طعم خوش فوتبال

علي كربلايي
 
«فقط با فوتبال ميشه اينقدر زود به آرزوها رسيد.» اين شاه بيت روز متزلزل فردوسي‌پور بود. روزي كه فردوسي‌پور اعتمادبه‌نفس نداشت و اگر داخل زمين بود احتمالا دو سه تا گل به خودي هم مي‌زد. البته آرزوي عادل اين بود بازي در دقيقه 18 تمام شود. اما حالا آرزوهاي‌مان بزرگ‌تر شده. روياهاي‌مان سقف آسمان را شكافته و در حال پرواز بر فراز ابرها هستيم و زندگي اينقدري جذاب شده كه نوسانات بازار ارز و طلا، به هيچ جاي مردم برنمي‌خورد. كي‌روش مصمم بود و بازيكنان‌مان ترسي از حضور در جام جهاني نداشتند. كريم انصاري‌فرد در پايان بازي گفت: «خوشحالم كه اگر براي حتي يك شب كاري كرديم كه فراموش كنند همه سختي‌هايي كه از داخل يا خارج به مردم روا مي‌شود. سعي كرديم براي خودشان باشند و شادي كنند.» كي‌روش بعد از بازي گفت:«يازده نفر كه جان‌شان را براي تيم گذاشتند. آنقدر فشار زياد بود كه دو مصدوم داديم اما پا پس نكشيديم و تسليم نشديم.» گلادياتورهاي‌مان شمشير را از رو بسته بودند و قصد نداشتند ادامه بازي‌ها براي‌شان تشريفاتي بشود. فلاشر ماشين‌ها در تك‌تك بزرگراه‌ها و خيابان‌ها روشن بود. انگار در جاي‌جاي اين مملكت مراسم عروسي برپا بود و تك‌تك مردم ساقدوش داماد بودند. جوري خوشحالي مي‌كردند كه انگار خودشان به جاي «عزيز بوهدوز» گل ايران را به ثمر رسانده‌اند.
بيست دقيقه جهنمي
شروع بازي خيلي سخت بود. آنقدر سخت كه انگار آن بيست دقيقه اول يك عمر طول كشيد. توپ از محدوده خطر خارج نمي‌شد و هر لحظه احتمال داشت كه يك اشتباه كار دست‌مان بدهد. چند اشتباه انجام شد، اما ايستادگي ساير بازيكنان اجازه بازشدن دروازه ايران را نداد. مراكش براي برد آمده بود و براي اين هدف ريسك هم كرد. هفت نفري در زمين ايران حاضر مي‌شدند و تقريبا چپ و راست و عمق دفاع براي‌شان فرقي نداشت. از همه رد مي‌شدند و توپ را به مهاجمان‌شان مي‌رساندند. بيست دقيقه ابتدايي بازي ايران- مراكش، سخت‌ترين بيست دقيقه ايران در جام جهاني بود. در بازي حساسي كه كورسويي اميد براي پيروزي داشتيم، اين بيست دقيقه خيلي اذيت‌كننده بود. يك سوپرسيو از بيرانوند در لحظه‌اي كه مدافعان پياپي اشتباه مي‌كردند، ايران را در بازي حفظ كرد. مسعود شجاعي در نقش كاپيتان تيم در پست حساس هافبك دفاعي زياد توپ نگه مي‌داشت و توپ از دست دادن‌هايش هواداران را عصبي كرده بود. رامين اصلا مطمئن نبود و احسان بعد از مدت‌ها به پست دفاع چپ رفته بود. كريم انصاري‌فرد هم در پست جديدش بيشتر از هر چيزي دوندگي داشت. عليرضا در آن بيست دقيقه محو بازي خوب مراكشي‌ها شده بود و در مورد سردار و عملكردش هم بهتر است بعدا صحبت كنيم. ايران تيم خوبي نبود و خيلي‌ها فكر مي‌كردند پيش‌بيني‌شان مبني بر شكست سنگين تيم ملي در هر سه بازي به واقعيت تبديل مي‌شود. مردم مراكش خوشحال‌ترين مردمان زمين بودند و احتملا كازابلانكا روي ابرها بود. سر و صداي زيادي به پا كرده بودند و ايراني‌هاي داخل ورزشگاه را ترسانده بودند.


