مديريت سياسي در ورزش تكرار نشود

در چهار دهه که از انقلاب اسلامی گذشته سیاست به چه میزان در ورزش ایران تأثیرگذاشته است؟ آیا می‌توان ورزش ایران را از سیاست جدا دانست؟
بهترین زمانی که ورزش ایران به صورت تخصصی مدیریت شده در دولت موقت بوده است. در آن مقطع زمانی مهندس بازرگان آقای شاه‌حسینی را به عنوان رئیس سازمان تربیت بدنی انتخاب کردند و ایشان نیز با خرد جمعی و به صورت علمی ورزش کشور را مدیریت می‌کرد. این وضعیت تا زمان روی کار آمدن آقای رجایی نیز ادامه پیدا کرد. در دولت آقای رجایی، آقای داوودی شمسی ریاست سازمان تربیت بدنی را به دست گرفتند که ایشان نیز همان رویکرد علمی و تخصصی گذشته را دنبال کردند، هرچند در این مقطع زمانی انتقاداتی نیز نسبت به مدیریت ایشان صورت گرفت. آقای داوودی شمسی از جنس ورزش نبود و مشاور نخست وزیر در امور نهادهای انقلاب بودند. در این مقطع زمانی اماکن ورزشی در اختیار جنگ قرار گرفته بود و بسیاری از ورزشکاران نیز به جنگ رفته بودند. در نتیجه در این زمان سیاست تا حدودی در ورزش نقش‌آفرینی می‌کرد. این وضعیت در دولت نخست مهندس موسوی وجود داشت. با این وجود در دولت دوم مهندس موسوی که آقای درگاهی به عنوان رئیس سازمان تربیت بدنی انتخاب شدند وضعیت متفاوت شد و دوباره تخصص در اولویت ورزش کشور قرار گرفت. ایشان فارغ التحصیل رشته تربیت بدنی بودند و به همین دلیل از مدیران ورزشی در سازمان تربیت بدنی استفاده کردند. بنده و آقای هاشمی‌طبا نیز در همین زمان وارد چرخه مدیریت ورزشی کشور شدیم.
در دوران دفاع مقدس نگرش به ورزش چگونه بود؟ آیا دولت همکاری لازم را در زمینه‌های مختلف انجام می‌دادند؟
در آن دوران نخست‌وزیر به ورزش علاقه‌مند بود. به عنوان مثال ساخت ورزشگاه یادگارامام تبریز و نقش جهان اصفهان در همان دولت آغاز شد. این در حالی بود که کشور در وضعیت جنگ قرار داشت و با کمبودهای اقتصادی زیادی هم مواجه بود. با این وجود دولت مهندس موسوی در این مقطع زمانی نیز به دنبال تقویت زیرساخت‌های ورزشی کشور بود. البته نگاه دولت وقت به ورزش قهرمانی نبود و بلکه بیشتر به دنبال توسعه ورزش و تقویت زیرساخت‌های ورزشی کشور بودند. در نتیجه ورزش توسعه‌ای، تربیتی و آموزشی در کشور آغاز شد.


