نوشین مصطفوی / کارشناس ارشد معماری

معماری یک دنیای هنری واحساسی است که برای هرشخصی جالب توجه بوده و دارای اهمیت زیادی است. «لوکوربوزیه» که از پیشگامان معماری مدرن به شمار می رود در جایی معماری را «بازی هوشمندانه» اجسام زیر نور سایه ها می داند و در جای دیگر می‌گوید معماری آن چیزی است که قلب مرا می‌لرزاند. وی در تعریف اول به جنبه های بیرونی و فیزیکی معماری اشاره داردودردومی به شوروهیجانی که از قرار گرفتن در فضای معماری به واسطه جنبه های زیبا شناختی ایجاد می‌شود، تاکید دارد.
درباره معماری ایرانی از زمانی واردمدرنیته می‌شویم که طراحی معماری به عنوان یک علم پایه گذاری می‌شود و شیوه های استاد- شاگردی وخلاقیت،آگاهانه به کارمی‌روند.در ایران معماری نسبت به سایر نقاط جهان دیرتر وارد مدرنیته می‌شود ؛ یعنی از زمان ورود معماران خارجی به ایران و مهاجرت معماران ایرانی به غرب. درواقع از اواخر دوره قاجار و شروع دوره پهلوی اول و درست از زمانی که معماری در مدارس آموزش داده شده و مورد تجزیه ، تحلیل و نقد قرارگرفت، وارد دوران معماری مدرن شدیم. نکته مهم اما اینجاست که مدرنیته به معنایی که در غرب پاگرفت در ایران در دوره طفولیت باقی مانده است. هنر و معماری باید آزاد باشد؛ هنگامی که این هنر سفارشی شود نتیجه خوبی دربر نخواهد داشت. در معماری ایرانی، الگوهای اصیل و زیبایی همچون حیاط مرکزی که الگوي ازلی معماری ماست ، مهم‌ترین الگو بوده و سال های سال قدمت دارد ؛ نه تنها در ایران که در تمام اقلیم خاورمیانه، داشتن یک حیاط خوش آب و رنگ متداول بوده است. کاشی‌های هفت رنگ ، اثری ناب و با اصالت درفرهنگ ایران زمین به حساب می‌آیند؛ هنری که هم پای علم جلو آمده و پیشرفت داشته و آمیخته با صنعت کوره و مهندسی به سر انجام می‌رسد.
هنری که علاوه بر علم ساخت و پرداخت و لعاب هنر دست افرادی‌است که به چینش وجای‌گذاری تکه های کوچک، کاری بر دیواره ونمای ساختمان‌های بزرگ،مساجد و اماکن مقدس و گاه یک سقف می‌کند که هر مخاطبی را به تحسین و شگفتی وا می‌دارد. معماری این روزهای سرزمین پارس اما با توجیهاتی غیرمنطقی و غیرعقلانی به گوشه ای از تاریخ هنری ایران زمین سپرده شده است. نکته اصلی این است که در معماری این روز های سرزمین‌مان «هویت» نقشی ندارد و این خیلی تکان دهنده است. ریخت معماری یا (Morphology) بایدعناصری داشته باشدکه گویا و در همان نگاه اول قابل شناسایی باشد و بعد که داخل آن شوید گویاتر و واضح تر به شما بگویدکه اهل کجاست!این روزها به هرکجای شهر وخیابان بنگریم گویا یک معماری متفاوت را می‌بینیم. نماهای آهنین و فلزی از یک طرف ، نماهای روسی و غربی از سمت دیگر و تنها چیزی که دیگر مشاهده نمی‌شود معماری اصیل ایرانی در نما و داخل ساختمان هست . در کجای شهرها و کلان‌شهرها «خط آسمان» که اولین موضوع کلاس‌های ترم یک معماری است و مهم‌ترین اصل از حفظ زیبایی و منظر شهری تلقی می‌شود، رعایت شده است . دروضعیتی که تمام افراد بالا دست به فکر منافع شخصی و سودهای کلان ساختمان سازی‌اند چگونه می‌توان عناصر معماری ایرانی را در تار و پود معماری کنونی یافت؟! سبک معماری ای که امروزه اسمش را نه می‌توانیم مدرن بگذاریم و نه پست مدرن!در حالی که می‌توان به بهترین و خلاقانه‌‌ترین شکل انسان مدرن و تفکر مدرن را با اصالت های پیشین معماری ایرانی و خلاقیت های هنری درهم آمیخت.این چالش یا بهتر است بگوییم بحران، نیازمند مدیریت آوانگارد شهری و تغییر الگوهای غلط توسط شهرداری‌هاست. ویترو موریس، معمار بزرگ رومی معماری را چنین معرفی می‌کند: «معماری از نظم ، سازواره ، آرایش، تناسبات، هماهنگی ، قرینگی، پسندیدگی و اقتصاد ناشی و نتیجه می‌شود». با اندکی تفکر، در می يابیم که این ارکان در معماری معاصر و امروزی به تاریخ پیوسته است!