دولت و انقلابيون پيشقدم شوند

«پرداختن به يكديگر را بگذارند براي یک وقت دیگر، امروز که دشمن در مقابل کشور ایستاده است همه با هم دست‌به‌دست هم بدهند، متحد باشند، در یک جهت کار کنند برای استقلال و عظمت کشور.» این بخشی از خطبه مقام معظم رهبری در نماز عید فطر است اما نباید صرفاً آن را تکرار کرد یا همین جمله را برداشت و بر سر دیگری زد و یا آنکه آن را به صورت انتزاع فهمید. چگونه ممکن است فضای مدنظر رهبری تحقق یابد؟ چه کسانی می‌توانند پرچمداران این مطالبه باشند؟ «گذشت کردن» الزاماً به معنی «فراموش کردن» نیست اما می‌شود ناراحتی‌ها را در تعاملات بروز نداد و برگی بر مشکلات پیشین نیفزود. به گمان نگارنده دو دسته بیشتر از همه باید این مهم را رعایت نمایند. اول دولتی‌ها و خصوصاً شخص رئیس‌جمهور و دوم حزب‌اللهی‌‌ها و کسانی که به فرامین رهبری نگاه شرعی دارند. دولت به این دلیل باید میدان‌دار باشد که هم پشت پرده جنگ همه‌جانبه دشمن را می‌داند و هم مشکلات کشور را به تنهایی نمی‌تواند حل کند. بنابراین باید با همه وجود مراقبت نماید تا منتقدین را جری نکند. شرط این مهم آن است که دولت در مقابل پرخاشگری‌های احتمالی «متواضع» باشد، در این صورت نقدهای غیرسازنده نیز بی‌خاصیت خواهد شد. اگرچه روحانی خود نیز بارها از وحدت سخن گفته‌اند اما هر موقع احساس کرده به «ضعف منتقدان» نیاز دارد، خلاف آن عمل کرده یا دچار تناقض شده است. شاید بیشترین نقدها به دولت و شخص روحانی قبل از اینکه به عملکرد ایشان مرتبط شود به کلام و بیان‌شان مربوط می‌شود. بی‌محابا سخن گفتن، متعارض حرف زدن و آدرس اشتباه دادن همیشه مورد نقد و تنش با منتقدین دولت بوده است. شرط دوم آن است که دولتیان «چشم‌انداز سیاسی» آینده خود را فدای وضع نامبارک امروز اقتصادی کشور نمایند. اگر این مهم را بپذیرند از پرداخت هزینه نگران نمی‌شوند و روحیه از خودگذشتگی را در خود ایجاد خواهند کرد. ممکن است منتقدین دولت بسیاری از مشکلات کشور را ببینند اما از منشأ آن اطلاع درستی نداشته باشند اما بر اساس تحلیل یا پیشداوری، منشأ همه مشکلات را ناکارآمدی و انفعال و حتی بعضاً خیانت دولت بدانند که چه خوب است دولت با نخبگان منتقد جلسه بگذارد و تبادل اطلاعات نماید. دسته دوم انقلابیون هستند. انقلابیون باید بدانند که منشأ همه مشکلات کشور دولت نیست، اگرچه در پیش‌بینی‌ها و پیشگیری‌ها دولت نتوانسته است اقتدار خود را ثابت نماید اما ما در یک جنگ همه‌جانبه و پیچیده قرار داریم.
لذا درک جامع از صحنه مبارزه و قدرالسهم دولت در آن ضروری است. نمی‌شود روحانی در جمع اصحاب رسانه بخش عمده مشکل را عملیات روانی دشمن بداند و به او بتازیم اما 48 ساعت بعد همان سخن را از رهبری در نماز عید فطر بشنویم و اصلاح ننماییم. حزب‌الله باید بداند توده مردم مرز بین دولت و نظام را تمیز نمی‌دهند و لزومی هم ندارد که این کار را بکنند. حزب‌الله سنگ زیرین آسیاب است. گرانی و ارزانی، بیکاری و شغل، رفاه یا مبارزه، این دولت یا آن دولت، بیکاری یا اشتغال فرزندان، مستأجر یا صاحب‌خانه، با خودرو و بی‌خودرو، در ایستادگی حزب‌الله تأثیری ندارد. حزب‌الله باید جامع‌نگری خود را برای پیمودن افق‌های انقلاب اسلامی بر اساس اندیشه سیاسی امام ارتقا دهد و آرمان‌های بزرگ الهی امام را ورای مسائل روزمره سیاسی دنبال نماید. اگر قرار است پرداختن به همدیگر برای وقتی دیگر باشد، حزب‌الله هنگام نپرداختن به همدیگر چه وظیفه‌ای دارد؟ کمک به دولت و افشاگری ماهیت مبارزه پیچیده استکبار با ملت مظلوم و مقاوم ایران مهمترین رسالت امروز حزب‌الله است. اگر بر این باوریم که گرانی ارز به دشمن و طلا و مسکن و خودرو عمدتاً به نقدینگی 1/5 تریلیونی برمی‌گردد هر کس راهی بلد است که دولت بتواند این نقدینگی را به سمت امور مولد برگرداند، ارائه کند. دولت چه سیاست‌های تشویقی باید برای مدیریت نقدینگی وضع کند؟ اگر کارشناسان مربوطه را ندارد از نخبگان کشور استمداد بطلبد و کنار هم قرار گرفتن در همین نقاط اتفاق می‌افتد. نقاطی که به آن نمادهای عبور از خود و به رسمیت شناختن دیگری می‌گوییم، می‌تواند وحدت را تقویت نماید. باسابقه بودن مدیران دولت دو آفت را با هم در خود دارد؛ اول عبور از «ایده‌گرایی» و گرفتار شدن در روزمرگی و دوم غرور ناشی از سابقه. این دو باعث سکون از یک سو و احساس بی‌نیازی از سوی دیگر شده است. عدول دولتی‌ها از این دو خصلت به در کنار هم ایستادن و با هم مقابل دشمن صف کشیدن کمک خواهد کرد. حزب‌الله نمی‌تواند و نباید نقد خود را معطوف به چرخش در قدرت کند بلکه باید نقد خود را متوجه حل مشکلات مردم کند زیرا انقلابیون رضایت مردم از نظام را بر حضور خود در کرسی قدرت ترجیح می‌دهند و اگر غیر از این باشد کسی نمی‌تواند کرسی حزب‌الله را اشغال نماید. مسئولیت‌پذیری و مسئولیت‌شناسی، دشمن‌شناسی و زمان‌شناسی، اصل و فرع انقلاب و... اگر درست درک شود با هم بودن محقق خواهد شد. گرچه رئيس‌جمهور امریکا هم مأمور به وحدت رساندن ماست، اگرچه خود نمی‌فهمد.