آیا این رویکرد در دولت آیت‌ا... هاشمی هم ادامه پیدا کرد یا اینکه آقای هاشمی دیدگاه دیگری نسبت به ورزش داشتند؟
آقای هاشمی عنوان کردند: من خودم سیاسی هستم اما دولت من دولت کار است و وزرا قرار است به صورت تخصصی فعالیت کنند. در این مقطع زمانی جنگ به پایان رسیده و سازندگی در دستور کار دولت قرار گرفته بود. به همین دلیل سازندگی در ورزش نیز در دستور کار کشور قرار گرفته بود. در دولت آقای هاشمی به ورزش قهرمانی توجه جدی شد. در این مقطع زمانی اعزام ورزشکاران دوباره از سر گرفته شد و کشتی و فوتبال ما دوباره به مقام قهرمانی دست پیدا کردند. ورزش قهرمانی سروصدای زیادی به‌پا کرد و به همین دلیل توسعه ورزشی در زمینه‌های دیگر و از جمله ورزش رسانه‌ای آغاز شد. در این مقطع زمانی رادیو ورزش و شبکه سه که مسائل ورزشی را در اولویت خود داشت افتتاح شد و این مسأله در اشاعه ورزش در کشور تأثیرگذار بود. با این وجود با توسعه رسانه‌ای ورزش و موفقیت ورزش قهرمانی انتقادات نیز نسبت به مدیریت ورزش کشور بالا گرفت. در نتیجه این فشارها باعث شد آقای غفوری فرد که رئیس سازمان تربیت بدنی بودند کنار بروند و جای خود را به آقای هاشمی‌طبا بدهند. در این مقطع زمانی آقای هاشمی‌طبا رئیس کمیته المپیک بودند که به دلیل اینکه با آقای غفوری‌فرد اختلاف پیدا کرده بودند به توصیه آیت‌ا... هاشمی از سمت خود کناره‌گیری کرده بودند. با این وجود پس از کنارگذاشتن آقای غفوری‌فرد، تکنوکرات‌هایی که در گذشته زمینه ریاست آقای هاشمی‌طبا برکمیته ملی المپیک را فراهم کرده بودند تلاش کردند آقای هاشمی‌طبا ریاست سازمان تربیت بدنی را به دست بگیرند. در دورانی که آقای غفوری‌فرد ریاست سازمان تربیت بدنی را در اختیار داشتند و ورزش قهرمانی نیز در دستور کار قرار گرفته بود به مرور زمان پای سیاسیون نیز به ورزش باز شد. آقای غفوری‌فرد برای زمینه سازی در ورزش قهرمانی تلاش کردند از وزرا و برخی از نمایندگان صاحب نفوذ استفاده کنند. نمونه بارز این افراد نیز آقای ترکان، میرسلیم و محلوجی بودند.
این وضعیت در دوران ریاست آقای هاشمی‌طبا در سازمان تربیت بدنی نیز ادامه پیدا کرد؟
سیاست آقای هاشمی‌طبا این نبود؛ اما برخی از مدیران همچنان به کار خود ادامه دادند. آقای هاشمی‌طبا به دنبال این بودند که مدیرانی از جنس ورزش در مدیریت ورزش کشور حضور داشته باشند و به همین دلیل با حضور سیاسیون در ورزش موافق نبودند.
در چهار سال دوم دولت آقای هاشمی نیز ورزش قهرمانی در دستور کار دولت قرار داشت؟
در چهار سال دوم سیاست‌های ورزشی دولت شکل متوازنی به خود گرفت. در سال نخست که آقای هاشمی‌طبا سکان مدیریت سازمان تربیت بدنی را برعهده گرفتند بودجه سازمان تربیت بدنی در حدود یک میلیارد تومان بود. آقای هاشمی‌طبا به دنبال توسعه زیربنایی و زیرساختی ورزش کشور بودند. این در حالی بود که بودجه کافی برای توسعه زیرساخت‌های ورزش کشور وجود نداشت. به همین دلیل طرح «هر سیگار یک ریال» توسط آقای هاشمی به مجلس ارائه شد که به وسیله آن از هر نخ سیگار در کشور یک ریال به توسعه ورزش تعلق می‌گرفت. با تصویب این طرح و مدیریت آقای هاشمی‌طبا، یک میلیارد بودجه ورزش کشور به25میلیارد تومان افزایش پیدا کرد. طرح دیگری که در این زمان مطرح شد افتتاح1370 اماکن ورزشی به مناسبت بیستمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی بود. برخی گمان نمی‌کردند این اتفاق رخ بدهد. با این وجود در دولت آقای هاشمی نزدیک به2500 اماکن ورزشی در کشور ساخته شد که از پیش‌بینی‌های صورت گرفته بسیار بالاتر بود. مسأله مهم دیگر در این مقطع زمانی این بود که قرار شد یک هزارم سود کارخانه‌های کشور به ورزش قهرمانی اختصاص پیدا کند.
