ايران در ميان ۱۰ کشور افسرده جهان


گروه اجتماعي:  بررسي‌ها نشان مي‌دهد که ميزان افسردگي در ميان ايراني‌ها همچنان در حال افزايش است. موضوعات و مسائل مختلفي موجب افزايش نرخ افسردگي در کشور شده است. علايمي‌مانند خلق يا روحيه غمگين، به ميزاني که فرد را براي مدت قابل توجه و در شدت زياد گرفتار کند، از علايم افسردگي است. البته اين حس، متفاوت از احساس غمگيني گذرايي است که در اثر اتفاقات ناگوار براي فرد مي‌افتد. همچنين کاهش علاقه به اموري که اغلب براي فرد لذت بخش است. کاهش انرژي، کاهش يا افزايش اشتها، اشکال در خواب به انواع مختلف، کم‌خوابي و پرخوابي، افکار مغشوش از جمله افکار درباره مرگ، تمايل به مرگ يا خودکشي، از جمله علايم افسردگي در ميان افراد است. حقيقت اين است که با نگاهي به اطرافيان، بسياري از اين علايم را در ميان شهروندان مي‌توان مشاهده کرد. رشد افسردگي در ميان ايراني‌ها به مرز هشدار رسيده تا جايي که کوروش محمدي، رييس انجمن آسيب‌شناسي اجتماعي مي‌گويد ايران جزو ۱۰ کشور نخست به لحاظ ميزان افسردگي است.
کوروش محمدي، مشاور رئيس سازمان بهريستي کشور در گفتگو با ايلنا درخصوص ميزان و علت خشونت در جامعه ايراني و آسيب‌شناسي آن گفت: خشونت، هيجان مديريت نشده و در واقع طغيان احساسات منفي فرد است. اين نوع خشونت زماني اتفاق مي‌افتد که فرد با مجموعه‌اي از بن بست‌ها در زندگي خود مواجه شده و ميزان استرس‌هاي وارده بر فرد از آستانه تحمل وي بيشتر مي‌شود که در اين صورت وجود کمترين عامل تحريکي مي‌تواند، او را به اين کار وادار کند. در واقع ظرفيت رواني فرد مدت‌ها قبل از بروز خشونتي با اين شدت در اثر بروز استرس‌هاي مختلف و ناکامي‌ها در فرد پر شده تا جايي که توان مواجهه و پذيرش مساله پيش پا افتاده‌اي مثل جريمه را ندارد. محمدي خاطرنشان کرد: خشونت زماني رخ مي‌دهد که فرد به يک آستانه بسيار پائين از تحمل رسيده و در مواجهه با فشاري مثل عوامل محيطي و انواع خشونت‌هايي که در جامعه وجود دارد از فرد صادر مي‌شود. در جامعه ما در عصر حاضر عمدتا دلايل شکل‌گيري زمينه‌هاي خشونت علاوه بر اختلالات فردي، مجموعه‌اي از ناکامي‌هاي کوچک و بزرگ حاصل دوندگي‌هاي روزمره و تلاش‌هاي بي‌وقفه براي امرار معاش خانواده و حصول شرايط رفاهي و... را در بر مي‌گيرد. وقتي ظرفيت اصلي و توانايي فرد در مقابله با بحران و چالش‌هاي پيش رو تکميل مي‌شود، ديگر امکان پذيرش استرس و فشار ديگري براي او وجود ندارد و همانند آب داخل يک کتري که دماي آن به نقطه جوش رسيده، با کمترين عامل سطحي يا فشار بيروني قليان مي‌کند. مشاور رئيس سازمان بهزيستي ادامه داد: زندگي شهري عمدتا دوندگي، خستگي و ناکامي‌براي والدين و تنهايي و افسردگي را براي فرزندان در پي دارد، در حالي که زندگي سنتي ما در گذشته نه چندان دور هرگز چنين نبود و خانواده‌ها در آرامش و تعامل موثر و لحظات بيشتري را در کنار يکديگر سپري مي‌کردند. با ورود جامعه ما به دروازه‌هاي مدرنيته، زندگي شهري و شرايط امروزي نشان مي‌دهند افراد نشاط لازم براي تخليه هيجانات و فشارهاي روزمره را در اختيار ندارند به همين جهت سلامت روان‌شان همواره در معرض خطر آسيب‌هاي جدي است و خيلي زود برخي از آنها دچار آسيب‌ها و روابط ناسالم مي‌شوند. رئيس انجمن آسيب‌شناسي اجتماعي گفت: ايران جزو ۱۰ کشور نخست به لحاظ ميزان افسردگي است از مراجع مذهبي، علمي‌و دانشگاهي درخواست کرد، براي ترويج نشاط و ايجاد انگيزه و اميد در جامعه وارد ميدان شوند. تريبون‌ها و مراجع مذهبي، علمي‌و دانشگاهي در ترويج نشاط و ايجاد انگيزه و اميد در جامعه وارد ميدان شوند. خيلي موثر است که آحاد جامعه و شهروندان نيز بازگشتي هدفمند به سمت ارزش‌ها و سنت‌هاي پذيرفته شده جامعه داشته باشند و با احياي ارزش‌هايي مثل صله رحم و ايجاد شبکه‌هاي اجتماعي واقعي همچون دوستي‌ها، روابط فاميلي و همسايگي بجاي شبکه‌هاي مجازي که صرفا تنهايي را بدنبال دارد، بخش مهمي‌از روابط ناسالم و افسرده کننده را مرتفع کنند. محمدي خاطرنشان کرد: نگاه‌هاي افراطي در حوزه‌هاي اجتماعي هميشه نتيجه عکس مي‌دهد.اين تصور که برخي فکر مي‌کنند با ايجاد محدوديت در حوزه‌هاي فرهنگي و اعتقادي افراد ديندارتر مي‌شوند، اشتباه است. اگر بنا به تقويت اصول تربيتي باشد بايد بپذيريم که جامعه ما با چالش‌ها و بحران‌هاي جدي در چهار دهه اخير مواجه بوده و با آسيب‌هاي جدي به لحاظ روحي و رواني دست و پنجه نرم کرده است و حالا زمان آن رسيده که فضاهاي نشاط انگيزي براي مردم ايجاد شود. با بستن کافي شاپ‌ها و لغو کردن کنسرت‌ها و... نمي‌توان ادعا کرد که به جامعه ارزش تزريق مي‌کنيم. آن چيزهايي که نشاط جامعه را تقويت مي‌کند مثل کنسرت يا تماشاي فوتبال در کافي شاپ‌ها را بايد مديريت کرد به صورتي که آسيب‌هاي آن به حداقل برسد نه اينکه به کلي صورت مساله را پاک کرد، چون در اين صورت بروز آسيب‌هاي پنهان و جديد و عواقب آن بسيار شديدتر و وخيم‌تر خواهد بود.