شجاع و اثرگذار

استاد دكتر سيدمحمدامين قانعي‌راد در چشم و ديده همكاران، عالمان اجتماعي و دانشجويان؛ دانشمندي صاحب فكر، خلاق، متعهد، مسووليت‌پذير، جدي، باوقار، بي‌پيرايه، بصير، شجاع، دغدغه‌مند و بزرگ‌منش بود. او دانشمند تمام‌عيار جامعه‌شناسي ايران بود چراكه او هم عالمي توانا و هم نقش‌آفريني موثر و پرفايده بود. در بين جامعه‌شناسان ايراني نوشته‌ها، بيانات و عمل او بيش از هر جامعه‌شناس ايراني ديگر بر اهتمام دستيابي به بينش جامعه‌شناختي در نزد دانش‌پژوهان و علاقه‌مندان جامعه‌شناسي اصرار دارد. او به همان سان كه به ارتقاي دانش و علم جامعه‌شناسي در پلكان و مرزهاي دانش مي‌انديشيد به اصلاح و تغيير سازنده جامعه از پنجره استفاده از اين دانش نيز اهتمام مي‌ورزيد.قطعا تجربه كاري و در كنار دكتر قانعي‌راد بودن، خاصه در دوره هيات مديره انجمن جامعه‌شناسي ايران كه خود دوران سخت و پرمشكل فعاليت انجمن بود، در خود نكات و تجارب ارزشمندي دارد. دانش، قوت استدلال، صراحت بيان، استقلال و روشن بودن هدف در او اين آمادگي را به وجود آورده بود كه به استقبال هر پرسشگر و مطالبه‌گري در عرصه‌هاي رسمي و غيررسمي؛ حكومتي و غيرحكومتي رفته و دغدغه و مطالبه اجتماعي جامعه ايران و نهادهاي علمي را با آنها با قوت تمام بيان و مطرح كند. افزون بر اين انديشمندي دانا، مسلط و آشناي به حوزه‌هاي مختلف بود. زماني كه طرح و شكل‌گيري گروه‌هاي تخصصي و علمي ذيل انجمن جامعه‌شناسي مطرح شد چنان مواجهه و امعان نظر علمي و راهبردي با هركدام از اين گروه‌ها داشت كه گويا خود متخصص در هر كدام از اين گروه‌ها است. براي او مشاركت حداكثري و موثر عالمان اجتماعي ايران‌زمين در انجمن جامعه‌شناسي ايران هدفي كليدي بود.
او با دانش و زبان غني جامعه‌شناسي كه از آن بهره‌مند بود همواره علاقه‌مندان به جامعه‌شناسي را به تامل توامان در باب سه ساحت زندگي روزمره، تاريخ و ساخت اجتماعي فرا مي‌خواند و براي اين امر تنها به فراگيري معرفت در حوزه‌هاي تخصصي جامعه‌شناسي كه بي‌ترديد در حوزه تخصصي جامعه‌شناسي علم و معرفت ايران از سرآمدن روزگار خويش است، بسنده نكرد بلكه اين زاد و توشه فكري و معرفتي را به خدمت گرفت تا حيات عمومي را به جد مورد تامل عالمانه قرار دهد و از اين بابت توفيقات فراواني را در كارنامه درخشان و پرمايه خود دارد و ميراث به جاي مانده او بلاشك بستر و زمينه‌اي براي كنكاش‌هاي عالمانه محققان امروز و فردا خواهد بود. او ايمان داشت به رشته‌اي كه در آن تحصيل كرده بود و بي‌تفاوت نسبت به زيست جهان اجتماعي نبود و بر اين باور بود كه آن مي‌تواند موجب تغيير و جهاني متفاوت شود به اين جهت تمام توان و بهره دانشي خود را نه‌تنها در اختيار دانش‌دوستان بلكه سياستگذاران قرار مي‌داد و چقدر خرسند مي‌شد وقتي كه مي‌ديد كارگزاران حكومت در پي استفاده از دانش و يافته‌هاي خبرگان علوم اجتماعي هستند. او براي تحقق اين امر حاضر مي‌شد با تمام وجود دانش و دستاوردهاي خود را در اختيار آنها قرار دهد تا شاهد كشور و جامعه‌اي پررونق و بالنده باشيم. او به پشت ميز نشيني و صرف رفتن به كلاس درس دانشگاه اكتفا نكرد بلكه غم زمانه و جامعه خود را هم داشت و به اين سبب از همه فرصت‌ها براي اصلاح و كمك استفاده مي‌كرد؛ امري كه به او پيدايي و حضور بیشتری را در حوزه‌های نظری و عملی علوم اجتماعی داده بود. او عزلت ‌نشینی و در حاشیه بودن و از دستي در آتش داشتن و دميدن در شيپور چرا چنين است و چنان نيست و چنين نمي‌شود را نمي‌پسنديد. او حاضر ميدان‌هاي دشوار اجتماعي بود و سوداي تعميق انديشه و اصلاح امور را داشت.
گفت آن گليم خويش بدر مي‌برد ز موج
وين جهد مي‌كند كه بگيرد غريق را


بي‌ترديد فضيلت و مساعي علمي استاد قانعي‌راد در دو ساحت نظر و عمل هم موجب مباهات است و هم الگوي بي‌همتايي براي اصحاب علوم اجتماعي؛ خاصه نسل جديد اين عرصه علمي است كه در اين مرز و بوم هم مي‌توان سراغ انديشمنداني را گرفت كه توان همترازي با عالمان و جامعه‌شناسان دانشگاه‌هاي ممتاز جهان را داشته باشند كه انديشه و كارنامه وزين و پربار دكتر قانعي‌راد او را در زمره اين دسته از عالمان قرار مي‌دهد. جامعه‌ علمي امروز ما خاصه علوم اجتماعي همچنان سخت نيازمند استمرار مشي و شيوه آن عزيز سفركرده براي نيل به علوم اجتماعي موثر و متعهد كه همواره مورد دغدغه و اهتمام ايشان بود، هست.
چو خواهي ستايش پس مرگ تو
خرد بايد اي نامور برگ تو
فردوسي
كسي كو نكونام ميرد همي
ز مرگش تاسف خورد عالمي
اسدي طوسي
روحش شاد و يادش جاودان به بركت صلوات بر محمد و آل محمد.
معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم