این روزها سریالی با نام «رهایم نکن»از شبکه سه سیما پخش می شود که موضوع آن، سوء استفاده از اعتماد دیگران است. حاج رسول تولایی با جعل سند ارثیه برادر و خواهرهای کوچکتر خودش را صاحب شده است. این در حالی است که آن ها حاج سول را فردی شریف و درستکار می دانند. حالا او وجدان درد گرفته است و قصد دارد ارثیه پدری را به آن ها برگرداند. راضیه خواهر کوچکتر که اصلا توقع چنین خطایی را از برادر بزرگتر خود نداشته، با سرخوردگی خطاب به حاج رسول می گوید:» داداش! پول به جهنم، لطفا اعتمادمان را به ما برگردان« . غالبا می شنویم که بعضی جوان های امروزی در برخورد با بزرگترها حرمت نگه نمی دارند، نسبت به شعائر دینی و نماز و روزه کم توجه هستند، و در مواردی هم به آیین ها و ادیانی همچون زرتشتی گری و مسیحیت تمایل پیدا می کنند، آن هم در دیاری که چند صد سال مهد دین مبین اسلام و مذهب تشیع بوده است، صدها مدرسه دینی و حوزه علمیه اسلامی در آن دایر است، چند ده هزار مسجد و حسینیه و زینبیه دارد و شبانه روز مناسک مذهبی و تعالیم دینی را تبلیغ می کنند، همه روزه در مدارس و دانشگاه ها متون دینی را به نوباوگان و دانش آموزان و دانشجویانش درس می دهند، شبکه های پرشمار صدا و سیما و مطبوعات در قالب برنامه های مختلف به نشر تعالیم آیینی مبادرت می ورزند، هر جمعه در چندین هزار بخش و شهرستان و شهر و کلانشهر خطبه های نماز جمعه از منبرها و تریبون ها پخش می شود و بالاخره اینکه صدها عنوان کتاب مذهبی و اخلاقی و اعتقادی در کتابخانه ها و کتابفروشی ها در دسترس همگان قرار دارد و قرار است این همه کتاب و مدرسه و منبر و رسانه و معلم و استاد و خطیب همین جوان ها را به راه راست و دین اسلام و مذهب تشیع هدایت کنند، اما چه می شود که در بسیاری از موارد نتیجه چنان که مورد انتظار است دست نمی دهد.برای رسیدن به پاسخ این سئوال به نظر می رسداین بار به جای زیر و رو کردن کتاب های دینی و اعتقادی و نشستن پای درس استادان و سخنوران، به همان اظهار نظر راضیه خانم در سریال رهایم نکن بسنده کنیم و بگوییم گمشده جوانان امروز اعتماد از دست رفته آن هاست.