ترامپ به دنبال تسلط بر بازار انرژي جهان

روسيه در پایان جنگ سرد، يعني در سال ۱۹۸۹ خواستار پیوستن به گروه كشورهاي صنعتي شد
در سال ۲۰۰۶ روسیه برای اولین بار ریاست گروه ۸ را بر عهده گرفت و اجلاس سالانه گروه ۸ در سن پترزبورگ برگزار شد
پس از بحران اوکراین روسيه از گروه جي 8 کنار گذاشته شد
در روزهاي گذشته بحث بازگشت روسيه به گروه كشورهاي صنعتي توسط دونالد ترامپ رييس جمهوري آمريكا مطرح شده، مساله‌اي كه مخالفت جدي اتحاديه اروپا و همچنين كاخ كرملين را به دنبال داشته است.


ترامپ در جلسه رسمي سران گروه ۷ خواهان بازگشت روسیه به این گروه شد. وي پيش از رفتن به سمت محل برگزاری نشست جی-7 در شهر کبک کانادا، گفته بود که روسیه «باید» در این نشست باشد. اين در حالي است كه كرملين در يك موضع‌گيري رسمي اعلام كرده كه روسیه بر چارچوب‌هایی غیر از گروه ۷ متمرکز است. در همين راستا اعضای اروپایی گروه جی-۷ پس از شنیدن اصرار ترامپ بر بازگشت روسیه به این بلوک مخالفت خود را به صورت متفق‌القول با بازگشت روس‌ها اعلام كرده‌اند. جالب اينجاست كه ترامپ در حالي خواهان بازگشت روسيه به اين گروه شده كه به دليل موضع‌گيري‌هاي ضد‌اروپايي‌اش از جمله اعمال تعرفه اضافی بر واردات فولاد از این کشورها در حال حاضر جايگاه مناسبي در ميان اعضاي گروه 7 ندارد.
واكنش به درخواست ترامپ
ترامپ در اين خصوص گفته بود: «روسیه باید در این نشست باشد. شاید شما روسیه را دوست داشته باشید یا از آن خوش‌تان نیاید؛ شاید هم این کار از نظر سیاسی، کار درستی نباشد ولی واقعیت این است که ما باید دنیا را اداره کنیم. جی-7 روسیه را بیرون انداخت. آن‌ها باید بگذارند که روسیه بازگردد».
نخستين واكنش به درخواست ترامپ از سوي نماينده فرانسه رخ داد كه گفته بود: «اعضای اروپایی جی-7 با بازگشت روسیه به این بلوک مخالف هستند». روس‌ها نيز در واكنشي اعلام كرده‌اند که اشتیاقی به حضور در جمع کشورهای صنعتی ندارند. سخنگوی کرملین در اين باره گفته است: «روسیه بر فرمت‌هایی از همکاری‌های بین دولتی غیر از جی-7 تمرکز دارد».
پيشينه گروه كشورهاي صنعتي
گروه موسوم به هشت يا جی ۸ که در حال حاضر به دليل خروج روسيه از آن به گروه 7 معروف است، از هشت کشور صنعتی جهان تشکیل شده‌ که حدود ۵۰درصد اقتصاد جهان را در دست دارند و سران کشورهای این گروه هر ساله یک گردهمایی مشترک با هم دارند. فرانسه، آلمان، بریتانیا، ایتالیا، ژاپن، ایالات متحده آمریکا و کانادا كشورهاي عضو اين گروه هستند.
اين گروه براي رفع يك بحران در اواسط دهه 70 ميلادي تشكيل شد. در آن سال‌ها بحران نفتی و از هم‌پاشی سیستم تبادل ارز برتن‌وودز منجر به بحرانی در اقتصاد جهانی شد و برای کشورهای بزرگ صنعتی این موضوع مطرح بود که چگونه می‌توان بر مشکلات غلبه کرد. همين امر باعث شد كه ريیس جمهور وقت فرانسه، والری ژیسکار دستن و صدر اعظم آن هنگام آلمان هلموت اشمیت به راهكاري بين‌المللي براي چيرگي بر اين بحران بينديشند و اين‌گونه شد كه در نهايت به ايده گروه جي 8 رسيدند. نخستين کنفرانس اقتصاد جهانی سال ۱۹۷۵ در قصر رامبولیه در پاریس برپا شد. پس از آن چنین دیدارهایی سالانه تکرار شدند و هر سال یکی از اعضای این گروه میزبانی اجلاس را که همیشه در مه یا ژوئن برگزار می‌شد، بر عهده گرفت. هدف از این نشست‌ها در آغاز مشورت درباره مسائل روز و راهبردهای اقتصادی جهان بود. شرکت‌کنندگان در اولین اجلاس، سران کشورهای فرانسه، آلمان، بریتانیا، ایتالیا، ژاپن و آمریکا بودند.
جدايي روسيه
روسيه در پایان جنگ سرد، يعني در سال ۱۹۸۹ خواستار پیوستن به این گروه شد و پذیرش اين كشور به تدريج صورت گرفت و ۹ سال بعد، در سال ۱۹۹۸ به عضویت رسمی این گروه درآمد. در سال ۲۰۰۶ روسیه برای اولین بار ریاست گروه ۸ را بر عهده گرفت و اجلاس سالانه گروه ۸ در سن‌پترزبورگ برگزار شد.
اما پس از بحران اوکراین از این گروه کنار گذاشته شد. در پی انقلاب اوکراین و اشغال بخشی از خاک این کشور توسط ارتش روسیه و پیوستن منطقه کریمه به روسیه و شکاف به وجود آمده بین روسیه و غرب، سران هفت کشور صنعتی لغو عضویت روسیه را از گروه جی8 به‌طور غیررسمی اعلام کردند.
دوران بحران اقتصادي
در خصوص پيامدهاي درخواست ترامپ و بازگشت دوباره روسيه به گروه كشورهاي صنعتي، محمود خاقاني،كارشناس بين‌المللي انرژي و مديركل اسبق انرژي، معادن و محيط‌زيست سازمان همكاري‌هاي اقتصادي اكو، به «قانون» مي‌گويد: به نظر من ما در دوراني جالب و در حال تحول به سر مي‌بريم. تمام كشورهاي دنيا به ويژه همين كشورهاي گروه 7 با بحران‌هاي مختلف اقتصادي دست ‌به‌ گريبانند و سعي دارند اين بحران‌ها را مخفي كنند. علاوه بر بحران‌هاي اقتصادي كساني كه در اين كشورها زمام حكومت و سياست‌گذاري را در دست دارند، به روش‌ها و دلايل مختلف به فساد متهم يا با آن درگير هستند، مانند نخست‌وزير ژاپن. در اين ميان ترامپ به ويژه با بحران داخلي دست ‌به گريبان است زيرا به نوعي مي‌توان گفت او انتخاب شدنش را مديون كمك‌هايي مي‌داند كه پوتين با روش‌هاي استفاده از شبكه‌هاي مجازي به ايشان كرده است. واقعيت اين است كه ترامپ در آمريكا با بحران داخلي روبه‌رو است و يكي از دلايل خروج آمريكا از برجام نيز اين بود كه دست به يك قمار زد و احساس مي‌كرد واكنش ايران تند خواهد بود و كاري خواهد كرد كه كاسه كوزه اين عمل او بر سر ايران شكسته شود؛ به طوري‌ كه حتي اگر درگيري نظامي هم پيش آمد، ايران متهم اين درگيري‌ها باشد. در اين خصوص اگر توجه كنيد، مي‌بينيد كه بلافاصله بعد از خروج ترامپ از برجام، نتانياهو وارد عمل شد و حملاتي به سوريه صورت گرفت. سفرهايي كه ترامپ به تازگي رفته و مسائل ديگر نشان مي‌دهد كه به هدفي كه در خروج از برجام داشته، نرسيده‌اند؛ يعني ايران توانست با تدبير اين موضوع را تا به امروز مديريت كند.
ترامپ دنبال بحران‌آفريني است
اين كارشناس انرژي ادامه مي‌دهد: با توجه به آنچه گفته شد مي‌توان گفت، ترامپ دنبال بحران‌آفريني است؛ باوجود اينكه پيش از سفر به كانادا گفته بود كه روسيه بايد بازگردد ولي هيچ دليل منطقي نيز براي آن نمي‌آورد. جالب اين است كه همزمان روسيه و چين و ايران هم در همين تاريخ در شانگهاي هستند و اجلاس شانگهاي در حال تشكيل است كه در واقع نوعي گروه‌بندي در برابر همين گروه 7 است. به هر حال كشورهاي اروپايي با درخواست آقاي ترامپ موافقت نكردند و بعيد هم مي‌دانم كه موافقت كنند. اين نشان مي‌دهد كه ترامپ دنبال فراكني است و بيشتر حرف‌هايي كه مي‌زند و حركات و اعمالش براي اين است كه در آمريكا خود را رييس جمهور موفقي نشان دهد و اين گونه به مردم القا كند كه در حال انجام كارهاي مفيدي براي مردم و كشورش است. هر چند به نظر من ترامپ در اين راه موفق نخواهد بود اما هدفي را تعريف كرده كه در واقع هدف خود ترامپ نيست و آن تسلط بر بازار انرژي جهان است. اين هدف، هدف شركت‌هاي نفتي و با پشتيباني صنايع نظامي است و به همين دليل است كه ترامپ روي اين موضوع حساب زيادي باز مي‌كند و اين تسلط بر بازارهاي نفت و گاز نيز از جمله مواردي است كه موجب نگراني‌ دولت‌هاي اروپايي و ژاپن كه عضو گروه 7 هستند، شده است و نمي‌دانند اين گروه كه بر بازار نفت و گاز مسلط مي‌شود در چه مسيري قيمت‌ها را حركت مي‌دهد و آن‌ها تا چه حدود اقتصادشان ممكن است لطمه ببيند. اينجا است كه آمريكا از اوپك خواسته كه توليد را كنترل كند و به اوپك در اين خصوص دستور مي‌دهد و اميدش نيز در اين راستا به عربستان صعودي است.
منفعت اسراييل
خاقاني در پايان مي‌گويد: حال بايد ديد عربستان سعودي تا چه اندازه به دولت ترامپ و اسراييل سرسپردگي نشان مي‌دهد زيرا دولت اسراييل علاقه دارد قيمت‌ نفت در حال حاضر بالا برود. براي اينكه اگر قيمت نفت بالا برود، قيمت گاز هم به تبعيت قيمت نفت افزايش پيدا مي‌كند و سرمايه‌گذاري در آب‌هاي بسيار عميق و توليد گران گاز از كف درياي مديترانه مقرون به صرفه مي‌شود. سپس اسراييل مي‌تواند در بازار گاز تصميم‌ساز و نقش‌آفرين باشد. جنگ سوريه و عراق براي تسلط بر مسيرهاي عبوري گاز طبيعي توليدي در درياي مديترانه بوده و در حال حاضر نيز كه مساله هسته‌اي را بهانه مي‌كنند و مي‌خواهند صنعت نفت و گاز ايران را تحريم كنند، هدف‌شان بيرون راندن حضور ايران از بازار نفت و به ويژه گاز است؛ يعني مي‌گويند اگر ايران تحريم شود، قيمت‌ها بالاتر مي‌ماند و عربستان نفت خود را جايگزين مي‌كند و گازش را نيز از درياي مديترانه تامين مي‌كند.