بچه‌های ما بازی درخشانی در مقابل اسپانیا به نمایش گذاشتند

دلاورید؛ پرچم ایران بالاست
مهدی فیضی صفت ‪-‬ چهره شان مصمم بود و سرشار از روحیه. می خواستند تاریخ سازی کنند؛ کاری که ایسلند، مکزیک و سنگال انجام دادند. کارلوس کی روش، مرد متفکر پرتغالی دیواری سنگی بنا کرد در زمین. سید مجید حسینی و مرتضی پورعلی گنجی ایستادند در قلب دفاع، شدند سدی پیشاپیش علیرضا بیرانوند. رامین رضاییان و احسان حاج صفی هم نقش مدافعان کناری را بر عهده داشتند. مهم ترین وظیفه اما بر دوش هافبک های دفاعی ایران بود؛ امید ابراهیمی و سعید عزت اللهی که قرار بود هافبک های خلاق اسپانیا را مهار کنند. کریم انصاری فرد و وحید امیری از گوشه ها، اندک نفوذهایی را انجام می دادند اما نفس شان چاق بود برای کمک به سازمان دفاعی. مهدی طارمی هم مهاجم سایه بود و سردار آزمون ایستاد در پیشانی خط حمله، مهاجمی که ستاره شدنش تنها خواب بود و خیال. پروفسور پرتغالی تغییراتی اساسی در ترکیب تیمش ایجاد کرد. مسعود شجاعیِ کاپیتان را بیرون نشاند، علیرضا جهانبخش هم شد همسایه اش روی نیمکت ذخیره ها. از دقیقه یک پرس سنگین را آغاز کردند. توپ را دادند به اسپانیا و لایه های دفاعی را چیدند مقابل «ماتادورها». کی روش برنامه داشت برای ضد حمله؛ برنامه ای که مشخص بود ماه ها و شاید سال ها تمرینش کرده. «یوزهای ایرانی»، زهردار بودند و خطرناک. دفاع ایران جانانه بود و بی نقص. یک نیمه نفس اسپانیا را گرفتند. عملکرد فوق العاده احسان حاج صفی و دریبل های جذابش با جنگندگی مهدی طارمی و ارسال های رامین رضاییان همراه می شد. کم کم حملات اسپانیا از تب و تاب افتاد، هر چه در نیمه اول زدند به درِ بسته خورد، عصبی شدند؛ تا جایی که دیه گو کاستا خشمش را با حرکتی غیر ورزشی و ضربه به پای دروازه بان ایران فریاد زد. شاید تصور نمی کردند ایران حریف سرسختی باشد و تمام روزنه های نفوذ را ببندد. ایرانی ها از دقیقه 30 به بعد شیوه ای تازه رو کردند؛ توپ را نگه داشتند و خطا گرفتند از اسپانیایی ها. کی روش به چیزی که می خواست رسید در نیمه اول؛ تساوی بدون گل. حرف های زیادی داشت برای یوزها در رختکن. نیمه دوم باز هم ایران، آجر به آجر دیوار دفاعی چید. هر بار بازیکنی از اسپانیا صاحب توپ می شد چهار، پنج ایرانی آوار می شدند روی سرش، حتی «بلیچر ریپورت» رسانه معتبر آمریکایی نتوانست حیرتش را از دفاع خیره کننده ایران پنهان کند. کم کم ملی پوشان ایران جرات حمله پیدا کردند. رفتند جلو، زدند به قلب دفاع اسپانیا. شوت سهمگین کریم انصاری فرد با چنان فاصله اندکی به بیرون رفت که وقتی تور به لرزه درآمد، فوتبال دوستان ایرانی به خیال گل، نیم خیز شدند. سرانجام اما دیوار ضخیم ایران فرو ریخت، دقیقه 54، رامین رضاییان خواست توپ را از داخل محوطه جریمه دور کند، توپ خورد به پای دیه گو کاستا و دور از دستان علیرضا بیرانوند به تور دروازه ایران چسبید. یوزهای ایرانی اما نترسیدند، پا پس نکشیدند، نگذاشتند شیرازه تیم از هم بپاشد، آرامش شان را حفظ کردند و دستورات کی روش را به یاد آوردند. به گل هم رسیدیم، سعید عزت اللهی، ایران را منفجر کرد، توپ را از میان مدافعان پرتعداد اسپانیا به تور دروازه داوید دخیا سنجاق کرد ولی داور اروگوئه ای، خوشحالی ایرانی را نیمه کاره گذاشت. انتظار کشیدند برای اعلام نظر کمک داور ویدئویی، ویدئوچک با هر که یار بود، با ایران یار نشد. مهر تاییدی گذاشت بر تصمیم داور و رویای گل تساوی را بر باد داد. کارلوس کی روش در اولین تعویض، کاپیتانش را بیرون کشید و در دقیقه 69 میلاد محمدی را روانه میدان کرد. پنج دقیقه بعد علیرضا جهانبخش جای کریم انصاری فرد را گرفت. بازوبندی که از حاج صفی به انصاری فرد رسید، چند دقیقه ای نگذشت که به بازوی جهانبخش بسته شد تا ایران در یک بازی، سه کاپیتان را تجربه کند. ملی پوشان ایران هر چه به پایان بازی نزدیک تر می شدند، بیشتر می درخشیدند. وحید امیری به جرارد پیکه، مدافع سرشناس بارسلونا «لایی» انداخت اما همای سعادت بر شانه ما ننشست که ننشست. تعویض دقیقه 85 امیری و حضور سامان قدوس، آخرین تیری بود که کی روش در کمانش گذاشت ولی ثمری نداشت. ملی پوشان ایران دلاور بودند و پرچم ایران را مقابل یکی از بزرگترین تیم های جهان، بالا نگه داشتند.