زمانی برای خروج کشور از بحران

زمانی برای خروج کشور از بحران
دکتر اردوان امیراصلانی*
هشتم می گذشته ایالات‌متحده از توافق هسته‌ای با ایران که در تاریخ 14 ژوئیه 2015 در وین امضاشده بود خارج شد. این تصمیم منجر به بازگرداندن کامل تحریم‌های لغو شده به‌علاوه تحریم‌های جدید علیه شرکت‌های چندملیتی شد که مایل به سرمایه‌گذاری در ایران بودند‌. ازنظر تهران، این تصمیم عین بی‌عدالتی است و زمانی ابعاد آن به اوج خود می‌رسد که بدانیم تهران همواره به‌تمامی تعهداتش در این توافقنامه پایبند بوده و به آن عمل کرده است و این مساله رسما توسط آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در 11 گزارش متوالی و از تاریخ 9 می نیز توسط رییس آژانس یوکیو آمانو مکررا یادآوری ‌شده است‌.
از سال 2015، ایران رآکتور آب‌سنگین اراک و14 هزار سانتریفوژ ازجمله نطنز و فردو را منهدم کرده و نیز اورانیوم غنی‌شده خود را به روسیه منتقل کرده و حدود 100 میلیارد دلار سرمایه در بخش هسته‌ای را به این ترتیب از دست ‌داده است‌. به عوض این تخریب، ‌باید گشایشی در اقتصاد ایران جهت سرمایه‌گذاری‌های خارجی رخ می‌داد‌. ژوئیه 2015، شرکت مشاوره بین‌المللی McKinsey خوش‌بینانه هزار میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در ایران را برای مدت 20 سال پیش‌بینی می‌کرد که نمایانگر اراده و تمایل گروه 1+5 (چین، ایالات‌متحده، فرانسه، انگلیس، روسیه، آلمان) برای به دست آوردن توافق قابل‌قبول و متمرکز در مورد مساله هسته‌ای با ایران بود‌. مذاکرات عمدا دو هدف را که نقاط احتمالی تنش محسوب می‌شدند دربر نداشت؛ برنامه بالستیک ایران و مساله حضور ایران در خاورمیانه‌. ایران همچنان خاطره یک جنگ خونین هشت‌ساله با عراق را در کارنامه خود داشت و این دو مساله را ضروری می‌دانست تا از حاکمیت ملی و استقلال خود در مقابل تجاوز دشمن دفاع کند‌. لازم به ذکر است که وسعت برد موشک‌های ایران محدود به دو هزار کیلومتر بوده که نشان‌دهنده این است که اسراییل واقعا از تیررس ایران خارج‌ بوده و نیز مبین حسن نیت ایران برای شرکت در مذاکرات نهایی است‌.


باوجود تمام این تلاش‌ها، این توافقنامه تمامی انتظارات ایران را دربر نداشت‌. باوجود اینکه ایالات‌متحده خود یکی از امضاکنندگان توافق بود اما هرگز تحریم‌های اعمال‌شده علیه ایران در رابطه با عدم رعایت حقوق بشر و حمایت از تروریسم را لغو نکرده است‌. بانک‌ها به دلیل ترس از تحریم از سوی آمریکا سرد شدند و از تضمین سرمایه‌گذاری‌های خارجی در ایران اجتناب کردند‌. در نتیجه در عرض این سه سال ایران فقط 10 میلیارد از 200 میلیارد دلار مورد انتظار را دریافت کرده است‌. بنابراین مشکلات اقتصادی ایران روی هم انباشته شده، ضمن اینکه کشور با معضلاتی چون خشکسالی شدیدی که پنج سال است ادامه دارد و کاهش 40 درصدی ارزش ریال در برابر دلار هم دست و پنجه نرم می‌کند‌. از طرفی در جبهه سیاسی، تصمیم ایالات‌متحده، محافظه‌کاران تندرو ایرانی را در درگیری درازمدت‌شان با رییس‌جمهور میانه‌رو، تقویت کرده است‌. به علاوه آنها هرگز به مزایای این توافقنامه و