سید علیرضا کریمی سردبیر

چاره‌ای نمانده. باید تلخ نوشت و شاید
گزنده. چرا که روزگار فعلی چنین است. بی‌پیرایه بگویم؛ حتی شیرین‌کاری‌های ملی‌پوشان فوتبال کشورمان و کاریزمای دلپذیر کی‌روش هم نتوانسته کاری کند.
روی سخن این وجیزه با دولتی‌ها و بالاخص اصلاح طلبان است. هشدارگونه می‌نویسم که چرخش قدرت نزدیک است. آری؛ اگر چپی‌های وطنی دست نجنبانند ارکان قدرتی که به جان کندن و خون دل خوردن به دست آورده‌اند از کف می‌دهند. به همین سادگی! آن نماینده به اصطلاح اصلاح طلبی که در مجلس گفته به دولت روحانی نقد می‌کنیم تا مردم مرز میان اصلاح طلبان و دولت را درک کنند و متوجه شوند خوشمزه گویی کرده است. مگر مردم میان اصولگرایان و احمدی‌نژاد مرزی قائل شدند؟ اتفاقا راستی‌ها به انتقاد هم افاقه نکردند و روی آوردند به ناسزاگویی به هر چی احمدی‌نژاد است. اما چه شد؟ تقریبا هیچ. از جلیلی تا رئیسی مترادف شدند با احمدی‌نژاد و تمام!
فلذا بهتر است نه مغلطه کنیم و نه پشت وارو بیندازیم. اصل مطلب آن است که انتقادهای شدیدی به دولت می‌شود که دود آن مستقیم و بی‌چون و چرا در چشم اصلاح طلبان می‌رود. بالطبع نتیجه آن می‌شود که عرض شد . 98 و 1400 مهر «تمام شد» بر کارنامه اصلاح طلبان خواهد خورد تا زمانی که به صورت طبیعی قدرت بچرخد. البته اگر بچرخد!


مصائب اقتصادی که اخیرا شدت گرفته است باعث شده زبان اصلاح طلبان برای دفاع از دولت الکن شود. دولتی‌ها نیز مدام از حباب، کف و صابون سخن می‌گویند و معتقدند یک جنگ روانی در جریان است. اما صرفنظر از ارائه راهکارهای عملی و علمی‌پس چرا دولتی‌ها اینقدر ساکتند؟ دو روز پیش تیتر زدیم «ای کاش در سیاست و اقتصاد هم کی‌روش داشتم». در بازی فوتبال ایران و اسپانیا وقتی راموس و برخی بازیکنان رقیب یک جنگ روانی را آغاز کردند تا داور علیه ما سوت بزند آقای سرمربی وارد عمل شد و از همان کنار زمین بازی حریف را تغییر داد و جنگ روانی را علیه خود اسپانیایی‌ها کرد. اما اینجا در میدان سیاست و اقتصاد چه خبر است؟ دریغ از یک توضیح قانع کننده و متقن به مردم! گویی کسی در پاستور حضور ندارد بگوید چرا اقتصاد ایران به اینجا رسیده است. راستی! فراموش کردم بگویم؛ دیروز آقای حسن روحانی به اتفاق جناب واعظی شاید در واکنش به اخبار بازار از تله‌کابین توچال بازدید فرمودند!
به هر حال موضوع از سه حال خارج نیست. با عرض معذرت یا دولت بی‌کفایت است یا جنگ روانی در جریان است و یا در پشت پرده خرابکاری صورت می‌گیرد. هر کدام از این سه مورد باشد شفافیت شخص رئیس‌جمهور با مردم لازم و ضروری است. هر کدام از موارد مذکور باشد بایستی آقای حسن روحانی مو به مو بگوید به چه دلیل برنامه‌های اقتصادی او محقق نشده است.
به هر روی بی‌عرضگی برخی وزرا، جنگ روانی دشمن و خرابکاری برخی در داخل تماماً راه‌حل دارد. مهم آن است که پاستورنشینان بخواهند. امیدوارم بخواهند و بگذارند.