روزنامه جهان صنعت
1397/03/28
شورای شهر پنجم و مطالبات بر زمین مانده تهرانیها
شورای شهر پنجم و مطالبات بر زمین مانده تهرانیهاغلامرضا کیامهر*
بیش از یکسال از عمر تشکیل شورای شهر پنجم میگذرد.چند ماه اول کار این شورا با جاروجنجالهای مربوط به انتصاب دکتر نجفی به سمت شهردار تهران و افشاگریهایی که وی درباره تخلفات چندهزارمیلیارد تومانی دکتر قالیباف و مدیران زیرمجموعهاش گذشت و مدت زمان دیگری از وقت شورای شهر پنجم بر سر ماجرای برکناری دکتر نجفی و بگومگوهای مربوط به انتخاب جانشین شهردار معزول یا مستعفی تلف شد. در تمام این مدت که باید از آن با عنوان فترت مدیریت شهری تهران یاد کرد، نهتنها سنگی روی سنگ از سوی شهرداری پایتخت در جهت رفع یا تعدیل انبوه مشکلات و نابسامانیهای تهران گذاشته نشد که همین شهرداری برآمده از خواست شورای شهر پنجم بسیاری از طرحها و پروژههای در دست اجرای دوره قالیباف را به بهانه کمبود بودجه یا داشتن نواقص فنی متوقف و به حال خود رها کرد؛ پروژههایی که تکمیل آنها میتوانست برای گرهگشایی از معضل ترافیک تهران مفید واقع شود.
تعطیلی خط 7 مترو و ایستگاههای آماده بهرهبرداری آن، توقف عملیات اجرایی خط 6 مترو و نیز توقف کامل عملیات اجرایی احداث زیرگذر تقاطع بزرگراه چمران و آل احمد که مدتهاست به یکی از بزرگترین گرههای ترافیکی تهران تبدیل شده است، از جمله پروژههای عمرانی است که از زمان تشکیل شورای شهر پنجم به کلی تعطیل و متوقف شده است. مشکلات بزرگی که توقف عملیات اجرایی این پروژهها برای شهروندان تهرانی ایجاد کرده قابل وصف نیست اما روی دیگر این سکه که جنبه مالی دارد و هزینه آن را شهروندان تهرانی باید پرداخت کنند مابهالتفاوت هزینه ازسرگیری عملیات این پروژهها بعد از گذشت افزون بر یک سال به دلیل افزایش قابل ملاحظه قیمت خدمات و تجهیزات موردنیاز تحت تاثیر افزایش نجومی نرخ ارز در یک سال گذشته است.
در واقع همه این مشکلات و هزینهها را سیاسیکاریهایی شورای شهر پنجم بر بودجه شهرداری و شهروندان تحمیل کرده و خواهد کرد. متاسفانه تا امروز نه هیچیک از اعضای شورای شهر منتسب به اصلاحطلبان یا مدیران شهرداری به خاطر این وقتکشیها و هزینهتراشیها در مقام یک پوزشخواهی کوچک از شهروندان تهرانی برنیامدهاند. مدیران جدید شهرداری تهران پروژههای عمرانی بسیار حیاتی و ضروری کلانشهر تهران را در حالی به بهانه نداشتن بودجه متوقف و تعطیل میکنند که همین شهرداری بودجه سنگین انتشار را که عملکردشان از نظر شهروندان تهرانی چندان توجیه و موضوعیتی ندارد یا هزینههای تبلیغاتی و تشریفاتی نشریاتی را سخاوتمندانه میپردازد و به خاطر همین پارادوکس رفتاری و مدیریتی است که امروز بسیاری از شهروندانی در روز بیست و نهم اردیبهشت 96 آرای خود را با امیدهای فراوان در دل، به سود ائتلاف کاندیداهای منتسب به اصلاحطلبان به صندوقهای رای ریختند با مقایسه عملکرد یک ساله شورای شهر پنجم و مدیران شهری منتخب و منصوب آن با عملکرد شهرداری تهران در دوره قالیباف به خود میگویند اگر در آن دوره تخلفات مالی و حیف و میلهایی صورت گرفت در مقابل آن همه پروژههای عمرانی همچون تونلها و اتوبانها و مجتمعهای بزرگ فرهنگی و هنری و انواع و اقسام دیگر پروژههای عمرانی ضروری در سطح کلانشهر تهران که چهره این شهر را تا حدود زیادی تغییر داد، به اجرا درآمد، اما الان یک سال است که سیستم جدید مدیریت شهری نهتنها پروژه عمرانی جدیدی را در تهران شروع نکرده که پروژههای عمرانی نیمهتمام گذشته را هم در محاق قرار داده است. تاسف شهروندان تهرانی از این مقایسهها زمانی بیشتر میشود که میبینند اصلیترین دغدغه تیم جدید مدیریت شهری تهران در یک سال گذشته را فقط و فقط فروش طرح ترافیک تشکیل میداده است؛ طرحی که در آن از نخستین روز اجرا در سه دهه پیش، حقوق بسیاری از شهروندان تهرانی در داخل و خارج محدوده ترافیک نادیده گرفته شد و مشکلات بزرگی