اکونومیست: ائتلاف غرب متزلزل شده است

نشریه اکونومیست در گزارشی نوشت: ائتلاف غرب دچار مشکل شده و این خطری برای اروپا، آمریکا و جهان است.
اکونومیست می‌نویسد: آمریکا هم به اندازه سایر کشورهای جهان در ساختن اروپای بعد از جنگ سهیم بوده است.در اواخر دهه‌های 1940 و 1950 آمریکا مامای به دنیا آمدن دو پیمان بود که بعدها به نامهای " اتحادیه اروپا"و" ناتو" نامگذاری شد. ناتو ائتلاف نظامی برنده جنگ سرد بود.البته شاید جزیی از نیت آمریکا در این حرکت، خیرخواهانه بود اما مسلما نیت اصلی؛ حفظ منافع شخصی بوده است.
آمریکا ناخواسته، پایش به درون دو جنگ جهانی کشیده شده بود و به همین سبب می‌خواست هرطور شده دشمنی میان فرانسه و آلمان را برطرف نماید و از طرفی هم استحکاماتی محکم در برابر تهدید شوروی بسازد.
شوروی در سال 1991 متلاشی شد و در جمهوریهای تازه آزاد شده شرق اروپا دمکراسی حاکم شد و فرصتی ناب شد تا ائتلاف "ناتو" در این دمکراسی‌ها لنگر بیاندازد.اما امروز یک شکاف و جدایی عمیقی میان آمریکا و اروپا ایجاد شده است.


قرار است در روزهای 11 و 12 ژوئیه / 20 و 21 تیر/ اجلاس سران ناتو در بروکسل تشکیل شود. فضای حاکم بر این اجلاس پیش از تشکیل آن بشدت مسموم است.رئیس جمهور آمریکا " دونالد ترامپ" اروپاییان را به سوء نیت و بیرون نکشیدن سنگینی وزن خود از روی ناتو متهم می‌کند. اروپاییان هم ترامپ را به خرابکاری احمقانه متهم می‌کنند.
در بحبوحه دعوای ترامپ با متحدان اروپایی آمریکا او قرار است در روز 16 ژوییه / 25 تیر / در هلسینکی با "ولادیمیر پوتین" رئیس‌جمهور روسیه دیدار کند. این ملاقات مسلما یک صحنه باورنکردنی خواهد بود چراکه قابل پیش‌بینی است ترامپ با رقیب روسی آمریکا رفتاری به مراتب بهتر از رفتاری خواهد داشت که با متحدان واشنگتن دارد.
با توجه به اینکه ترامپ عادت دارد منتقدانش را آشفته کند و آنها را به هم بریزد، اگر فرض بگیریم که این دو اجلاس سران بدون هیچ دعوای جنجال برانگیزی برگزار شود، با این حال میان تمام اعضاء ائتلاف غرب؛ اولویتهای متناقض، تفکرات و دیدگاههای ضد و نقیض و فرهنگهای سیاسی متفاوت همچنان باقی است.
نه تنها اروپا و آمریکا، که جهان هم باید از این بابت نگران باشد.طبیعی است که هر ائتلافی تنش‌هایی درون خود دارد. اما ائتلاف غرب دچار یک نوع سردرگمی آشکار است و چندین جبهه متفاوت درونش شکل گرفته است. ترامپ و ژنرالهایش از ناتو ناراحت‌اند چون بسیاری از اعضاء آن به قولی که داده اند، عمل نکرده‌اند. این اعضا قول داده بودند تا سال 2024 به میزان 20 درصد از تولید ناخالص داخلی شان را به هزینه‌های دفاعی خود اختصاص بدهند.
آمریکا ضمنا حمایت اروپا از توافق هسته‌ای ایران که ترامپ از آن خارج شده است را هم محکوم می‌کند. ترامپ توافق هسته‌ای ایران را یک پیمان یک طرفه علیه اسرائیل می‌شناسد.
و اما در خلال این دعواهای تجاری؛ در حوزه سیاست؛ تصمیم سازان سیاسی هردو طرف براین باورند که در این برهه از زمان که جهان زاویه نگاهش متوجه آسیاست، این ناله‌ها و مقدس نمایی‌های اروپا چندان ارزش توجه کردن را ندارد.ترامپ به این گلایه‌ها اکتفا نمی‌کند و احمقانه اتحادیه اروپا را متهم می‌کند که زمینه چینی کرده است تا علی الدوام از آمریکا امتیاز بگیرد و در یک مبادله ناعادلانه تجاری آمریکا را تنبیه کند.
