برنامه گردشگري در مرزها نداريم

در هفته‌هاي اخير و به بهانه بسته شدن مرزها، موضوعي در رسانه‌ها مطرح شده با عنوان گردشگري به جاي كولبري. هرچند غرب كشور ظرفيت‌هاي بسيار خوبي در زمينه طبيعت‌گردي دارد. رودخانه، جنگل بلوط، دشت‌هاي وسيع، كوهستان و جاذبه‌هاي ديگر.
به تعبيري مي‌توان گفت در اين منطقه به جز دريا انواع جاذبه‌هاي طبيعي وجود دارد. اين جاذبه‌ها مي‌توانند منبع بسيار خوبي براي اشتغال‌زايي مردم مهمان‌نواز اين منطقه باشند. اما در زمينه زيرساخت‌ها تا حدودي مي‌توان گفت شرايط مطلوبي در اين منطقه فراهم نيست. به نظر مي‌رسد در كشور ما براي استان‌هاي مرزي برنامه خاصي در حوزه گردشگري وجود ندارد. البته اقداماتي در اين رابطه توسط بخش خصوصي انجام شده است، اما تا زماني كه اين موضوع در برنامه‌هاي كلان كشور جايي نداشته باشد، توسعه‌اي در اين مناطق اتفاق نمي‌افتد. در نتيجه بخش خصوصي هم نمي‌تواند موفقيت چنداني كسب كنند.
اگر قرار است موضوع گردشگري در مناطق مرز نشين غرب كشور رونق بگيرد، بايد خدمتي در اين حوزه ارايه شود كه انگيزه كافي را به گردشگران بدهد تا بخواهند به اين مناطق سفر كنند. به‌طور مثال رويدادهاي خاصي در اين منطقه برگزار شود يا ورزش‌هاي خاص يا تورهاي تخصصي گردشگري با اهداف ويژه در اين مناطق اجرا شوند. نمي‌شود توقع داشته باشيم كه به شكل عمومي گردشگران بدون برنامه و هدف به طبيعت اين مناطق سفر كنند. بايد يك شاخه خاصي از گردشگري در اين منطقه پررنگ شود. مساله ديگري كه مناطق مرزي غرب كشور با آن روبه‌رو هستند، صعب‌العبور بودن اين مناطق است. دسترسي به بسياري از جاذبه‌هاي طبيعي اين منطقه با توجه به وضعيت جاده‌ها چندان آسان نيست.
نكته ديگر اين است كه گاهي استقبال گردشگران مي‌تواند آسيب‌زا باشد. مصداق آن منطقه «هورامانات» و به‌طور مشخص روستاي «هورامان تخت» است كه در سال‌هاي اخير با استقبال گردشگران روبه‌رو شده، اما اين استقبال نه تنها براي اين منطقه مفيد نيست، بلكه به‌شدت موجب وارد آمدن آسيب به طبيعت و فرهنگ اين منطقه شده است. وضعيتي كه در منطقه هورامان شاهد آن هستيم نامش توسعه گردشگري نيست. گردشگراني كه اواخر بهار به اين منطقه سفر مي‌كنند ساعات زيادي را در ترافيك سنگين جاده‌هاي منتهي به اين روستاها مي‌گذرانند. از طرفي اقامتگاه مجهزي در هورامان وجود ندارد، رستوران‌ها غذاي كافي ندارند. همين مسائل و نبود خدمات مناسب باعث مي‌شود بعد از مدتي گردشگر به اين مناطق نرود و حضور فعلي گردشگران هم با آسيب همراه باشد. اين مشكلات به اين دليل پيش آمده است كه زيرساخت مناسب براي اين حجم از گردشگر در منطقه وجود ندارد. توسعه گردشگري در منطقه هورامان تخت نمونه بارز يك توسعه غير اصولي است كه تبديل به دردسر شده است. در مورد مناطق ديگر هم بايد اين موضوع را در نظر گرفت كه اگر قرار است گردشگري در يك منطقه توسعه پيدا كند، نياز به پيش‌فرض‌هايي دارد كه اگر فراهم نشود، گردشگري خيلي زود تبديل به موضوعي دردسرساز مي‌شود.


مساله ديگري كه وجود دارد اين است كه مديران در سطح كشور و استان عموما درك درستي از توسعه اصولي گردشگري ندارند. در طول ساليان مختلف هيچ اتفاق خاصي در اين زمينه در استان‌هاي غربي نيفتاده است، در بسياري از روستاهاي شناخته شده در شهرهاي مرزنشين حتي يك سرويس بهداشتي مناسب وجود ندارد. به نظر مي‌رسد در رفتار مديران اين حساسيت وجود ندارد كه بخواهند به سمتي بروند كه زيرساختي توسعه پيدا كند يا اتفاقي در حوزه گردشگري بيفتد. اين در حالي است كه توسعه اكوتوريسم در هر منطقه‌اي در درجه اول نياز به حمايت دولت‌ها دارد. اما شاهد آن هستيم كه دولت به عنوان متولي اصلي اين امر به مناطق مرزي نگاه درستي ندارد. وقتي دولت اقدامي انجام ندهد، بخش خصوصي نمي‌تواند به اندازه كافي در اين زمينه تاثيرگذار باشد. واقعيت اين است كه ظرفيت شهرهاي مرزي در غرب كشور براي توسعه اكوتوريسم بسيار بالاست، اما از آنجا كه مديران و دست اندركاران اصلي اين حوزه همتي براي تحقق اين موضوع ندارند، نمي‌شود به تحقق اين امر چندان اميدوار بود. اكوتورليدر