«ابتکار» از نسبت دانشگاه و سیاست گزارش می‌دهد سیاست زدایی از دانشگاه در رکود آرمانخواهی

امید عبدالوهابی
دانشگاه در ایران همیشه یک وجه سیاسی داشته؛ دانشجویان آرمانخواه از زمان تاسیس دانشگاه در قالب تشکل‌های مختلف آنجا را سنگری برای آزادی در نظر گرفتند. این سنگر با وجود تمامی فراز و نشیب‌هایش در تاریخ معاصر ایران حفظ شده هر چند که میزان بالایی از آرمانخواهی‌اش به تبع جامعه به زوال رسیده باشد. عده‌ای معتقدند جنبشی وجود نداشته و ندارد. یک جریان دانشجویی بوده که جای خالی احزاب را پر می‌کرده؛ نه مستقل بوده، نه در حد خودش فراگیر. مخالفان این عده نیز می‌گویند دانشگاه همواره قلب تپنده جامعه بوده ‌است و تا دانشجو بیدار باشد جامعه هرگز به خواب فرو نخواهد رفت. بنا به گفته شهید بهشتی «دانشجو موذن جامعه است اگر خواب بماند نماز امت قضا می‌شود» همین بیداری دانشگاه را به پرداخت هزینه ناگزیر کرده و همچنان با وجود گشایش‌های پساروحانی اعتماد حاکمیت نسبت به این قشر اثرگذار کامل نیست. همچنان نگاه‌هایی هستند که چشم دیدن اعتراضات دانشجویی را ندارند و همین امر منجر به کرختی و بی‌تحرکی زیر عنوان سیاست‌گریزی شده و کنشگران ادوار دانشجویی را به تامل واداشته تا از خود بپرسند: چه عواملی باعث گسترش انفعال دانشجویان نسبت به عرصه سیاسی شده است؟ برخوردهای امنیتی تا چه حد در این روند اثرگذار بوده است؟ آیا اکنون با جریان دانشجویی مواجهیم یا جنبش همچنان زنده است؟
غلامرضا ظریفیان فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با «ابتکار» از نسبت دانشگاه با عرصه سیاسی می‌گوید: «دانشگاه در ایران برای این تاسیس شد که بتواند مسئله توسعه مدرن را جامه عمل بپوشاند. اما در سال 1314 دانشجویان و اساتید دانشگاه تهران در ارتباط با یک امر بیرون از محیط دانشگاه یعنی حقوق معلمان دست به تحصن می‌زنند. بافت دانشگاه در جهان سوم به ویژه در ایران به گونه‌ای بوده که علاوه بر نقطه کانونی علم آموزی، نقش اجتماعی خود را به همراه داشته و این نقش اجتماعی در فضای سیاسی به دلیل آنکه یک مرزبندی جدی بین مردم و حاکمیت وجود داشته، تدریجا پررنگ‌تر شده است. اگر بخواهیم تاریخ تحولات ایران از دهه 30 تا به امروز را مرور کنیم قطعا یکی از موضوعات مهم و یکی از کنشگران فعال سیاسی و اجتماعی فعال ما تا به امروز دانشگاه و دانشجو بوده است. دانشگاه تعهد اجتماعی پر‌‌رنگی داشته ما مشاهده می‌کنیم که کنشگری فعالانه در فضای بعد از انقلاب نیز تداوم می‌یابد. دانشگاه آبشخور افکار مرحوم مطهری، شریعتی، بازرگان و بهشتی بود و تاثیرات متقابلی بین جامعه و دانشگاه وجود داشت. اکنون هم این مسئله هست اما نوع کنشگری آن با گذشته متفاوت است. قبل از انقلاب در تقابل با نظام مستقر بود اما بعد از انقلاب با جریان انقلابی بسیار همراه و هماهنگ شد و از یک‌ دوره‌ای به بعد وجه انتقادی به خود