مجید ابهری رفتارشناس

مشارکت مردم در فعالیت‌های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی از نشانه‌های اصلی مردم‌سالاری و اداره‌ی جامعه به دست مردم است. کشور ما نیز از دیرباز تاکنون در زمینه‌ی مشارکت‌های اجتماعی تاریخ درخشانی دارد. این رفتار بیانگر قوت و یا ضعف سرمایه‌های اجتماعی است. مشارکت مردمی زایش‌گر اعتماد متقابل دولت به مردم، مردم به دولت و مردم است. این مقدمه را از آن جهت بیان کردم که در چندین دهه اخیر نیکوکاران و خیرخواهان در جامعه در تشکل‌های هماهنگ برای فعالیت‌های مختلف و ضروری منسجم شده‌اند؛ خیرین مدرسه‌ساز که برای ساخت مدارس مختلف مخصوصا در نقاط محروم حرکات بسیار ارزشمندی انجام داده‌اند، خیرین سلامت که برای رشد و ارتقای بهداشت و سلامت جامعه گام‌های مثبتی برداشته‌اند، خیرین حمایت از زندانیانی که مرتکب جرایم غیر عمد و یا مشکلات مالی شده‌اند و با تلاش گروهی از هم‌وطنان نیکوکار به آغوش خانواده و جامعه برمی‌گردند و اخیرا نیز خیرین حمایت از امنیت و نظم در جامعه که برای هماهنگی، آموزش و پشتیبانی از نظم و امنیت در جامعه تلاش می‌کنند.
هدف همه این گروه‌‌ها مقدس و محترم بوده و اعضای آن‌ها به خاطر اخلاص و ایثارشان مورد قدردانی و تقدیر می‌باشند اما نکته‌ای که شاید از نظر‌ها مخفی مانده تهدیدها و آسیب‌هایی است که انسانیت و انسان را هدف قرار داده است.
اکثریت مردم با مشکلات گرانی، تورم، بالا و پایین شدن قیمت دلار و اخبار مختلف مشغول هستند و کمتر کسی به حوادث تلخ و شومی که در جامعه اتفاق می‌افتد، توجه می‌کند. رسانه‌ها براساس وظایف خبررسانی گاهی گوشه‌ای از اخبار تلخ این گونه حوادث را منعکس می‌کنند و گاهی نیز بخش قابل توجهی از این‌گونه حوادث شوم از نظر‌ها مخفی می‌ماند. سوال اصلی این جاست که بر انسانیت چه آمده است؟ جامعه کجا می‌رود؟
برای مثال به چند نکته اشاره می‌کنم. جوان


15 ساله‌ای به ضرب چاقو دوست 12 ساله ‌اش را تا آستانه‌ی مرگ فرستاد. این حادثه تلخ بیانگر این حقیقت است که این‌گونه حوادث یعنی خشونت و ابراز آن به‌عنوان پرخاشگری و تقابل فیزیکی به سطح کودکان و نوجوانان رسیده است. حالا که تابستان شروع شده برای این نسل‌ها چه باید کرد. حادثه‌ی دوم میلیاردر 21 ساله می‌باشد که از طریق راهزنی مجازی و کلاه‌برداری اینترنتی به ثروت نجومی دست یافته و برای خود زندگی رویایی
بر هم زده است. حادثه‌ی تلخ سوم، آزار به یک دختر
9 ساله می‌باشد که جامعه را در بهت و حیرت فرو برده است. بر این‌گونه رویدادهای آزاردهنده، سرقت‌های مسلحانه، اعتیاد به مواد مخدر، آدم‌ربایی و گروگان‌گیری نیز افزوده می‌شود. به لطف فضای مجازی این حوادث آن‌قدر تکرار می‌شود که همزمان با بزرگ نمایی و زشتی‌زدایی جامعه را به حالتی بی‌اثر می‌کشاند. حالا درست زمانی است که باید نخبگان، صاحب‌نظران، کارشناسان دانشگاهی و صاحب‌نظران دینی به اتفاق یکدیگر با مدد گرفتن از خیرخواهان و نیکوکاران وارد میدان شوند و گروهی به نام خیرین انسان‌ساز را تشکیل دهند که هدف اصلی این گروه باید نجات نسل‌ها از باتلاق هولناک غیر‌انسانی و آسیب‌های اجتماعی باشد. ضمن اینکه بدون شک و هیچ‌گونه ملاحظه باید عرض کنم امروز کسی در حاشیه‌ای از امنیت نیست. نه اصلاح‌طلب، نه اصولگرا و نه معتدل و فرزندان و وابستگان آن‌ها در حاشیه امنیت و مصونیت از رفتارهای یاد شده نبوده و همه ما به طور یکسان و یکنواخت در معرض خطرهای گوناگون قرار داریم. فردا خیلی دیر است، حسرت و اندوه و پشیمانی دردی را دوا نخواهد کرد. گستره‌ هجوم با سلاح‌های غیر انسانی و ضد فرهنگی بسیار واقعی و نزدیک می‌باشد. دیگر آن ضرب‌المثل قدیمی که
«مرگ برای همسایه خوب است» در این جا صدق نمی‌کند. نمی‌دانم چرا غفلت باعث سهل‌انگاری و بی‌توجهی ما شده است.کشمکش‌های سیاسی و اقتصادی ما را از فرهنگ دور کرده است. تمام این‌گونه رفتار‌ها وقتی مفید است که ما در جامعه انسان فرهنگی داشته باشیم.