توسعه توسعه‌نیافتگی

سجاد وجدانیان- اوضاع چه در عرصه ملی و چه در عرصه بین‌المللی به گونه‌ای پیش می‌رود که اصلا مطلوب نیست. ناکارایی‌های ساختاری در عرصه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی از یک سو و وابستگی نظام اقتصادی در کنار خروج آمریکا از برجام از سوی دیگر، ضعف‌ها و تهدیدها را تقویت می‌کنند. این آسیب‌های محیط داخلی و خارجی زمانی به اوج خواهند رسید که با برخی ایده‌های خوش‌بینانه همراه شوند. اینکه به انتظار ماندن اتحادیه اروپا در برجام بمانیم آن هم در حالتی که آنها تضمین‌های قابل قبول بدهند، البته اگر تضمین می‌دادند، قطعا به سود ایران بود، باز هم آرمان‌گرایانه است‌ چرا‌که اروپایی‌ها برای سرمایه‌گذاری در ایران نیازمند سیستم بانکی آمریکا هستند و حتی اگر خودشان هم بخواهند، باز هم نمی‌توانند به همکاری با ایران ادامه دهند. با این واقع‌بینی باید به دنبال راهی بود که بتواند در این اوضاع نامطلوب، مفید واقع شود. راهی هم که انتخاب می‌شود بستگی به درجه توسعه‌یافتگی واقعی کشور دارد. بررسی دستاوردهای برنامه‌های توسعه تاکنون به عنوان راهی برای تعیین درجه توسعه‌یافتگی نشان می‌دهد که در همه این سال‌ها، واردات، پاشنه آشیل اقتصاد کشور بوده است و با وجود همه تلاش‌هایی که شده، به درجه‌ای از توسعه که بتوان با تکیه بر آن به مواجهه با چالش‌های پیش رو‌ برویم، نرسیده‌ایم. لذا لازم است در مرحله نخست مشخص شود که دلیل ناکامی برنامه‌های توسعه چه بوده است تا راه تکرار خطا بسته شود. در پاسخ به این آسیب، اگر برای توسعه دو لایه درونی و بیرونی در نظر گرفته شود، لایه درونی هسته مرکزی توسعه خواهد بود که مبتنی بر بنیان‌های توسعه است و لایه بیرونی نمای ظاهری توسعه است که شامل رشد اقتصادی خواهد بود. اگر جهت حرکت از لایه درونی به بیرونی باشد، رشد اقتصادی به وجود آمده، حاصل توسعه خواهد بود ولی اگر جهت حرکت از لایه بیرونی به درونی باشد، رشد اقتصادی حاصل‌شده به دلیل بی‌توجهی به ساختارها، ظاهری خواهد بود و در واقعیت رشدی اتفاق نیفتاده است و هر آنچه هم که اعلام شود، نتیجه بازی‌های آماری خواهد بود. پس تا به حال جهت حرکت اشتباه بوده است. اما چرا این حرکت در جهت نادرست در همه برنامه‌های توسعه تکرار شده است؟ به دلیل اینکه برنامه‌ریزان اقتصادی به همه متغیرهای بنیادی دسترسی نداشته‌اند یا به بیان واضح‌تر اقتصاد به طور کامل در اختیار برنامه‌ریزان اقتصادی نبوده است و آنها تنها می‌توانسته‌اند برای متغیرهای لایه بیرونی برنامه‌ریزی کنند. این برنامه‌ریزی سبب توسعه‌نیافتگی شده است و چون در ادوار بعدی هم مبنا قرار گرفته است، سبب توسعه توسعه‌نیافتگی شده است. بدیهی است که وقتی نتوان هسته توسعه را ترمیم کرد یا بهبود بخشید، نمی‌توان با صیقل‌کاری لایه بیرونی به توسعه رسید. برای رسیدن به توسعه واقعی، باید دسترسی به همه متغیرهای پایه‌ای امکان‌پذیر باشد. باید هر چه زودتر توسعه واقعی را شروع کرد البته با ملاحظه اینکه برای شروع یک برنامه توسعه واقعی، کمتر از 180 روز وقت باقی است.
s.vojdanian@chmail.ir