گرفت. وجه انتقادی به معنای اخص کلمه نه حالتی شالوده‌شکنانه؛ کما اینکه برخی جایگاه دانشگاه را بر نمی‌تابیدند و سعی داشتند تا این وجه انتقادی را بدل به وجه معارضت با نظام تعبیر کنند در حالی‌ که دانشگاه همیشه مدافع انقلاب بوده و آرمان‌هایی نظیر آزادی، عدالت، مبارزه با ظلم و ستم و ... را در انقلاب اسلامی یافته است. در دهه اول انقلاب هم جنبش دانشجویی در امام و انقلاب حل شد، در جنگ نقش کانونی داشت و از دوره سازندگی ما تقریبا نقش نقادی جنبش دانشجویی را مشاهده کردیم. در دوره اصلاحات اوج این فعالیت‌ها را به عینه نظاره کردیم و حتی در دوران احمدی نژاد دانشگاه توانست نقش خود را به خوبی در حفظ خود ایفا کند». اما چرا دانشگاه تا این حد اثرگذار بوده است؟ نبود احزاب شاید یکی از آنها است. ظریفیان درباره سایر علت‌ها توضیح می‌دهد: «دانشگاه به یک تعبیر بار ضعف نهادهای مدنی را بر دوش می‌کشد. این تعهد دانشگاه بوده که هماره نسبت به ناهنجاری‌ها، فساد، ظلم و بی‌عدالتی واکنش نشان بدهد. ممکن است در یک جاهایی به دلیل آماتوریسم فعالیت‌های سیاسی در دانشگاه این قشر جامعه دچار افراط و تفریط شده باشد اما هماره جوهره اصلی خود را تحت عنوان تعهد اجتماعی حفظ کرده است».
به نظر می‌آید که در حال حاضر جریان‌های دانشجویی این نگاه ظریفیان را باور ندارند و رسالت دیگری برای خود قائل هستند. لوث شدگی فعالیت‌های سیاسی مسخ آرمان‌ها برخوردهای شدید انضباطی و امنیتی و شکاف نسلی تنها بخشی از دلایلی است که جامعه‌شناسان سیاسی درباره علت رکود و بی تعهدی دانشگاه مطرح می‌کنند؛ وضعی که سخت‌ترین روزها را برای اندک فعالین دانشجویی حال حاضر که همچنان به هویت‌های انتقادی و اعتراضی دانشجویی وفادارند فراهم آورده و با وجود تمامی گشایش‌ها در دولت اول روحانی دانشگاه نیمه مرده می‌نماید. معاون وزیر علوم دولت اصلاحات با این نظر موافق نیست: «ما جنبش دانشجویی را به معنای گذشته نمی‌بینیم اما یک جریان دانشجویی داریم که یک شیفت پارادایم از عرصه صرفا سیاسی به سمت عرصه‌های فرهنگی و اجتماعی داشته است. ما شاهد این هستیم که در دانشگاه تشکل‌های فرهنگی و صنفی و علمی همچنان فعال هستند. دلیل این اتفاق هم جهانی است و هم بومی. طبیعی است که بعد از دوره سازندگی تا به امروز جنبش دانشجویی برای نگهداری از هویت خود هزینه‌های سنگینی داده و آسیب های جدی دیده و دانشجوی امروز دیگر کمتر به آرمان‌ها فکر می‌کند بیشتر به دنبال یک زیست اجتماعی‌تر است. جنبش دانشجویی ابعاد فعالیتی‌اش گسترده‌تر اما از شدت و حدت سیاسی‌اش کاسته شده است. درباره فقر آرمانخواهی باید مسئله را عام‌تر دید. جنبش دانشجویی ما فارغ از ظرف فرهنگی و اجتماعی جامعه ما نیست. وقتی منحنی نزول آرمانخواهی را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم که آرمانخواهی در جامعه تنزل یافته و به تبع آن دانشگاه نیز راکد شده است».