و اما اروپا هم خود گرفتار دسته بندی است.در ایتالیا یک ائتلاف جدید پوپولیست تشکیل شده که طرفدار پوتین است. همچنین در مورد ترکیه، این کشور عضو ناتوست اما عضو اتحادیه اروپا نیست. ترکیه دشمن اصول و ارزشهای لیبرال دمکراسی است؛یعنی همان ارزشهایی که محور و زنجیره اتصال اعضاء این ائتلاف است.
اوضاع از این هم بدتر خواهد بود. دولت کارگری انگلیس به رهبری " جرمی کوربین" که شهرت بسزایی در مخالفت با استفاده غرب از سلاح دارد، ممکن است او نیز به شیوه‌ای دیگر با آمریکا در بیفتد و شاید هم اصلا انگلیس را از ناتو خارج کند.
"اکونومیست" که اعتقاد راسخش بر این است که ائتلاف غرب آنقدر ماهیت وجودش مهم می‌باشد که لازم است حتما حفظ شود می‌افزاید:در جهانی که متاسفانه روبه سمت استبداد و خودکامگی میل می‌کند و این یک هشدار خطرناک است؛ ائتلاف غرب این ظرفیت را دارد که یک منبع حیاتی تامین امنیت و سنگری محکم برای دمکراسی باشد. اما ائتلاف ناتو برای زنده ماندن از خداوند امان نامه ندارد. این ائتلاف باید علی الدوام خودش جایگاه خودش را حفظ کند.
اما چطور؟گام نخست این است که اجازه ندهد کار از این هم سخت‌تر شود. اروپا باید هرکاری در توانش است انجام دهد تا در برابر غرائز ترامپ که می‌خواهد تجارت را با امنیت یک کاسه کند؛ ایستادگی کند.یک کاسه کردن این دو موضوع متفاوت در کنار هم؛ فقط اروپا را نا امن‌تر و فقیرتر می‌کند.
گام دوم این است که این ائتلاف نیاز به آن دارد که عملگرا باشد. یعنی باید بیش از اینها پول خرج کند.حق با ترامپ است که گلایه می‌کند کشورهایی به طور مثال مانند آلمان و ایتالیا فقط هریک به ترتیب 1.22 درصد و 1.13 درصد از تولید ناخالص داخلی شان را در سال 2017 به هزینه‌های دفاعی تخصیص داده‌اند.
البته در مورد کشوری همچون بلژیک؛این قابل توجیه است که دولت کمترین بودجه را به حوزه دفاع اختصاص می‌دهد. بیش از یک سوم از تولید ناخالص داخلی بلژیک صرف پرداخت حقوق و مزایای مستمری بگیران می‌شود. درصد بیشتری از این رقم نیز صرف تحقیقات و توسعه فناوری می‌شود.

در مورد "برگزیت" و مذاکرات آن؛ اتحادیه اروپا آماده است انگلیس را از ساختار امنیتی این بلوک خارج کند چون انگلیس دیگر عضو آن نخواهد بود.منتها نظر به توانایی بالای نظامی انگلیس و تجربه‌ای که در این حوزه دارد، اعضاء اتحادیه اروپا مترصدند انگلیس را هم در بعد تسلیحاتی در کنار خود داشته باشند تا بتوانند با بهره گرفتن از تجربه لندن بنیه نظامی خود را بالا ببرند. صنایع مهم تسلیحاتی و آژانسهای اطلاعاتی انگلیس صرفا طراحی دفاعی دارند.
فرانسه پیشنهاد تشکیل یک"ابتکار عمل مداخله نظامی اروپا" را پیشنهاد داده است با این هدف که این نیرو بتواند در بحرانهای مختلف وارد عمل شود.آمریکا این طرح را تهدیدی علیه ناتو می‌داند. اما این ابتکار عمل ثابت می‌کند که اروپا هم دوست دارد مسئولیت پذیر باشد و اما می‌ماند؛ مسئله تضارب عقاید.