و اميد شعله‌ور شد
بعد از تحمل يك فشار بسيار سنگين، تيم ملي رفته‌رفته خودش را پيدا كرد. بازيكنان اعتماد به نفس‌شان را بازيافته بودند و هواداران سروصداي كركننده خودشان را آغاز كردند. حالا بعد از تحمل استرس گل نخوردن، بايد استرس گل‌زدن را تحمل مي‌كرديم. هافبك‌هاي ايران با عملكرد درخشان‌شان در اين دقايق بازي مراكش را غافلگير كردند. انتقال توپ از دفاع به حمله فوق‌العاده سريع‌تر شد و بازپس‌گيري توپ از بازيكنان حريف با پرس شديد و با سرعت بالا انجام مي‌شد. ايران حالا تبديل شده بود به تيمي كه مي‌خواستيم. همان تيمي كه سال‌ها انتظارش را مي‌كشيديم. تيم ملي ايران در جام جهاني بعد از چهار سال و درخشش در بازي مقابل آرژانتين، دل‌مان را دوباره شاد كرد.
رستگاري با انفجارها
پنج دقيقه پاياني نيمه اول يكي از بهترين لحظات فوتبال ايران بود. حركات انفجاري بازيكنان و ضدحمله‌هاي غافلگيركننده ايران فوق‌العاده بود. اين همان تاكتيكي بود كه با آن آرژانتين را داشتيم از پا درمي‌آورديم. اين پنج دقيقه پاسخي بود به همه انتقادات به تيم كي‌روش و بازي دفاعي‌اش. اين پنج دقيقه ثابت كرد تيم ايران در مواقعي از بازي كه احساس نياز بكند، مي‌تواند با ريسك بازي كند و به سمت دروازه حريف يورش ببرد. در اين پنج دقيقه كار از ضدحمله هم گذشته بود و داشتيم حمله مي‌كرديم. شليك پشت شليك و اين مونير بود كه دو بار با رشادت مقابل بچه‌هاي ايران ايستادگي كرد تا اميد مراكشي‌ها نااميد نشود.
بد، مثل سردار
سردار اصلا خوب نبود. جداي از موقعيت‌هاي خيلي خوبي كه خراب كرد، در كارهاي دفاعي هم حضورش بيشتر به ضررمان تمام شد تا به نفع‌مان. او در واپسين لحظات نيمه اول مي‌توانست ايران را با يك گل پيش بيندازد و خيال همه را راحت كند، اما بي‌دقتي و استرس ضربه آخرش را به دروازه‌بان كوبيد. يك بار هم يك موقعيت خيلي خوب ديگر را با يك ضربه به زير توپ به سمت خط طولي زمين زد تا هواداران از خود بپرسند كجاست آن مهاجم نوك جوان و بي‌حاشيه تيم ملي؟ جدي‌ترين موقعيت مراكشي‌ها در نيمه اول روي اشتباه او در دفع توپ به وجود آمد و درخشش بيرانوند مانع از گلزني حريف شد. شايد كي‌روش در بازي بعدي شانس حضور فيكس در تركيب را به رضا قوچان‌نژاد يا سامان قدوس بدهد.
... و اشك‌هايي كه بند نمي‌آمد
عزيز بوهدوز حالا محبوب‌ترين شخصيت فوتبال جهان براي ايراني‌هاست. تعويض طلايي رنار كه در دقيقه 76 وارد ميدان شد و بيست دقيقه بعد ايران را به اولين برد در جام جهاني بعد از بيست سال رساند. وزن زمين براي لحظاتي كمتر شد. 80 ميليون ايراني روي آسمان‌ها بودند و زمين وزن‌شان را حس نمي‌كرد. رسيدن به گل روي ضربات ايستگاهي تاكتيك ايران در اين سال‌ها بوده. در حقيقت يكي از مهم‌ترين راه‌هاي به گل رسيدن براي تيم‌هاي ضعيف‌تر همين موقعيت‌هاي ايستگاهي است. اين موقعيت روي پاس فرار عالي اميري و فرار سامان قدوس به وجود آمد؛ فراري به سوي پيروزي. بعد از اينكه بوهدوز با گل به خودي باعث پيروزي ايران شد، اشك‌هايش بند نمي‌آمد. و اين دقيقا همان اتفاقي بود كه براي مردم ايران افتاد؛ اشك‌هايي كه بند نمي‌آمدند.
بهترين بازيكن زمين
از نظر مردم عملكرد اميد ابراهيمي بهترين عملكرد بين بازيكنان تيم ملي بود. اكثر سايت‌ها هم همين را نوشتند. از خود گذشتگي اميد در صحنه‌اي كه توپ را با يك تكل زيبا بازپس‌گيري كرد و به بازيكنان خودي رساند، دنده‌اش آسيب ديد. با اين حال در آپديت فيفا براي روز دوم جام جهاني، بيرانوند به عنوان بهترين دروازه‌بان انتخاب شد و بهترين بازيكن ديدار ايران و مراكش. عليرضا در اين بازي دو بار دروازه تيم ملي را نجات داد؛ يك بار در نيمه اول و بعد از اشتباه آزمون و يك بار هم روي شوت فوق‌العاده از پشت محوطه جريمه كه گرفتنش بسيار بسيار سخت بود. همچنين غير از اين دو، وحيد اميري هم يك بازي كم نقص داشت. با دوندگي و سماجت هميشگي‌اش بازيكنان مراكش را تحت فشار قرار داد و با تنه‌اي كه به آمرابات زد، باعث شد مهم‌ترين بازيكن حريف از ميدان خارج شود. با تمام اينها بايد قبول كرد بهترين بازيكن ما كارلوس كي‌روش بود. او همه‌چيز را برد. جنگ‌هاي رواني پيش از مسابقه. تحريك حريف و نيمكت‌نشينان مراكشي و همچنين فريب آنها و استفاده از استراتژي خودش براي به دام انداختن حريف. كي‌روش مراكشي‌ها را جلو كشيد و در مواقعي كه نياز داشت به آنها ضربه زد.
ما را به سخت جاني خود اين گمان نبود
ايران در اين بازي سخت جان بود. ايستادگي كرد و ايستادگي كرد تا به پيروزي برسد. در حقيقت دفاع جانانه بازيكسسصنان و ادامه روند خوب تيم بعد از مصدوميت‌ها بهترين نكته اين بازي بود. ايران به هيچ‌وجه به هيچ بازيكني متكي نيست و آنها فقط اجرا‌كننده درخواست‌هاي كي‌روش هستند. كارلوس كي‌روش همزمان با اين نمايش خوب، به منتقدان داخلي خود يك پيام واضح داد كه من بهتر از هر كسي بازيكنان تيمم را مي‌شناسم. عملكرد روزبه چشمي در اين مسابقه و ثبت آمار 85درصد پاس صحيح، يك پرفورمنس عالي بود.