آیا در دولت اصلاحات ورزش کشور نیز تحت تأثیر توسعه سیاسی و مدنی جامعه قرار گرفت؟دولت اصلاحات چه رویکردی نسبت به ورزش کشور داشت؟
در دولت دوم آقای هاشمی ورزش کشور شکل متوازنی به خود گرفته بود و ورزش قهرمانی و توسعه زیرساخت‌های ورزشی کشور به صورت همزمان در دستور کار قرار داشت. این رویکرد با انتخاب آقای هاشمی‌طبا به عنوان رئیس سازمان تربیت بدنی در دولت اول اصلاحات نیز ادامه و تاحدودی سرعت پیدا کرد. نکته قابل توجه در این زمینه تحصیل ورزشکاران در دانشگاه‌ها بود که برای اولین بار درباره آقای علیرضا دبیر مطرح شد. هنگامی که ایشان قهرمان المپیک شدند در یک برنامه تلویزیونی از ایشان سوال شد که به عنوان پاداش دوست دارید چه پاداشی به شما داده شود که آقای دبیر عنوان کردند من دوست دارم به من اجازه داده شود در مقطع دکتری تحصیلاتم را ادامه بدهم. در نتیجه از این زمان دیدگاه جامعه نسبت به ورزشکاران و کشتی‌گیران تغییر کرد و جامعه متوجه شد که یک کشتی گیر نیز می‌تواند دغدغه این را داشته باشد که در مقطع دکتری در دانشگاه تحصیل کند. مسأله مهم دیگر اینکه در دولت دوم آقای هاشمی یک روز به تجلیل از قهرمانان ورزشی اختصاص داده شد که در این روز آقای رئیس‌جمهور در یکی از سالن‌های ورزشی با قهرمانان ورزشی دیدار می‌کردند و آنها را مورد تفقد قرار می‌دادند. رئیس دولت اصلاحات نیز خیلی به این روز علاقه‌مند بودند و هر زمان که ما را می‌دیدند از ما سوال می‌کردند که این روز چه زمانی است. از سوی دیگر تیم ملی فوتبال ایران پس از بیست سال به جام جهانی صعود کرد که این اتفاق مهم نیز در دولت اصلاحات صورت گرفت. بنده لازم می‌دانم در این زمینه یک خاطره تعریف کنم. در زمان انتخابات ریاست جمهوری سال76 قرار بود رئیس دولت اصلاحات برای جوانان و ورزشکاران سخنرانی کنند. با این وجود ایشان تأخیر داشتند و دیر به سخنرانی رسیدند. به همین دلیل نیز ما به دنبال فردی بودیم که تا زمان حضور رئیس دولت اصلاحات در سالن برای جمع سخنرانی کند. آقای میرلوحی بنده را دیدند و گفتند که از بین ورزشکاران حاضر یکی را انتخاب کنید تا برای جمع سخنرانی کند. بنده نیز به دنبال یک فرد مناسب می‌گشتم که متوجه شدم داریوش مصطفوی که در آن زمان رئیس فدراسیون فوتبال بود وارد سالن شد. من موضوع را با آقای مصطفوی مطرح کردم و ایشان پذیرفت و برای جمعیت حاضر در سالن سخنرانی کرد. پس از سخنرانی نیز در صندلی کنار رئیس دولت اصلاحات نشست. پس از پایان جلسه و در حالی که رئیس دولت اصلاحات در حال ترک سالن بودند به عکاس خود گفتند یک عکس با من و آقای مصطفوی بگیرید. ایشان در ادامه گفتند من که رئیس‌جمهور نمی‌شوم اما این عکس را یک روز به فرزندم نشان خواهم داد و خواهم گفت که با آقای مصطفوی دوست و رفیق بودیم. این سخن رئیس دولت اصلاحات به این معنا بود که ایشان برای پیروزی خود در انتخابات ریاست جمهوری شانس کمی قائل بودند.