اگر فرض بر این باشد که ناتو و اتحادیه اروپا مدتهاست که دیگر وجود خارجی ندارند؛ پس چرا اصلا ساخته شدند.وقتی شوروی از هم پاشید، خطر تهدید امنیتی هم از بین رفت، اما در عوض موانعی بر سر راه با هم کار کردن پدید آمد. اما این مشکلات هم سبب آن نشد که ائتلاف دو سوی اطلس منسوخ شود. این واقعیت را حتی خود ترامپ هم قبول دارد.
تمام ائتلاف‌هایی که آمریکا در آن حضور دارد؛ مورد تهدید روسیه و چین است. ناتو همچنان یک میراث غیرقابل تعویض می‌باشد.انسان برای همیشه نیاز به امنیت دارد. روسیه، شوروی نیست اما؛ یک قدرت رو به افول است و احساس می‌کند که در معرض تهدید قرار دارد. روسیه نیروهایش را مدرن کرده و آماده است آنها را آرایش نظامی بدهد.
در این میان؛ دمکراسی اروپا لازم است همچنان میانه میدان را در دست بگیرد. استبداد و خودکامگی در کشورهایی نظیر لهستان و مجارستان رشدی خزنده پیدا کرده است. اتحادیه اروپا و ناتو می‌توانند یک بار دیگر به کمک هم جلوی پیشرفت این پدیده شوم را بگیرند.
اروپا سهم بسزایی در طرح ریزی پروژه قدرت آمریکا داشته است. این اروپا بود که پایگاههایش را؛سربازانش را و بعضا هم پشتیبانی‌های دیپلماتیکش را در خدمت آمریکا قرار داد.
ناتو متعهد به این اصل است که: " حمله به عضوی از منطقه آتلانتیک شمالی؛ حمله به تمام اعضاء این حوزه است".اما سست شدن پایبندی آمریکا به اروپا و دشمنی‌اش با او؛ این تعهد ناتو را کمرنگ می‌کند.
آسیا بدقت نظاره گر این شکاف ایجاد شده درون ائتلاف غرب است. پوتین هم همینطور.این قلدری‌های ترامپ نسبت به متحدانش موجب می‌شود تا جهان اعتمادی به متعهد ماندن آمریکا به تضمین‌های امنیتی‌اش نداشته باشد. قدرتهای بزرگ همیشه در یک وضعیت خاکستری نه جنگ؛ نه صلح با هم رقابت دارند. در این حالت؛ امکان اینکه یک محاسبه غلط اتفاق بیفتد؛بسیار بالاست.
ترامپ معتقد است که در هر مذاکره ای، اوست که مذاکره‌کننده اصلی است و هدفش هم در هر مذاکره ای؛ فقط قوی‌تر ساختن آمریکاست.اما ترامپ باید بداند؛ اگر در هر مذاکره‌ای اروپا را و یا هر طرف دیگر را از دست بدهد؛ آنچه که از دست داده است را دست کم گرفته است.
سایر اخبار این روزنامه
مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری: وام ضروری بازنشسته‌ها 5 میلیون تومان می‌شود دکتر ظریف: جهان مقابل آمریکا ایستاده است اعضای برجام متعهد به خرید نفت ایران شدند طوفان و رانش زمین در ژاپن 90 کشته برجای گذاشت ارتش سوریه بر جاده بین‌المللی دمشق – امان مسلط شد 8 عضو گروهک داعش اعدام شدند دعوت یک نماینده رژیم صهیونیستی از ولیعهد عربستان برای سخنرانی در مجلس این رژیم ارزش حیا در کلام امام صادق علیه‌السلام راه شفاف سازی اقتصاد دو انفجار بزرگ وزارت کشور سومالی را به لرزه درآورد کمیسیون انتخابات عراق اخبار درز یافته درباره نتایج بازشماری دستی آرا را رد کرد افزایش نگرانی‌ها از سرکوب شدید شیعیان در بحرین واکنش‌های متفاوت به بسته شدن تنگه هرمز؛ «ترس»، «سکوت» و «فرافکنی» اکونومیست: ائتلاف غرب متزلزل شده است استاد دانشگاه جرج واشنگتن: ترامپ قلدر است و باید در مقابلش ایستاد عربستان از سلاح‌های اسرائیلی در بمباران یمن استفاده می‌کند