کليد گمشده حل مشکل اعتياد کجاست؟


مينا ابراهيمي‌بسابي
جامعه‌شناس
اعتياد به مواد مخدر سنتي يا صنعتي ضرر و زيان و در بسياري اوقات اعمال مجرمانه‌اي نظير سرقت، دزدي، قتل، جنايت و قاچاق را در پي خواهد داشت. رفتاري برخلاف آرمان‌ها و هنجارهاي جوامع و نوعي نا بهنجاري است که با عناويني همچون، آسيب، بيماري، عارضه فردي و اجتماعي، انحراف و معضل آن را مي‌شناسيم. در جامعه امروزي ما متأسفانه ميزان مصرف مواد مخدر سير صعودي را داراست. نوعي بحران اجتماعي که صدمات ناشياز خريد و فروش و مصرف آن را نمي‌توان پنهان کرد. اما اينکه چرا اعتياد و گرايش به استفاده از مواد مخدر افزايش يافته بايد پاسخ اين پرسش را در مسائل و مشکلات زندگي اجتماعي _ اقتصادي امروز جامعه جستجو کرد. کارشناسان عواملي نظير بيکاري، مهاجرت از روستا به شهرهاي صنعتي، کمبود امکانات تفريحي، رفاهي، فرهنگي، کاهش شادابي و نشاط در جامعه و بيکاري بخش فراواني از نيروي فعال و جوان را از مهم‌ترين علت‌هاي بروز اين پديده مي‌دانند. متأسفانه اين روزها يکي ديگر از عوامل تشديد مسئله اعتياد در جامعه تنهايي و دور افتادن خانواده‌ها از يکديگر است که سبب مي‌شود بسياري از افراد از نظر رواني به‌اصطلاح کم آورده و به سمت تخدير و استفاده از مواد مخدر براي ايجاد آرامش کاذب روي بياورند.
نسل سردرگم کنوني براي مقابله با ناکامي‌و کاهش استرس، اضطراب و نگراني نيازمند پناهگاهي است پس با نبود حمايت‌ها و پشتوانه‌هاي لازم عاطفي و خانوادگي با مصرف مواد مخدر آرامش کاذبي را تجربه مي‌کند که در درازمدت او را به دام اعتياد مي‌کشاند.


اين مسئله معلول رواج زندگي ماشيني و تغيير سبک زندگي خانواده‌ها از سنتي به مدرن و ورود فرهنگ غربي در زندگي مردم است که زمينه کاهش ابعاد و اثرات معنويت، اخلاق و آموزه‌هاي ديني را فراهم و راه را براي برخي کج‌روي‌هاي اجتماعي نظير اعتياد بازکرده است.
اما به‌راستي بعد از دهه‌ها تجربه مبارزه با مواد مخدر چرا روز به روز اين پديده اثرات شوم و آسيب‌هاي ريز و درشت خود را بيش از پيش نشان داده و نتوانسته‌ايم ان گونه که بايد در مهار غول اعتياد موفق باشيم؟ شايد پاسخ اين سؤال کليد درک بهتر پديده‌اي به نام اعتياد و بخشي از راه حل مبارزه با اين معضل باشد. متأسفانه ما چندين دهه است اعتياد را به چشم يک عامل ويرانگر ديده و همواره در پي برخورد با معتادان بوده‌ايم نه اينکه اعتياد را معلول يک سري شرايط بدانيم و با از بين بردن اين زمينه‌هاي مساعد به صورت زيربنايي با پديده اعتياد مقابله کنيم.
مسئولان و متوليان مبارزه با اعتياد بي شک مي‌دانند مادامي‌که بيکاري، فقر، نابرابري اجتماعي و سرخوردگي نسل جوان و نوجوان ما از بين نرود زمينه براي سوق دادن جوانان به سمت مواد مخدر هميشه مهياست و موفقيت ما براي ريشه کن کردن مواد مخدر در جامعه زماني ممکن مي‌شود که بتوانيم با پاسخگويي به همه نيازهاي مادي و معنوي افراد در جامعه زمينه را براي گرايش به سمت مواد مخدر از بين ببريم.
هر چند خوشبختانه در سالهاي اخير تلاش‌هاي مناسبي براي مطالعه زواياي پنهان اين آسيب صورت گرفته است و حالا جامعه بهتر و بيشتر از گذشته با اعتياد آشناست اما هنوز هم در اين راه با کاستي‌هاي بسياري دست به گريبانيم و حل اين مشکل، بسيجي همگاني را مي‌طلبد.
بسيجي که بخشي از آن فرهنگسازي، بخشي از آن آموزش‌هاي رواني به افراد و بخش ديگري از آن ترميم فضاي کسب و کار و کمک به نسل جوان براي ايجاد شغل و تشکيل يک زندگي کوچک و آرام است تا بتوان از ميزان تقاضا براي خريد مواد در جامعه کم کرد. اين شايد کليد مقابله با پديده شوم مواد مخدر و راه اصلي حل معضل اعتياد در جامعه است.