نسل جوان و هدایت‌گری کسب‌وکار

ضیاء مصباح* - جوانان ما حتی در این شرایط با همه تنگناها به مرور در حال تبدیل شدن به مدیران و رهبران کسب‌وکارند و این اتفاق، باعث انقلابی در تعاریف اساسی کسب‌وکار که مملکت‌مان به شدت به آن نیازمند است خواهد شد؛ نسلی که در جهان با نام نسل V شناخته می‌شود و در دهه ۱۳۶۰ تا ابتدای ۱۳۸۰ شمسی به دنیا آمده و تا کمتر از دو سال دیگر به بزرگ‌ترین دسته‌بندی سنی کسب‌وکار در جهان تبدیل خواهد شد. این نسل در حال حاضر تغییراتی اساسی در دنیای تجارت ایجاد کرده و با افزایش بازنشستگی‌ نسل‌های قبلی، در حال تبدیل شدن به مدیران و رهبران کسب‌وکار هستند.
چه بهتر که مدیران تصمیم‌گیر آگاه در دولت مخصوصا به این مهم عنایت ویژه مبذول داشته‌، برون‌رفت از معضلات گوناگون فعلی را از این نسل انبوه و متخصص در دسترس مطالبه کنند.
کارشناسان معتقدند رفتارهای نسل جوان تفاوت‌هایی اساسی با گذشته دارد و حضور این نسل در جایگاه‌های مدیریت امور، بسیاری از اصول آن را تغییر خواهد داد. یکی از این اصول، نحوه نگرش ما به مدیریت اقتدارگراست که از نظر او و علم روز از همه مهم‌تر ضرورت‌ها منسوخ شده و به مرور، «مدیریت حمایتی و مشارکتی» جایگزین آن خواهد شد. در این بحث، سبک مدیریت هدایت‌گر در مقابل دستوردهنده در حال رشد است.
علاوه بر تعاریف، نحوه ارتباط برقرار کردن و مشارکت واحدهای مختلف سازمانی نیز در حال تغییر و نسل فعلی بر این باور است که تمامی واحدها و سلسله‌مراتب سازمانی باید به راحتی با هم ارتباط برقرار کنند و در جریان روند امور قرار ‌گیرند. آنها این سبک از ارتباط را باعث ایجاد اعتماد، وفاداری و تعهد در کارمندان می‌دانند.


دورانی که مدیران شرکت‌ها و بسیاری ادارات د‌ر نقش دیکتاتور ظاهر می‌شدند و جدا از کارمندان در گوشه‌ای از شرکت به امر و نهی می‌پرداختند در حال منسوخ شدن است. نسل جوان کنونی حتی تعریف رییس را نیز از مدیریت کسب‌و‌کار حذف کرده و اصطلاح رهبر را برای این پست سازمانی ترجیح می‌دهد.
نسل جوان در جایگاه هدایت‌گر، ارزش زیادی برای محیط کار باز بدون اهمیت دادن به سلسله‌مراتب سنتی قائل است. آنها محیط‌های مشارکتی را ترجیح می‌دهند که هر کس در آن (صرف‌ نظر از موقعیت شغلی) حق و امکان اظهار نظر دارد. این موارد نشان می‌دهد که رهبری نسل جوان اهمیت زیادی برای همکاری قائل است. این مدیران جدید پیش از هر تصمیمی با همکاران، مدیران بالا و پایین‌دستی و‌ هیات مشاور خود مشورت می‌کنند. آنها شبکه‌ای همیشه در دسترس دارند که برای هر سوال یا چالش کسب‌وکار به آن رجوع می‌کنند.
اداره امور توسط این نسل جدید، امیدواری برای پیشرفت هرچه بیشتر شرکت‌ها در فضای مدرن کسب‌وکار را بیشتر می‌کند و این سوال ایجاد می‌شود که شرکت‌ها چگونه می‌توانند کارمندان و مدیران جوان را برای تصدی پست هدایت‌گرانه تربیت کنند؟ پاسخ ساده این سوال مانند هر راهکار دیگر برای نسل جوان در آموزش نهفته است.هر فرصت ساده در شرکت‌ها می‌تواند به موقعیتی برای آموزش تبدیل شود. باید از فرصت‌های کوچک شروع کرد و در صورت موفقیت این افراد، به مرور مسوولیت‌های بزرگ‌تر را به آنها واگذار کرد. نکته‌‌ مهم اینکه نسل جوان بیش از هر نسل دیگر به راهنمایی نیاز دارد. البته قطعا با حمایت کافی از این افراد می‌توان آنها را به باارزش‌ترین کارمندان شرکت تبدیل کرد.
یکی از نکات مهم در مدیریت و هدایت‌گری نسل جوان، شفاف‌سازی است. البته این بدان معنا نیست که تمامی اسرار شرکت‌ (که در حوزه دسترسی آنها نیست) را با آنها در میان بگذارید بلکه می‌توانید مسیر رسیدن به اعتبار لازم برای دسترسی به این اسرار را برای آنها روشن کنید. به بیان دیگر باید اهدافی قابل اندازه‌گیری برای آنها مشخص کنید و مسوولیت‌ رسیدن به این اهداف را بر دوش این افراد قرار دهید. در تعریف ساده این نسل تمایل دارد کاری قابل توجه و تاثیرگذار انجام دهد. با محول کردن وظایفی در جهت پیشرفت شرکت و تاثیرگذاری در چشم‌اندازهای بزرگ‌تر، می‌توانید ارزش کار را به آنها نشان دهید.
در نهایت باید تاکید داشت که هدایت‌گری در حال تبدیل شدن به پدیده‌ای انسانی‌تر است. به بیان دیگر افراد نقش‌های مهم‌تری در تصمیم‌‌گیری‌ها خواهند داشت. از طرفی محیط‌ کاری مشارکتی و متنوع‌تر در حال گسترش است و دیگر سبک کاری پنج تا هشت ساعت کار را نمی‌پذیرد که آنها کارمندانی نیستند که به محیط کار بیایند، حضوری فیزیکی داشته، وظایف‌شان را انجام دهند و بدون هیچ تاثیری روی پیشرفت کلی شرکت، آن را ترک کنند.
*دبیر کانون علوم اداری ایران
Z.Mesbah1944i@gmail.com