روایتی از آنچه شورای شهر تهران و شهرداری پایتخت برای این روزها ساخته اند یک دست صدا داشت

همدلی| هفته ها قبل از آغاز مهمترین فستیوال ورزشی عالم، دست به دست هم داده اند تا این بار نقش جدیدی ایفا کنند. نقشی در قواره شهرداری پایتخت ایران! «یار دوازدهم» عنوان طرحی است که بناست شهروندان تهرانی را همراه ملی پوشان کند. چه آنها که توانسته اند بروند روسیه و چه آنها که مانده اند در تهران. یکی از مجری های شناخته شده برنامه های ورزشی تلویزیون گله می‌کند از نبودن حال و هوای جام جهانی. شهرداری اما بناست یک تنه جوز خیلی ها را بکشد. البته که امکانات بی حد و حصری در اختیارشان نیست و برای اجرایی کردن طرح «یار دوازدهم» هم یک دست صدا ندارد.
حدود یک ماه بعد دکتر شجاع پوریان معاون شهردار تهران از تلاش هایی می گوید که بخش زیادی از آنها در مرحله طرح باقی ماند. درست به همان دلیل از قبل گفته شده: «یک دست صدا ندارد.»
بنا بود مسابقات جام جهانی در فضاهای عمومی شهر تهران به نمایش در بیاید. بعضی از نمایندگان مردم تهران در شورای شهر هم به شهردار نامه نوشتند و خواستند این خواهش مردم را. طرحی که «یار دوازدهم» نام گرفت بنا بود تلاشی باشد برای پاسخ شهرداری به این درخواست. بسته ای شامل کارناوال‌های حمایت از تیم ملی، پخش مسابقات فوتبال در اماکن عمومی، فضاسازی‌های محیطی گسترده در حمایت از تیم ملی فوتبال، نصب المان‌های مختلف فوتبالی و....
با این وجود اما مقیاس گسترده مورد نظر شهرداری اجرایی نشد. امکانش را دیگرانی که باید، فراهم نکردند.


یک چیز اما با دوره های قبلی حضور ورزشکاران ایرانی در میادین بین المللی فرق داشت. حالا تبلیغات محیطی اقتصادی در دوره های گذشته در صدر اقدامات شهرداری تهران قرار داشت با رفتن شهرداران مشهدی کم رنگ تر شده. حالا شهرداری از فضاهای محیطی استفاده در خوری می کند. سراسر تهران پر شده از حضور ملی‌پوشان و حمایت های معنوی گروه های مختلف از آنها.
تهران از اغراق فاصله گرفته است. بزرگنمایی‌ها جایشان را داده اند به خاطره بازی. به یادآوری شکست ها و پیروزی هایی که با هم تجربه کرده‌ایم و حالا حالا از ذهن ها زدوده نمی شوند.
تمام آنچه شهرداری سعی کرده در این مدت برای شهروندان پایتخت به ارمغان بیاورد این ها نیست.
اینکه برای جبران بدهی های احتمالی قبلی فقط به فروش فکر کنی کار آسانی است به احتمال. شورای شهر و معاونت فرهنگی شهرداری تهران اما راه دیگری را انتخاب کرده اند.
استفاده از سرمایه های اجتماعی و انسانی شهر احتمالا در کوتاه مدت نفع مالی در پی نخواهد داشت اما زدودن فضای امنیتی از شادی مردم و دست داشتن در همنشینی شبانه آنها چیز دیگری است. همان چیزی که خیلی ها با مفهومش غریبه‌اند. این بار اما ظاهرا مردم کسانی را فرستاده‌اند به شورا که طور دیگری به قضایا می‌نگرند. نمایندگان شورا حالا به فکر فردای جام جهانی هم هستند. به فکر روزی که بازی ها تمام می شود و خاطره‌هایی که می توانند در ذهن مردم جا خوش کنند. خاطره هایی از باخت ها و پیروزهای یک ملت کنار هم. شاید آنها بیشتر از دیگرانی که به شعار تیم ملی فوتبال در جام جهانی 2018 می نازند معتقدند ما یک ملتیم با یک ضربان. این کارها را چند می توان خرید؟ اصلا مگر خاطره های خوش خریدنی اند؟! شاید شهرداری تهران صدای همان یک دست بی صدا را درآورده باشد!