ذکر مصیبت

محمد‌قلی یوسفی*- اقتصاد کشور درگیر هزارلای پر‌پیچ و خمی شده که گذر از آن هر روز دشوارتر می‌شود و آنچه از سوی کارشناسان اقتصادی هر روز مطرح می‌شود چیزی نیست مگر ذکر مصیبت. اما چه باید گفت که ذکر این مصیبت را نمی‌توان هر روز تکرار کرد. هیچ‌یک از مسوولان نیز تا امروز قدم جدی‌ای برنداشته‌اند تا بتوان نسبت به آن امیدوار بود و با حوصله و آرامش در انتظار بهبود شرایط نشست. متاسفانه وضعیت اقتصادی کشور هر روز بد و بدتر از گذشته می‌شود و این موضوع زجر‌آور و نگران‌کننده است.
گویا تنها راهکاری که به ذهن مسوولان اقتصادی کشور می‌رسد امنیتی نشان دادن شرایط و اجرای تصمیمات بر پایه ایجاد وحشت و نگرانی در جامعه است. بارها بیان شد که بگیر و ببندها، درمان‌کننده شرایط دشوار فعلی اقتصاد کشور نیست و هرگز به این موضوع توجهی جدی نشد. امروز اما مشکلات اقتصادی فقط بر دوش نرخ ارز و سکه نیست بلکه به همه امور روزمره زندگی شهروندان تسری پیدا کرده است. فقر و بیکاری گسترش یافته و رو به افزایش است و مسوولان با بی‌توجهی کامل هیچ اقدام جدی نمی‌کنند.
زمانی که مسوولان هیچ اقدام جدی نمی‌کنند خود بیانگر آن است که شاید خود می‌دانند مقصر اصلی این مشکلات خودشان هستند. بارها شاهد آن بوده‌ایم که بعد از بحران‌های طبیعی مسوولان پشت تریبون آمده‌اند و از رسانه‌ها استفاده کرده‌اند تا در نهایت به مردم پیام همراهی و همکاری دهند. این روزها حتی چنین پیام‌هایی هم از سوی مسوولان شنیده نمی‌شود و خود بیانگر بی‌توجهی آنها نسبت به شرایط فعلی است. مسوولان به سادگی همه مشکلات را رها کرده‌اند و حتی حاضر به پاسخگویی هم نیستند. در چنین شرایطی هیچ آینده روشنی از آینده اقتصادی کشور متصور نیست.
در حال حاضر فشار بیش از حدی بر زندگی مردم وارد است. مردم از منظر اجتماعی، اقتصادی و روانی دچار سردرگمی و بحران شده‌اند و هیچ برنامه‌ای برای بهبود زندگی آنها ترسیم نشده است. اقتصاد سالم نیاز حیاتی برای جامعه‌ای سالم است و در شرایطی که مردم دچار مشکلات جدی شده‌اند اقتدار جهانی هم دیگر هیچ مرهمی بر زخم مردم نخواهد بود. از همین رو است که باید به زودی همه مشکلات را مورد واشکافی و بررسی جدی قرار داد.


دیگر نکته‌ای که بر حجم مشکلات اقتصادی جامعه افزوده است تزریق این تفکر اشتباه از سوی مسوولان به جامعه است که هر آنچه در اقتصاد کشور می‌گذرد دلیلی ندارد مگر حباب‌های روانی که خود فشار روانی است که چارچوب اقتصادی کشور را این‌گونه ترسیم کرده است. حتی اگر روانی بودن حجم مشکلات اقتصاد کشور را بپذیریم در نهایت این نکته مطرح است که افرادی از سیاره و سرزمینی دیگر چنین تصورات روانی را در جامعه ایجاد نکرده‌اند بلکه هر آنچه بر اقتصاد کشور می‌گذرد حاصل رفتارهای اقتصادی نادرست مسوولان و نیافتن راهکارهای عمل‌گرایانه است.
*عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی