من جرب المجرب حلت به الندامه

نقض قراردادهای یکطرفه از سوی طرف‌های مقابل ایران به خصوصیت ذاتی آنها برمی‌گردد. نوع منافع و نگاهشان به مجموعه روابطشان در دنیا براساس شاخص‌هایی است که عمدتا ملاک‌های شرکت‌ها و منافع خودشان را در نظر می‌گیرند. معمولا قراردادها به گونه‌ای است که هرگونه تصمیم طرفین مشمول جریمه یا بهایی می‌گردد. یعنی در قراردادها اگر یکی از طرفین خلاف تعهد انجام دهد باید جریمه دهد یا باید مبانی اخلاقی در آن ملاحظه شود که طرفین به تعهدات اخلاقی عمل کنند و چنانچه موردی به صورت مکتوب در قرارداد نباشد براساس اخلاق اقتصادی، عملی یا آرمانی عمل شود. درواقع یا باید به اخلاق دینی، اخلاق نجابتی، اخلاق حرفه‌ای یا اخلاق قراردادی پایبند باشند یا در خود قرارداد برای هر طرفی که تخلفی انجام دهد، جریمه‌ای قائل شوند. واقعیت امر این است که آنچه در طی سال‌های پیش در تجربه قراردادهایمان با شرکت‌های اروپایی و به‌ویژه شرکت‌های آمریکایی داشته‌ایم، کسانی نیستند که معتقد به حتی اخلاق حرفه‌ای باشند. در دنیا اخلاقی به نام اخلاق حرفه‌ای هست که طی آن دو نفر که با هم تعهدی بسته‌اند، به اخلاق حرفه‌ای خود فارغ از هرگونه اختلاف سلیقه‌ای که از نظر دینی دارند، معتقدند. در کشور خودمان جدای از تعهدات دینی یعنی «افوا بالقعود» یعنی هر مسلمان به هر تعهدی ولو با یک غیرمسلمان باید معتقد باشد، در عرف تجاری هم حرف مرد را یکی دانسته و طرفین با گذاشتن یک مو از سبیل یا صورت خود پای قراردادهایشان می‌ایستادند و براساس این تعهدات چک می‌کشیدند یا به هم اعتماد می‌کردند. هرچند این نوع اخلاق مربوط به ماست ولی در تعهدات بین‌المللی هم یک نوع اخلاق حرفه‌ای وجود دارد که طی آن طرفین به قول و تعهدی که می‌دهند، عمل می‌کنند. اما آنچه ظرف این مدت از شرکت‌ها و بنگاه‌های آمریکایی به‌ویژه شرکت‌های بزرگ دیده‌ایم، عدم پایبندی به تعهدات و اخلاق حرفه‌ای است. این تجربه بزرگی است که در اختیار داریم ولی متاسفانه برخی از آن غافل‌اند. «من جرب المجرب حلت به الندامه» یعنی هرکس بخواهد تجربه شده را دوباره تجربه کند سزاوار خسارت و زیان است.
ادامه صفحه 6