وعده‌های داده‌شده اعتقادی نداشتند و این توافق را ضعیف و بی‌فایده ارزیابی و آن را محکوم می‌کردند. آنها امیدواری به هر وعده از طرف آمریکا را به‌وضوح گمراه‌کننده می‌دانستند‌. از نظر آنها آمریکایی‌ها درنهایت چیزی ‌جز یک هدف را دنبال نمی‌کنند که همانا تلاش برای تغییر رژیم ایران است‌. اظهارات مکرر توسط مایک پمپئو، وزیر خارجه دونالد ترامپ و جان بولتون، مدیر شورای امنیت ملی، چنین تحلیلی را تایید می‌کند‌. ایرانیان که از فقدان اراده سیاسی پراگماتیک‌های میانه‌رو در قدرت ناامید شده‌اند، ناراحتی و نارضایتی‌شان را از روحانی پنهان نکرده‌اند‌. چه بسیار مردمانی که با نگرانی رسیدن دهه بعد را به نظاره نشسته‌اند یا حتی در اثر نگرانی از آینده تصمیم به ترک وطن گرفته‌اند‌. این تصمیم همان‌قدر به عدم توسعه اقتصادی مرتبط است که به فقدان برخورداری از آزادی‌های اجتماعی‌. رییس‌جمهور ایران که وعده‌های زیادی داده و متاسفانه به آنها عمل‌ نکرده است‌ امروز خود را به‌شدت ضعیف و در حالی می‌بیند ‌که بین چکش محافظه‌کاران و سندان مردمش گیر کرده است‌. از زمان خروج آمریکا از برجام، ایران وارد یک سکانس دیپلماسی حساس شده است‌. و عملکرد اتحادیه اروپا با همراهی ایران در جست‌وجوی راه‌ حل‌های ممکن برای حفظ توافق وین، در حقیقت بازتاب این حساسیت است‌. اما زمینه‌های بررسی شده (از قبیل ایجاد یکOFAC یا پس‌‌زمینه مستقل اروپایی، تقاضا از آمریکایی‌ها برای معافیت‌ از تحریم شرکت‌های اروپایی که قبلا در ایران سرمایه‌گذاری کرده‌اند، قوانین انسدادی و...) به‌هیچ‌وجه به نیازهای فوری اقتصاد ایران پاسخی نخواهند داد‌.
علاوه بر این معاون وزارت امور خارجه ایران اعلام کرد چنانچه هیچ استراتژی موثری از این رایزنی‌ها حاصل نشود قصد رییس‌جمهور روحانی عقب‌نشینی از توافقنامه و ازسرگیری غنی‌سازی اورانیوم خواهد بود و اگر این موضوع توسط ایران به انجام رسد، صادرات نفت ایران دچار مخاطره خواهد شد‌. اگرچه این موضوع چشم‌انداز فاجعه‌آمیزی برای اقتصاد شکننده ایران در پیش خواهد داشت‌.
در حال حاضر ایران می‌داند که اروپایی‌ها مسلما نمی‌توانند به سرعت در حل مشکلات به یاری‌اش بشتابند‌. اما باید در نظر گرفت که خروج ایران از توافق وین، خطر توجیه حمله نظامی آمریکا به مواضعش در خاورمیانه را به همراه خواهد داشت‌. دولت ترامپ کاملا تحت نفوذ دیپلماسی ضدایرانی عربستان سعودی و راست‌گرا‌های افراطی اسراییلی‌ قرار دارد که نماینده تندرو‌های حزب لیکود
محسوب می‌شوند‌.
بنابراین رسیدن به یک توافق جدید می‌تواند گزینه‌ای منطقی برای برون‌رفت از بحران باشد‌‌ و پس از آن می‌توان شلیک راکت ایران در جولان را موضوعی حساس و شروعی نامحتاطانه تلقی کرد اما نباید اشتباه گرفت‌. اینها موشک‌هایی با بُردی بسیار کوتاه و ضعیف هستند که بیشتر جنبه قدرت‌نمایی در برابر تجاوز دشمن دارند تا اینکه بخواهند نشانه اعلام جنگ باشند‌. ایرانی‌ها که دیپلمات‌های خبره‌ای هستند، به لحاظ سیاسی مدت‌هاست صحت این ادعا را درک کرده‌اند که «حق همیشه با قدرت است».
* دکترای حقوق از دانشگاه سوربن
متخصص ژئوپلیتیک خاورمیانه و جهان