نیاز دارند. در این شرایط، یادگیری زبان انگلیسی در برخی خانواده‌ها تبدیل به عطشی شده که مایلند این آموزش از سنین پایین آغاز شود. به همین دلیل تنها مدارس نیستند که با ارائه برنامه آموزشی دانش‌آموزان را ترغیب به یادگیری زبان دوم می‌کنند بلکه خانواده‌ها خواهان آن هستند و در مدرسه یا خارج آن به ‌دنبال آموزش زبان انگلیسی هستند.


  با توجه به موضوعی که اشاره کردید، آموزش‌وپرورش حول موضوع تدریس زبان انگلیسی در مقطع ابتدایی هیچ مصوبه‌ای نداشته، بنابراین مدارس هیچ محدودیتی برای تدریس ندارند؟
آموزش زبان دوم یا انگلیسی در دوره ابتدایی در برنامه درسی مصوب نبوده که بخواهد ممنوع شود. تدریس زبان انگلیسی هیچ زمانی در جدول برنامه آموزشی ابتدایی قرار نگرفته بود که حالا با مصوبه‌ای حذف شده باشد اما برخی مدارس به‌صورت فوق‌برنامه این آموزش را انجام می‌دهند.
  این مدارس با این شیوه و برنامه آیا تخلفی را مرتکب می‌شوند یا خیر؟ حتی اگر با رضایت خانواده‌ها و خارج از برنامه درسی روزانه باشد؟
مقررات آموزش‌وپرورش اینگونه آموزش‌ها را در ساعات رسمی آموزش تایید و حمایت نمی‌کند. خانواده‌ها مجازند در ساعات غیردرسی برای فرزندان خود برنامه‌‌ریزی خاص داشته باشند. در دوره ابتدایی، هدف اصلی، تربیت در ساحت‌‌های ششگانه و آموزش مهارت‌‌های زندگی و آموزش زبان مادری است و باید برای تحقق این اهداف برنامه‌‌ریزی و اقدام کرد. آغاز سن آموزش زبان دوم در کشورهای گوناگون، متفاوت است. برخی در پیش از دبستان، برخی در سنین اولیه دبستان، برخی در پایه‌‌های 4 و 5 دبستان و برخی هم پس از دبستان به این موضوع می‌پردازند. ما در زمره کشورهایی هستیم که از بعد از دبستان آغاز می‌کنیم.
  یکی دیگر از موضوعاتی که در سال‌‌های گذشته و بویژه از زمستان سال گذشته در حوزه آموزش‌وپرورش نقل محافل است‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، بحث تعطیلات زمستانه مدارس بود. طبق اظهارات وزیر آموزش‌وپرورش لایحه‌ای در همین باره در حال تدوین است؛ اگر قرار باشد این تعطیلات به تقویم آموزش‌وپرورش اضافه شود، چه تعداد روز خواهد بود و چگونه اجرایی می‌شود؟
آموزش‌وپرورش در حال حاضر بیش از اینکه نگران تعطیلات زمستانه باشد نگران تعطیلات طولانی تابستانه است. متاسفانه این تعطیلات طولانی‌مدت تابستانه به هیچ‌وجه توجیه علمی ندارد و ما با این تعطیلات بلندمدت مخالفیم اما به دلیل قانونی که مصوبه مجلس است و آغاز سال تحصیلی را ابتدای مهرماه عنوان کرده مجبور به تمکین هستیم، بنابراین اگر قرار باشد تعطیلات زمستانه با همین شرایط کنونی به تقویم آموزشی اضافه شود مخالف خواهیم بود، چرا که از زمان آموزش دانش‌آموزان کاسته خواهد شد آموزش‌وپرورش تنها به شرط اینکه از تعطیلات تابستانه حذف شود موافق اضافه شدن تعطیلات زمستانه خواهد بود. برای این مهم باید موافقت مجلس را بگیریم که امیدواریم نمایندگان با راهکار‌‌های آموزش‌وپرورش موافقت کنند. پس از این موافقت می‌توانیم بازه زمانی تعطیلات زمستانه را بین یک تا 2 هفته تعیین کنیم.
  قرار است یک بازه زمانی مشخصی در زمستان برای این تعطیلات در نظر گرفته شود یا این بازه شناور خواهد بود و با نظر مدیران آموزش‌وپرورش زمان تعطیلات اعمال خواهد شد؟
یکی از پیشنهادهای آموزش‌وپرورش این بود که کشور را از نظر جغرافیایی به چند منطقه تقسیم کنیم تا متناسب با اقلیم‌‌ها این تعطیلات را شناور کنیم. به اعتقاد مخالفان، این راهکار باعث به‌هم‌ریختن تقویم آموزشی خواهد شد و امتحان نهایی را که به‌صورت کشوری برگزار می‌شود دچار چالش خواهد کرد که البته می‌توان برای آن چاره‌اندیشی کرد؛ محاسن آموزشی، فرهنگی و اقتصادی این طرح بیش از آسیب‌‌های احتمالی آن است.