دانشگاه از زمان تولدش و جنبش دانشجویی از عنفوان طفولیت هماره با دوگانه دولت‌- مردم و حاکمیت - دانشگاه درگیر بوده‌ است. ساعتی میزان آن بوده و ساعتی موزون این. و بعد به اینجا رسیده که بعد از این میزان خود شود، تا شود موزون خویش. بنابراین یک نگاه امنیتی همیشه بر سر دانشجویان سایه افکنده که نمی‌خواهد به این زودی‌ها دست از آن بردارد. همین امر باعث شده تا دانشجویان به یک نوع رکود در فعالیت‌هایشان به ویژه در انگیزه‌های سیاسی گرایش یابند.
عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها تاکید دارد که: «جنبش‌ها عمدتا زمانی فعال می‌شوند که محرومیت‌ها و شکاف‌ها به وقوع می‌پیوندند. به میزانی که شکاف طبقاتی، معرفتی و شکاف دولت‌-‌ملت و حتی مرجعیت نیر‌وهای موثر بیشتر شود جنبش‌ها نیز فعال‌تر می‌شوند ما در تاریخ فعالیت‌های دانشجویی ناظر این هستیم که یک بخشی از جنبش به واسطه این داستان‌ها و شکاف‌ها رادیکال می‌شود و حتی از مرزهای کشور بیرون می‌رود. بدنه اصلی هم که می‌ماند و مقاومت می‌کند مرزبندی‌هایش با حاکمیت جدی و بعد از مدتی به سمت نوعی رکود حرکت می‌کند با این حال این شرایط نباید ادامه دار شود؛ برخودرهای سلبی را کم کنیم و سعی در بازخوانی هویت‌های دانشجویی با تکیه بر آرمانخواهی داشته باشیم.» به هر روی، دانشگاه همواره با نهاد قدرت در تعامل، تعارض یا نسبت غیرمستقیم بوده است. دانشگاهی که به واسطه ماهیت پرتحرک و غیرماندگارش، نمی‌تواند راهبردهای اجرایی بلندمدتی داشته باشد، اما در اصول و تدوین استراتژی‌های کلی از یک منطق استوار برخوردار است. با چنین رویکردی نمی‌توان مدعی بود که جنبش دانشجویی و جریان‌های وابسته به دانشگاه، حیات سیاسی خود را از دست داده‌اند. بلکه شکل رفتار سیاسی در جریان‌های دانشجویی دستخوش تغییراتی جدی شده است.
سایر اخبار این روزنامه
وضعیت آب شرب آبادان و خرمشهر پس از اعلام بهبود شرایط از سوی مسئولان در گفت‌وگو با ساکنین این شهر ها بررسی شد «ابتکار» از نسبت دانشگاه و سیاست گزارش می‌دهد سیاست زدایی از دانشگاه در رکود آرمانخواهی با اقدام متقابل چین برای اعمال تعرفه‌ 25 درصدی، جنگ تجاری میان واشنگتن و پکن وارد فاز عملیاتی شد ایرانیان چگونه خانه‌هایی منطبق با شرایط اقلیمی گرم و خشک می‌ساختند؟ خنکای معماری ایرانی علیه تابستان‌های گرم جهانبخش محبی نیا سقف کوتاهِ آسمانِ ایران کریم امینی از فیلم «دشمن زن» به «ابتکار» می‌گوید یک کمدی عاشقانه با چاشنی جواد یساری «ابتکار» از تصمیم جدید دولت برای مدیریت بازار ارز گزارش می‌دهد بازار مبهم ثانویه ارز بچه‌های دهه 50 و 60 چه کتاب‌هایی می‌خواندند؟ سفر به ماه با تن تن و شازده کوچولو! معصومه ابتکار: برخورد گشت ارشادی جوابگو نیست در جلسه شورای عالی هماهنگی اقتصادی به ریاست حسن روحانی طرح‌ توسعه اشتغال، رونق تولید و تامین تسهیلات معافیت مالیاتی تصویب شد اتحاد دو دولت؟ «تدبیر و امید» را به «امید و کار» ارتقا دهیم