پوریا کاکاوند از تب فوتبالی این روزهای تئاتری‌ها به «ابتکار» می‌گوید کار و زندگی‌مان را برای فوتبال تعطیل کرده‌ایم

سیدحسین رسولی
این روزها دوره بیست و یکم جام جهانی فوتبال (۲۰۱۸) در روسیه در حال برگزاری است. تب فوتبال با پیروزی تیم ایران برابر مراکش به اوج خود رسیده است. فوتبال‌دوستان از ۲۴ خرداد تا ۲۴ تیر ۱۳۹۷ پای گیرنده‌های خود حاضر هستند و با هیجان مسابقات را دنبال می‌کنند. در حقیقت، این اولین جام جهانی در تاریخ است که در اروپای شرقی برگزار می‌شود. ۳۲ تیم از پنج قاره با یکدیگر مسابقه می‌دهند. اما نکته اساسی این است که فوتبال دیگر ورزش صرف نیست، بلکه تبدیل به یکی از سرگرمی‌ها و تجارت‌های بزرگ شده است. برخی از هنرمندها هم به شدت فوتبالی هستند و در فضای مجازی و رسانه‌های مختلف برای دیگران کری می‌خوانند. پوریا کاکاوند از جمله فیلمنامه‌نویسان، نمایشنامه‌نویسان و کارگردان‌های فعال است که سال گذشته دو بار نمایش پر مخاطب و فوتبالی «ضیافت پنالتی‌ها» را با بازی امیر جعفری روی صحنه برد. نمایشی که روایتی از زندگی «فابیو گروسو» بازیکن تیم ملی فوتبال ایتالیا است که آخرین پنالتی را برای تیمش در برابر فرانسه در سال ۲۰۰۶ وارد دروازه می‌کند تا این تیم بعد از سال‌ها به قهرمانی برسد. چند سال پیش هم نمایشی درباره دروازه‌بان تیم «تورین» ایتالیا را اجرا کرد و حالا هم در برنامه‌های فوتبالی مانند «فوتبال ۱۲۰» به تهیه‌کنندگی عادل فردوسی‌پور و اجرای محمد حسین میثاقی می‌نویسد. با کاکاوند درباره رابطه فوتبال و تئاتر گفت‌وگو کرده‌ایم.
خیلی‌ها می‌گویند تئاتر با فوتبال خیلی فرق دارد و فوتبال مخاطب آنچنانی دارد و تئاتر هم تماشاگر دیگری دارد. نظرتان چیست؟
فوتبال و هنر دور از هم نیستند. به نظرم حمیدرضا صدر آدم مهمی برای تغییر دیدگاه ما نسبت به فوتبال است. افرادی مثل صدر از جام جهانی ۲۰۰۲ وارد تلویزیون شدند. آنها دیگر مانند فوتبالی‌ها، کارشناسی نمی‌کردند. افرادی مثل بیژن ذوالفقارنسب تنها به تاکتیک و بازی فوتبال توجه داشتند. حمیدرضا صدر و حتی امیر حاج ‌رضایی نگاه متفاوتی نسبت به فوتبال را وارد جامعه فوتبالی کردند. فوتبالی‌ها از این زمان به بعد بازی محبوب‌شان را فارغ از اینکه نتیجه چند چند شد و بازی چه شکلی بود، نگاه کردند. از طرف دیگر، شما وقتی تئاتر و سینما کار می‌کنید از جایی به بعد متوجه می‌شوید که تنها با یک موضوع روبه‌رو هستید؛ آن موضوع هم انسان است. وقتی نمایشنامه می‌نویسید درباره انسانی که جزئیات و بحران‌های خاص خود را دارد، می‌نویسید. دغدغه‌های ذهنی کاراکتر را روایت می‌کنید. طبیعتا، وقتی به این دغدغه‌ها بپردازید به هر چیزی که برای انسان‌ها جذاب است، توجه خواهید شد. برخی دغدغه‌های انسانی را در زمینه فوتبال و گروهی دیگر هم در ورطه دوچرخه‌سواری می‌بینند. به عنوان مثال، «لانس ادوارد آرمسترانگ» دوچرخه‌سوار آمریکایی به یک باره سرطان می‌‌گیرد ولی باز هم قهرمان مسابقات می‌شود. با این احوال، فوتبال بیشتر از سایر ورزش‌ها برای مردم در دسترس است. در فوتبال تمام دغدغه‌های انسانی و کشمکش‌های دراماتیک را می‌توانید به راحتی ببینید. بنابراین ورزش و به طور ویژه فوتبال برای تئاتری‌ها جذاب است.