  بنابراین می‌توان گفت آموزش‌وپرورش موافق کوتاه شدن بازه زمانی تعطیلات است؟
همین‌طور است، اگر بتوانیم از تعطیلات تابستانه کم کنیم هم می‌توانیم برای تعطیلات زمستانه راحت‌‌‌‌‌‌تر تصمیم‌‌‌گیری کنیم و هم می‌توانیم جایگزینی برای تعطیلات ناخواسته داشته باشیم. کم شدن تعطیلات منفعتی دوسویه خواهد داشت. برای مثال هم‌اکنون مدارس غیردولتی از نیمه تابستان کلاس‌‌‌هایی را برگزار می‌کنند که هم دانش‌آموزان و والدین و هم همکاران راضی به برگزاری این کلاس‌ها هستند، چرا که هم دانش‌آموزان برنامه مشخصی برای تابستان دارند و هم معلمان دریافتی بیشتری خواهند داشت. اما در مدارس دولتی این برنامه تا زمانی که دولت و مجلس به میدان نیایند و تامین منابع صورت نگیرد شدنی نیست.
  بحث مدارس دولتی و غیردولتی به میان آمد. پس از پایان امتحان‌‌های دانش‌آموزان در خردادماه دغدغه تازه والدین برای ثبت‌نام فرزندان‌شان آغاز می‌شود. در این میان آنچه برای بسیاری از والدین حائز اهمیت است، ثبت‌نام فرزندان در مدارس دولتی «خوب» است. به نظر شما چرا امروز سطح مدارس دولتی پایین آمده و نوع نگاه خانواده‌ها به این مدارس امیدوار‌کننده نیست؟
کیفیت برخی مدارس دولتی از نظر آموزشی و خدمات در سطح قابل قبولی قرار دارد اما در چند شهر بزرگ، مدارس دولتی تحت سیطره تبلیغات و فعالیت مدارس غیردولتی قرار گرفته‌‌‌اند. با این حال آموزش‌وپرورش باید به سمت افزایش کیفیت مدارس دولتی برود. متاسفانه برای اینکه این راهبرد را جامه عمل بپوشانیم با 2 محدودیت بزرگ «جذب و نگاهداشت نیروی انسانی» و «تامین منابع مالی» مواجه هستیم. دلیل این موضوع هم نوع نگاه به آموزش‌وپرورش در سال‌های گذشته بوده است. متاسفانه آموزش‌وپرورش جزو اولویت‌های تصمیم‌‌‌گیری کلان کشور نبوده و به نوعی آموزش‌وپرورش دچار یک «کوچک‌انگاری» شده است. به همین دلیل طی دهه‌‌های گذشته مهم‌ترین دغدغه وزارت آموزش‌وپرورش تامین حقوق معلمان بوده و مجال پرداختن به افزایش سطح کیفیت آموزش را نداشته‌‌‌اند. با این اوصاف طی سال‌‌های گذشته با افزایش تعداد مدارس غیردولتی و کم‌توجهی به مدارس دولتی باعث شده مدارس دولتی در مقابل غیردولتی‌ها با چالش‌‌‌هایی چون پرداخت حقوق و تامین تجهیزات مواجه باشد. ما در این راستا سعی کرده‌‌‌‌‌ایم با جذب منابع کاستی‌‌های مدارس دولتی را رفع کنیم اما موفق نبوده‌ایم.
  آموزش‌وپرورش چه راهکاری برای برون‌رفت مدارس دولتی از این شرایط پیشنهاد می‌کند؟
تنها راه موجود کمک خانواده‌هاست. آموزش و هزینه‌‌های آموزش باید در سبد هزینه‌‌های خانواده‌ها قرار بگیرد. همان‌طور که برای سایر نیاز‌‌های بچه‌ها هزینه می‌شود باید برای آموزش بچه‌ها نیز هزینه شود. خانواده‌ها باید مشارکت کنند و ما هم از این مشارکت‌ها استقبال می‌کنیم اما آنچه ممنوع است اجبار کردن خانواده‌ها در مشارکت است، با توجه به شرایط موجود اقتصادی دولت تنها توان تامین حداقل‌ها را دارد. در همین باره می‌توانیم به فلسفه مدارس هیأت امنایی اشاره کنیم، این مدارس با کمک والدین و معتمدان محل برای تامین نیازهای دانش‌آموزان اقدام می‌کنند.
  پس آموزش‌وپرورش موافق مشارکت خانواده‌ها در تأمین هزینه‌‌های مدارس هست؟
بله! آموزش‌وپرورش نه‌تنها که موافق، بلکه خواهان مشارکت خانواده‌هاست اما به هیچ‌وجه با اجبار مشارکت خانواده‌ها موافق نیستیم، البته مشارکت تنها مادی نیست و والدین هر توانایی و استعدادی برای ارائه و کمک به دانش‌آموزان دارند، آموزش‌وپرورش استقبال می‌کند.
