باکلاس بی‌هزینه

بدوبیراه گفتن به دولت حسن روحانی کار باکلاس بی‌هزینه‌ای شده است؛ نه ترس تعقیب و گریز دارد، نه ترس تعطیلی و ممنوعیت تصویری و کاری و ... . امتیاز اپوزیسیون بودن را پیش طیفی از مردم به دست می‌آوری و درعین‌حال همچنان حق‌وحقوقت به‌عنوان پوزیسیون و موافق سر جایش هست و این نه مطالبه که حق است. (لااقل از این منظر باید به این دولت تبریک گفت. اینکه مخالفش حرف می‌زند و هراس از عواقب ندارد.) سوی دیگری هم این معادلات عجیب‌وغریب دارد؛ ساختار نانوشته‌ای که سر به فلک می‌زند. شما به‌عنوان هنرمند (حتی اگر یک کار قابل اعتناء در پرونده‌ات باشد) می‌توانی به دولت بدوبیراه و ناسزا بگویی و فاکتورش را برای بخش دیگری از همین ساختار بفرستی (که پولش را دولت باید از کیسه و خزانه ملت بدهد) و با حضور در دو سه سریال مناسبتی و صدقسمتی بلند یا مینی سریال هزینه ناسزاگویی‌ات را بگیری و تسویه‌حساب کنی.
فراموش‌کار نباشیم و آن روی سکه را هم به یاد بیاوریم. برخی از مخالفان ضیافت افطار رئیس‌جمهوری با هنرمندان (که در میان آن‌ها هنرمند بود و شبه هنرمند و تازه هنرمند و هنرمند فراموش‌شده و ...) در دولت‌های پیشین هیچ‌گاه از در مخالفت با دولت‌ها درنیامده بودند چراکه اصل هزینه و فایده به آن‌ها می‌گفت بازی پرخطر و با ریسک بالایی است. حتی در مقابل بستن خانه سینما که خانه صنفی آن‌ها است و باید حق‌وحقوق قانونی خود را از طریق صنف خود مطالبه کنند، واکنشی نداشتند. اعتراض به رئیس‌جمهوری وقت که سهل است، به وزیر ارشاد وقت هم اعتراضی از این ‌دست صورت نگرفت. حتی نامه‌ای هم به رئیس سازمان سینمایی که غیرقانونی در خانه سینما را قفل‌زده بود و پلمپ کرده بود، ننوشتند و آن را سرگشاده منتشر نکردند. در آن روزها نه تنها اعتراض هزینه داشت و مخالف‌ خوانان زبان‌شان کوتاه بود بلکه در تلاش برای اعلام برائت از صنف خود بودند. ولی این روزها که اعتراض بی هزینه است همه در میدان هستند که چیزی بگویند و بنویسند. این دستاورد بزرگ دولت دوازدهم است. باید از دولت بخواهیم این دستاورد را حفظ کرده و تلاش کند تا نهادینه شود. حق اعتراض و اظهارنظر، به جامعه اعتمادبه‌نفس می‌دهد و اعتمادبه‌نفس بالندگی را به همراه می‌آورد.روی دیگر ماجرا این است که سلبریتی‌ها نباید تصور کنند که مردم حافظه ندارند. همان‌طور که فیلم‌های شما را به خاطر می‌آورند، رفتارهای شما را هم به خاطر دارند و در هر مقطعی از زمان هر رفتار شما را قضاوت می‌کنند. اگر آن‌هایی که همیشه برای شما کف می‌زنند را کنار بگذاریم و به داوران اصلی نگاه کنیم، می‌بینیم آن‌ها به خاطر خواهند آورد که روزی شما با لکنت و در پرده با قدرت سخن گفتید که البته باید بلند بانگ می‌زدید چراکه مطالبه شما بحق بود و باید از حیثیت صنف خود دفاع می‌کردید. ولی امروز در امری که در آن تخصصی ندارید بدون مطالعه آمارها و واقعیت‌ها از روی احساس به‌سوی موجی که فقط کارش ناامید کردن مردم است سریده‌اید و موضع می‌گیرید. به خاطر داریم روزهایی که باید زبان ملت می‌بودید حتی زبان صنف خودتان هم نبودید. ما رصد می‌کنیم و می‌بینیم و به یاد می‌آوریم زنان و مردانی از اهالی سینما که در برابر سایه‌های خوف خائف نشدند و ایستادند و حق خود را مطالبه کردند و هزینه حذف و خانه‌نشینی و ممنوعیت تصویر و کار را دادند تا پلمپ‌های غیرقانونی خانه سینما را از مسیرهای درست قانونی شکستند. به خاطر داریم آن‌هایی را که به ما یاد دادند قانون، ملاک عمل است و در مقابل بیداد و بی‌قانونی آن روزهای دولت دهم و وزارت ارشادش که با اتهامات ترسناک سعی در شکستن سد مقاومت قانونی اهالی سینما را داشتند، هنرمندانی هنرمندانه ایستادند و از مطالبه خود کوتاه نیامدند اما در همان ‌زمان و زمانه بودند بازیگرانی که سنت حسنه ازدواج را در پیوند با قدرت برگزیدند و ارباب حلقه‌ای را به دست کردند که در نگینش رانت همچون الماس می‌درخشید. عجیب است که خانم بازیگر، آن‌ روزها حرفی از حضور زندانیان حتی در حیاط زندان برای هواخوری هم نزد چه رسد به حضور در مراسم افطار رئیس‌جمهوری؛ اما امروز که بی هزینه است به رئیس‌ جمهوری پیشنهاد می‌دهد که چنین کنند و چنان. عیبی بر این کار نیست، جای تحسین دارد که هنرمند به یاد فقرا و مظلومین کشور باشد اما در همه حال و در همه روز. انتظار این است هنرمندانی که با حساسیت رفتن به ضیافتی را رصد می‌کنند همین‌طور حساب‌شده فردا کار بپذیرند و حاضر باشند در یک اثر دیالوگ بگویند. به معنای دیگر حواس‌شان باشد فقط جایی که هزینه ندارد برای منافع ملت گل نزنند بلکه آنجایی که هزینه دارد هم‌صدای خس و خاشاک باشند حتی اگر صدای‌شان بریده شود. ما مردم با دقت رفتارها را نگاه می‌کنیم و فریب نمی‌خوریم. هنرمند گرامی، نمی‌شود در سریال تهیه‌کننده‌ای که جریان سیاسی‌اش در حساس‌ترین روزهای این مملکت که مذاکرات هسته‌ای در حال انجام بود، سفارت کشوری را برخلاف منافع ملی آتش زدند (کسی منکر اعتراض صحیح و بست‌نشینی در مقابل یک سفارت نیست که این‌ یک عرف در همه دنیاست اما بالا رفتن از دیوار سفارت و میز سفیر کشوری را آتش زدن کار دیگری است) بازی کنید و منافعش را ببرید اما روز دیگر که هزینه ندارد یاد حقوق بشر بیفتید. گذشته را که نمی‌شود تغییر داد اما برای آینده می‌گویم که مردم انتظار ساده‌ای دارند، اگر به سینما به هزار دلیل بیهوده ازجمله شباهت به فلان هنرپیشه قبل از انقلاب و چه و چه آمدید در سیاست شبیه فلان بودن ملاک نیست، شبیه خودتان باشید چراکه درست قضاوت می‌شوید. در این آینه مردم از آنچه فکر می‌کنید به شما نزدیک‌ترند.