یعنی فوتبال را از دریچه زندگی انسانی نگاه می‌کنید و دیگر آن را به عنوان یک بازی ساده در نظر نمی‌گیرید؟
فوتبال دیگر توپ‌بازی نیست. تاکتیک‌ها و حمله و دفاع دیگر مهم نیست. در بازی ایران و مراکش نکته‌های فراوانی خارج از فوتبال وجود دارد. کاراکتر روزبه چشمی و علیرضا بیرانوند را در یک ماه گذشته در نظر بگیرید. برای خودش یک فیلم سینمایی است. دو بازیکنی که بیشتر ایرانی‌ها آنها را نقد کردند و می‌گفتند که نباید در تیم باشند ولی عالی بازی کردند. خودتان را جای آنها بگذارید و ببینید چقدر زجر کشیدند. استرس آنها را می‌فهمید. گرفتن توپ از حریف و سیو کردن دروازه و گریه‌اش را دیگر همین رفتارها نمی‌بینید. آن جایی که مراکشی‌ها شوت کردند و چشمی خودش را جلوی توپ گذاشت را نگاه کنید. تمام گذشته او را در جلوی چشم‌تان می‌بینید. این موضوع‌ها در همه ورزش‌ها وجود دارد. فوتبال به علت در دسترس بودن و ماجرای تجاری‌اش بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. حمید رضا صدر کاری کرد که فوتبال را اینگونه ببینیم.
بعد از گذشت ۲۰ سال یک بازی را در جام جهانی بردیم. خودش موضوع دراماتیکی است.
در واقعیت، فوتبال را خیلی جدی دنبال می‌کنم ولی از نظر فردی که عاشق فوتبال است نظر می‌دهم. بازی امید ابراهیمی به عنوان یک استقلالی باعث تشویق پرسپولیسی‌ها هم شد. ماجرای بیرانوند و چشمی را هم در کنارش بگذارید. داستان جذابی است.
طرفدار کدام تیم ملی خارجی هستید؟
تیم ملی آرژانتین را دوست دارم.
چرا درباره تیم ایتالیا تئاتری را اجرا کردید و به آرژانتین نپرداختید؟ و چرا دوباره نمایش فوتبالی را در روزهای جام جهانی روی صحنه نبردید؟
دوست داشتم دوباره نمایش «ضیافت پنالتی‌ها» را روی صحنه ببرم ولی شرایط مهیا نبود. امیر خان جعفری هم سر کار دیگری است. به هر حال، بازی آرژانتین و ایسلند را در جام جهانی ۲۰۱۸ نگاه کنید. ایسلند برای اولین بار به جام جهانی آمده است و در کل ۳۵۰ هزار نفر جمعیت دارد. مربی ایسلند بهترین دندانپزشک کشورش و دروازه‌بان تیم هم فیلم‌ساز است. از هر ۱۰ نفر در این کشور یک نفر کتاب چاپ کرده است. آنها جلوی تیمی قرار گرفتند که دوبار قهرمان جام جهانی شده‌ است. آرژانتین بازیکن‌هایی مثل «لیونل مسی» و «گونزالو هیگواین» را در ترکیب دارد. فضا خیلی شبیه به فیلم «هفت سامورایی» (۱۹۵۴) به کارگردانی «آکیرا کوروساوا» است. انگار بازیکن‌های تیم ایسلند مانند دهقان‌های فیلم «هفت سامورایی» هستند که با بیل و کلنگ جلوی زمین‌دارهای بزرگ مقاومت می‌کنند. این چیزهای فوتبال است که آن را جذاب و دراماتیک می‌کند. «فابیو گروسو» تیم ایتالیا هم خیلی دراماتیک است. امکان پیاده کردن پیچش‌های دراماتیک روی کاراکتر گروسو فراهم بود.
آرژانتین هم داستان‌های دراماتیک و عجیبی مانند ماجرای دست خدای «دیگو آرماندو مارادونا» در بازی‌های جام جهانی را دارد.