  از سوی دیگر موضوعی که کماکان بر نظام آموزشی کشور سایه افکنده و هنوز حل نشده، چالش حذف کنکور سراسری است؛ موضوعی که بین آموزش‌وپرورش و سازمان سنجش پاسکاری می‌شود و در نهایت مقصر اصلی هنوز پیدا نشده است اما آنچه پشت پرده کنکور وجود دارد، حضور مافیای کلاس‌ها و آزمون‌های کنکور است. آیا براستی زور آموزش‌وپرورش و سایر سازمان‌‌های مسؤول به این مافیا نمی‌رسد؟
کنکور نیز مانند بسیاری از مشکلات آموزش‌وپرورش ریشه در گذشته دارد که امیدواریم مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی به این موضوع ورود کند. کنکور برای آموزش‌وپرورش امروز یک آسیب جدی است و اگر مراجع بالادستی واقعا باور دارند که کنکور باید حذف شود و مانع جدی تحول در آموزش‌وپرورش است پس باید ورود و موضوع را حل کنند. آموزش‌وپرورش مجری قوانین است و معتقد است به وظایفش عمل کرده است. از سویی قرار نیست کنکور به طور کلی حذف شود. بلکه قرار است هیمنه این خیمه بزرگ که بر سر آموزش‌وپرورش است شکسته شود. به بیان دیگر قرار است کاری کنیم که رقابت میلیونی برای کسب رشته‌ها و صندلی‌‌های دانشگاه‌‌های برتر کشور که تناسبی با شرکت‌کنندگان در کنکور ندارد از میان برداشته شود. کما اینکه هم‌اکنون تعداد قابل توجهی از رشته‌ها بدون کنکور می‌توانند دانشجو بپذیرند و گزارش‌‌های متعددی درباره پذیرش در رشته‌ها و دانشگاه‌‌های برتر از راه‌‌های دیگر به دستمان رسیده و با این شرایط پس لزوم ادامه داشتن کنکور چیست؟ اینجا است که موضوع مافیای پرقدرت کنکور به میان می‌‌‌‌‌‌‌‌آید و با شرایطی که عنوان شد این مافیا مانعی جدی برای حذف کنکور است.
  پس با وجود اظهارات متفاوت مدیران، توافق دیدگاه بین آموزش‌وپرورش و سازمان سنجش برای حذف کنکور وجود دارد؟
نه! ما خواهان حذف یا تعدیل کنکور هستیم اما سازمان سنجش موافق حذف کنکور نیست، چرا که اگر دوستان در سازمان سنجش قبول داشتند که کنکور حذف شود قطعا چاره‌اندیشی می‌کردند و تحقیقات راهبردی برای این چالش ارائه می‌دادند و در پاسخ به نقدها و نظرات متخصصان و دست‌اندرکاران آموزش‌وپرورش اقدام مثبتی انجام می‌دادند.
  آقای نویدادهم! موضوع مهم «جایگاه معاونت پرورشی» بارها مورد تأکید رهبر انقلاب قرار گرفته است‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. این روزها از آموزش‌وپرورش انتظار می‌رود برای ارتقای جایگاه این مهم چاره‌اندیشی کند. در بدنه آموزش‌وپرورش و مدیران رده بالا تا چه میزان  معاونت پرورشی حائز اهمیت است و برنامه شما بر ارتقای جایگاه این معاونت  در مدارس چیست؟
آنچه مهم‌تر از کارکرد معاونت پرورشی آموزش‌وپرورش است تغییر نظام کارکرد آموزش‌وپرورش از آموزشی به سمت پرورشی است. تدوین سند تحول بنیادین به همین جهت است که روزی بتوانیم نظام آموزشی را به نهاد فرهنگی- تربیتی تبدیل کنیم. نگاه آموزش‌وپرورش این است که کل نظام آموزشی باید رسالت تربیتی بپذیرد و از حجم آموزش  به معنای مصطلح کاسته شود. در این شرایط است که مربی پرورشی میدان‌دار خواهد شد و می‌تواند اثرگذاری قابل توجهی داشته باشد؛ آنچه امروز دیده می‌شود کمبود مربی پرورشی است. بی‌شک بیش از گذشته نیاز به معلم پرورشی  و مشاور داریم. با توجه به شرایط کنونی جامعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، دانش‌آموزان بیش از پیش نیاز به مشاوران صمیمی و امین دارند. بسیاری از بچه‌ها حرف‌‌‌هایی که به والدین نمی‌توانند بزنند را به مشاوران و معلمان پرورشی می‌زنند. اگر مدرسه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به کانون تربیتی‌ای تبدیل شود که دانش‌آموزان زندگی کردن را در آن می‌آموزند در آن هنگام تمام مؤلفه‌ها و عناصر پیدا و پنهان درون مدرسه کارکرد تربیتی خواهند داشت.