را برای بسیاری از صنوف و صاحبان کسبوکار در پایتخت کشور به وجود آورد و بسیاری از کسبوکارها تحت تاثیر محدودیتهای ایجادشده از سوی طرح ترافیک از صحنه فعالیت حذف شدند اما در کمال تاسف در هیچیک از دورههای گذشته شورای شهر و مدیریت شهری تهران هیچ گونه گوش شنوایی برای شنیدن صدای اعتراضهای برحق آنها و دیگر شهروندان تهرانی و در کمال ناباوری حتی خبرنگاران و فعالان رسانهای پیدا نشد و در کمال شوربختی باید گفت نبود گوش شنوا حتی در دوره شورای شهر پنجم و مدیران شهری منتخب آن که همگی خود را وابسته به اصلاحطلبان میدانند ادامه دارد. این همه صرف وقت و نشان دادن حساسیت نسبت به طرح ترافیک در شرایطی صورت میگیرد که امروز اکثریت قریب به اتفاق شهروندان تهرانی به تجربه دریافتهاند که هدف اصلی شهرداری از ایجاد محدوده ممنوعه در بخش وسیعی از سطح شهر و فروش ترافیک صرفا کسب درآمد هرچه بیشتر از فروش طرح ترافیک است و جلوگیری از آلودگی هوا و حل شدن مشکل ترافیک شهر سرپوش و بهانهای بیش برای اجرای طرح ترافیک نیست که یک دلیل روشن آن، تردد شبانهروزی اتوبوسهای کهنه و فرسوده خطوط اتوبوسرانی شرکت واحد در داخل محدوده طرح ترافیک است. مشاهده این دوگانگیهای آشکار میان گفتار و نیات واقعی مدیران شهری از اجرای چنین طرحهایی در سه دهه گذشته به سلب اعتماد شهروندان تهرانی مدیران شهری و عمیقتر شدن فاصله میان دو سوی این معادله منجر شده است. شوراهای شهر و مدیران شهری منتخب و منصوب آنها با شعارهایی بدون پشتوانه اجرایی میآیند و میروند و هر کدام کوهی از مشکلات و نابسامانیها را برای شهروندان تهرانی از خود بر جا میگذارند. اگر ذرهای از آن همه حساسیتی که مدیریت شهری تهران در دوره جدید نسبت به فروش طرح ترافیک از خود نشان داد، نسبت به دیگر مطالبات شهروندان تهرانی نشان میداد، در همین مدت زمان یک ساله شرایط زیست در این کلانشهر تا حدود زیادی بهبود پیدا میکرد اما بیتفاوتی و بیعملی مدیران شهری قبلی و امروزی نسبت به رفع نابسامانیهای این کلانشهر بیهویت به حدی است که امروز حتی یک پیادهرو آرام و بیخطر عابران پیاده نه برای شهروندان معلول و نابینا که حتی برای شهروندان به اصطلاح دارای چهارستون سالم هم به حسرتی بزرگ تبدیل شده است. به دلیل نبود خطکشی در معابر پرترافیک و حتی میدانهای بزرگ و پرخطر و کوتاهی شهرداری در نصب پلهای مکانیزه عابر پیاده در میدانها و تقاطعهای پرخطر شهروندان تهرانی هر روز باید جانشان را کف دستشان بگذارند و از این معابر عبور کنند. شهروندان تهرانی باید هر روز برای رفت و آمد میان محل سکونت و محل کارشان در سرمای زمستان و گرمای تابستان دقایق طولانی در انتظار رسیدن اتوبوسهایی که فاقد حداقل امکانات رفاهی برای مسافران است، باقی بمانند. اما مدیران شهری امروزی ما همه این مطالبات حداقلی را در پای فروش طرح ترافیک قربانی کردهاند و هیچ گوش شنوایی هم برای شنیدن صدای اعتراض مردم وجود ندارند. در چنین شرایطی برای مردم چه تفاوت میکند که چه جناح و گروهی سکان شورای شهر و مدیریت کلانشهر تهران را در دست داشته باشد اما این رنگ باختن امیدهای شهروندان تهرانی در آینده به سود هیچ جناحی نخواهد بود.
Kiamehr_gh@yahoo.com
سایر اخبار این روزنامه
انتقاد آخوندی از «یارانه نقدی»
ورود سازمان بازرسی به بازار ارز
دولت بزرگترین حاشیهساز بازار
اصرار بخش خصوصی، انکار دولت
سردرگمی آژانسهای مسافرتی برای دریافت ارز گردشگری؛
پولیک،نسخه ایرانی گلدکوئیست
سایه تحریم های آمریکا بر درآمدهای نفتی ایران
درگیری شهرداری و میراث با بنیاد مستضعفان
کمپین «نخریدن» خریدار دارد؟
بابک زنجانی روی دفترچه بیمه!
اتحاد ملی در نخریدن کالاهای گرانقیمت
دگردیسی تاریخی
ناتوانی اروپا در حل بحران پناهجویی
کرهشمالی الگوی ایران نیست
مهار قیمت با اهرم بورس
شورای شهر پنجم و مطالبات بر زمین مانده تهرانیها
اتحاد ملی در نخریدن کالاهای گرانقیمت