آیا ورزش نیز با دغدغه‌های مدنی دولت اصلاحات همراهی می‌کرد؟ ورزش در دولت اصلاحات به چه میزان وارد بازی‌های سیاسی شد؟
در این زمینه یک خاطره تعریف می‌کنم. پس از صعود تیم ملی فوتبال به جام جهانی آقای مصطفوی به همراه آقای پاشازاده در مراسم قرعه‌کشی حضور پیدا کرده بودند و در ایران حضور نداشتند. با این وجود روز دهم آذرماه یعنی دو روز پس از صعود تیم ملی به جام جهانی رئیس دفتر رئیس‌جمهور با ما تماس گرفتند و گفتند که رئیس‌جمهور تمایل دارند با تیم ملی فوتبال دیدار داشته باشند. آقای رمضانیان‌پور معاون پارلمانی سازمان تربیت بدنی با بنده تماس گرفتند و گفتند که در شرایطی که رئیس فدراسیون در ایران حضور ندارد به مصلحت نیست که بدون ایشان تیم ملی با رئیس‌جمهوری دیدار داشته باشد. ضمن اینکه روز دیدار قهرمانان با رئیس‌جمهور نیز وجود دارد و در این روز رئیس‌جمهور می‌تواند با اعضای تیم ملی فوتبال نیز دیدار داشته باشند. به همین دلیل نیز بنده که در غیاب آقای مصطفوی سرپرست تیم بودم با دیدار با رئیس‌جمهور مخالفت کردم. این در حالی بود که من در سفر تیم ملی به استرالیا نیز سرپرستی تیم ملی را برعهده داشتم. پس از اعلام مخالفت من آقای هاشمی‌طبا که رئیس سازمان تربیت بدنی بودند با بنده تماس گرفتند و دلیل مخالفت من را جویا شدند. آقای هاشمی‌طبا معتقد بودند چون رئیس‌جمهور چنین درخواستی داشتند بهتر است این اتفاق رخ بدهد. من به ایشان گفتم با این دیدار اتفاقاتی رخ می‌دهد که در نهایت به سود ما نخواهد بود. آقای هاشمی‌طبا گفتند اگر شما مخالف هستید خودتان همراه تیم نروید و در نهایت نیز همین اتفاق رخ داد و تیم ملی به سرپرستی آقای افتخاری که دبیر فدراسیون فوتبال بودند با رئیس‌جمهور دیدار کردند. در این جلسه گویا آقای علی دایی و برخی از دوستان ایشان و از جمله آقای افشین پیروانی نسبت به حضور مهدی پاشازاده در مراسم قرعه‌کشی انتقاد کرده بودند. رئیس دولت اصلاحات نیز خطاب به آقای تاج‌زاده که در آن زمان معاون سیاسی وزارت کشور بودند دستور رسیدگی دادند. به نظر من انتقاد آقای دایی ورزشی بوده است اما نوع رسیدگی به این مسأله سیاسی است. نکته دیگر اینکه آقای هاشمی‌طبا در جایی به من گفتند که رئیس دولت اصلاحات انتخاب روسای فدراسیون‌ها را برعهده سازمان گذاشته‌اند و عنوان کرده‌اند که تنها در انتخاب روسای فدراسیون فوتبال و کشتی با بنده هماهنگ شود. در نتیجه توسعه سیاسی که در دولت اصلاحات دنبال می‌شد دامن ورزش را نیز گرفته بود.
شما سرپرستی تیم ملی فوتبال را در بازی با استرالیا بر عهده داشتید. آیا ناگفته‌ای از این بازی خاطره انگیز وجود دارد که تاکنون منتشر نشده باشد؟
درباره این بازی صحبت‌های زیادی مطرح شده وگفتنی‌ها گفته شده است. با این وجود این بازی دارای پشت پرده‌هایی نیز بود که تاکنون منتشر نشده است. بنده یک روز قبل از بازی با آقای ساندروپل داور بازی دیدار و گفت‌وگو داشتم. در این دیدار خاطره حضور ایشان در ایران و قضاوت بازی پرسپولیس و استقلال را یادآوری کردم و عنوان کردم ما از شما خاطره خوبی داریم. ایشان در پاسخ به من عنوان کردند از لطف شما سپاسگزارم اما به من گفته‌اند به شکلی قضاوت کنم که تیم ملی ایران به جام جهانی صعود نکند. ساندروپل ادامه داد از طرف فیفا بنده را تحت فشار قرار داده‌اند که به سود تیم ملی استرالیا سوت بزنم. با این وجود به دلیل اینکه من مجارستانی و سوسیالیست هستم و کشورم مانند کشور شما انقلابی بوده زیر بار حرف فیفا نخواهم رفت.
دولت احمدی‌نژاد چه دیدگاهی نسبت به ورزش داشت؟ چرا احمدی‌نژاد علاقه زیادی به دخالت در ورزش داشت؟
دخالت سیاست در ورزش در دولت آقای احمدی‌نژاد تنها به دلیل نابلدی بود. به عنوان مثال در حالی که کشتی گیر تیم ملی در یک بازی حساس جهانی در حال کشتی گرفتن بود به یکباره آقای احمدی‌نژاد وارد سالن می‌شدند و به دلیل تشریفات و هیاهوی ورود رئیس‌جمهور به سالن حواس همه را پرت می‌کردند و تمرکز ورزشکاران تیم ملی را به هم می‌ریختند. نکته دیگر اینکه دیدگاه آقای احمدی‌نژاد در زمینه کاغذپاره خواندن تحریم‌ها در ورزش نیز وجود داشت. به همین دلیل نیز هنگامی که به ایشان می‌گفتند اگر سیاست در ورزش دخالت کند احتمال تعلیق وجود دارد ایشان در پاسخ می‌گفتند شما کار خودتان را انجام بدهید و کسی نمی‌تواند تعلیق کند و اگر تعلیق هم صورت بگیرد هیچ تأثیری در ورزش کشور نخواهد داشت. با این وجود اگر منصفانه به عملکرد دولت احمدی‌نژاد در زمینه ورزش نگاه کنیم باید عنوان کنم که در دولت احمدی‌نژاد رکوردهای مهمی در ورزش کشور زده شد و ورزش ایران دستاوردهای مهمی به دست آورد که ممکن است تا مدت‌ها جابه‌جا نشود. نمونه بارز آن مقام چهارمی ایران در بازی‌های آسیایی و همچنین کسب چهار مدال طلا در بازی‌های المپیک بود. نکته مسائلی بود که درباره آقای مشایی مطرح می‌شد. با این وجود بنده در چند دیداری که با ایشان داشتم او را فردی مدیر دیدم. در یکی از دیدارها بنده با آقای مایلی‌کهن به دیدار آقای مشایی رفته بودیم. در این دیدار تنها سوالی که آقای مشایی خارج از بحث از ما پرسید این بود که به آقای مایلی‌کهن گفت شما و آقای فائقی که در دو جریان سیاسی قرار دارید چگونه در یک موضع قرار گرفته‌اید. در طول مدتی که با ایشان دیدار داشتم یک لحظه هم احساس نکردم ایشان نگاه سیاسی به من دارند. نکته جالب این بود که کار بنده را خیلی زود و در کمتر از24 ساعت انجام دادند. اتفاقی که در کمتر دولتی رخ می‌داد.
آیا دولت آقای روحانی موفق شدند در زمینه ورزش کشور تحول جدی به وجود بیاورند؟
آقای روحانی در دولت یازدهم آقای گودرزی را به عنوان وزیر ورزش انتخاب کردند که متخصص ورزش بودند. با این وجود ایشان به شکلی رفتار کردند که هیچ متخصصی دیگر نمی‌تواند در ورزش کشور قد علم کند. رویکرد آقای سلطانی‌فر در وزارت ورزش نیز شباهت زیادی به آقای غفوری‌فرد در سازمان تربیت بدنی دارد. ایشان نیز به حضور سیاسیون در ورزش بی‌علاقه نیستند.