پنالتی «فابیو گروسو» در بازی ایتالیا و فرانسه در سال ۲۰۰۶ خیلی دراماتیک بود. ایتالیا از ۱۹۸۶ تا ۲۰۰۶ قهرمان نشده و هر بار هم سر ضربات پنالتی‌ حذف شده است. آنها در سال ۱۹۹۰ در بازی با آرژانتین در ضربات پنالتی حذف شدند. در سال ۱۹۹۴ هم پنالتی معروف «روبرتو باجو» پیش آمد. در سال ۱۹۹۸ نیز در ضربات پنالتی به فرانسه باختند. باز هم در سال ۲۰۰۲ در پنالتی
می‌بازند.
حالا فکر کنید که در سال ۲۰۰۶ دوباره بازی به ضربات پنالتی رسیده است. «فابیو گروسو» هم پشت ضربه نهایی پنالتی ایستاده است. او کسی است که قبل از جام جهانی به تیم دعوت نشده و بازیکن ناشناخته‌ای بود. توجه کنید که ستاره‌های مشهوری مانند «فرانچسکو توتی» پشت توپ نیستند. تمام این اتفاقات باعث دراماتیک شدن ماجرا می‌شود.
آرژانتین قهرمان می‌شود؟
حتما قهرمان می‌شود.
کیفیت گزارش‌های جام جهانی را چگونه می‌بینید؟
مدام فوتبال نگاه می‌کنم و هر روز اخبار فوتبالی را پیگری می‌کنم. فقط همین یک ماه را برای لذت بردن در دسترس داریم. باید دل به فوتبال بدهیم. غم و غصه دیگر نیست. کار و زندگی‌مان را برای فوتبال تعطیل کرده‌ایم. گزارش عادل فردوسی‌پور خیلی پا به پای احساسات بازی بود. گزارشگر باید بازی را گزارش کند و تماشاگرها را هم آرام کند. مثلا جمله کلیشه‌ای: «با این باخت چیزی از ارزش‌های‌مان کم نمی‌شود» را در دهان گزارشگر می‌گذارند تا مردم آرام شوند. ولی در گزارش فردوسی‌پور اتفاق عجیبی افتاد. او در دقیقه ۱۶ بازی گفت: «کاش داور زودتر سوت پایان بازی را بزند.» فردوسی‌پور پا به پای احساسات مردم گزارش کرد. جذاب بود. در جایی هم گفت: «یا علی!» واقعا گزارش احساسی مورد دلنشینی بود. در فوتبال کسی پیروز می‌شود که تا آخرین لحظه امید داشته باشد. جواد خیابانی با اختلاف دوم است و باقی گزارشگرها افتضاح هستند. مثلا پیمان یوسفی خیلی بد است. ولی واقعیت این است که نظر من برای این موضوع اصلا مهم نیست. به هر صورت گزارشگرهای اپلیکیشن‌های فضای مجازی خیلی بهتر عمل می‌کنند. واقعا بی نظیر هستند. از هر نظر آپدیت شده‌اند.
سایر اخبار این روزنامه
چرا ارکستر سمفونیک و ترانه رسمی جام جهانی مورد استقبال ایرانیان قرار نگرفت؟ ترانه‌ای فوتبالی برای هیچکس «ابتکار» از ماجرای خبر تجاوز به 41 دختر در سیستان‌‌و‌بلوچستان گزارش می‌دهد چشم ایران نگران دختران ایرانشهر کشورهای صنعتی دست در دست یکدیگر قصد مقابله با آمریکا را دارند جهانبخش محبی نیا راهبردهای دوگانه و مقصد یکسان نا هماهنگی در پذیرش پناهجویان چالشی بر دیگر چالش‌های کشورهای اروپایی می افزاید؟ «ابتکار» از تفاوت‌های ماهوی نقدها و انتقادات به روحانی و کابینه‌اش گزارش می‌دهد دو لبه قیچی نقد دولت بانک‌ها از چرخه پرداخت ارز مسافرتی حذف می‌شوند؟ چالش جدید دلار برای مسافران «ابتکار» از ساماندهی طرح آزادی تجمعات طبق اصل 27 قانون اساسی در مجلس و دولت گزارش می‌دهد پوریا کاکاوند از تب فوتبالی این روزهای تئاتری‌ها به «ابتکار» می‌گوید کار و زندگی‌مان را برای فوتبال تعطیل کرده‌ایم «ابتکار» شانس موفقیت کمپین «نخریدن» کالاهای دچار گرانی را بررسی می‌کند شما هم نمی‌خرید؟ فوتبال، شادى، آزادى، شکرگزارى فراخوان و تغییر در وزارت نیرو روشی معین، نتایجی نامعین