حل مشکلات اقتصادی در گرو قبول هزینه‌های اجتماعی

مرتضی زمانیان*- بدون تردید یکی از مشکلات جدی سیستم تولید کشور نظام بانکی نامنظم و آشفته است. در حال حاضر شاهد نوعی ورشکستگی در نظام بانکی کشور هستیم‌ تا جایی که مجبور است برای ادامه حیات خود نرخ سود بانکی بالا را در دستور کار قرار دهد. در چنین شرایطی بدیهی است که تولید‌کننده با وجود انباشتی از مشکلات اقتصادی که بر سر راه خود دارد سرمایه‌های تولیدی خود را تبدیل به پول نقد و در بانک پس‌انداز کرده تا سود با امنیت بیشتری دریافت کند.
در مقابل این موضوع اما تولید‌کنندگانی که برای گسترش تولید خود تصمیم به دریافت وام داشته باشند به دلیل سود بالای تسهیلات بانکی سعی می‌کنند از این موضوع پرهیز کنند. چنین روندی به طور کلی موجب خواهد شد تا وظیفه ذاتی بانک‌ها به فراموشی سپرده شود. در حال حاضر بانک در کشور تبدیل به بنگاهی اقتصادی بدل شده که بیش از هر موضوعی در تلاش برای کسب سود بیشتر است.
بانک‌ها تبدیل به سیاهچاله‌ای شده‌اند که مشکلات اقتصادی را نه‌تنها حل نمی‌کنند بلکه هر روز این مشکلات را پیچیده‌تر از گذشته می‌کنند. در همین راستا تلاش شد با طرح قانون نظام بانکی در مسیر بهبود شرایط اقتصادی قدم برداشته شود اما متاسفانه این قانون مسکوت باقی مانده است و تلاشی برای اجرایی کردن آن نمی‌شود. اما باید تاکید کرد تا زمانی که نرخ سود بانکی مورد بررسی علمی جدی قرار نگیرد و کاهش علمی پیدا نکند به هیچ عنوان نمی‌توان به بهبود شرایط اقتصادی کشور امید داشت.
نکته اساسی آن است که به نظر می‌رسد در حیطه اقتصاد کشور نه‌تنها سیستم بانکی بلکه دیگر مسایل اقتصادی همچون مدیریت سیستم سلامت، صندوق‌های قرض‌الحسنه و صندوق‌های بازنشستگی با مشکلاتی پیرامونی مواجه هستند. این مشکلات اما حل نخواهند شد مگر زمانی که مسوولان کشور حاضر به پذیرش هزینه‌های اجتماعی آن باشند. تحمیل این هزینه‌ها به جامعه عواقبی خواهد داشت که پذیرش آنها از سوی دولتمردان مستلزم باور آن است که به واقع مشکلات اساسی و عمیق شده‌اند. این باور تا امروز شکل نگرفته و از همین رو است که اهتمامی در راستای حل شدن این مشکلات به عمل نیامده است.


اما تصور من بر این است که با فرض آگاهی مسوولان نسبت به شدت و عمق مشکلات شاید همچنان امیدی به این موضوع دارند که با ارائه راهکارهایی خلق‌الساعه همه مشکلات بهبود پیدا کنند. اگر چنین نباشد این موضوع مطرح است که چرا هر روز در این جراحی اقتصادی بزرگ تعلل می‌شود. به نظر می‌رسد با وجود آگاهی نسبت به مشکلات خطر آوار شدن آسیب‌های اقتصادی را تا امروز احساس نکرده‌اند.
هرچند امروز جامعه هزینه‌های تدریجی گسترده‌ای را برای مواجه شدن با مشکلات اقتصادی پرداخت می‌کند‌ اما این هزینه‌ها با وجود گسترده بودن کمتر از هزینه‌های دفعی مشهود هستند. تصور کنید اگر بنا باشد کسری ترازنامه بانک در یک شب مدیریت شود، تبدیل حساب‌های بانکی بزرگ به سهام یا بسته شدن این حساب‌ها بی‌شک با اعتراضاتی ناگهانی مواجه خواهد شد. از همین رو است که مسوولان تا امروز حاضر به پرداخت چنین هزینه‌ای نشده‌اند.
در نهایت اما میز سیاستمداران و مسوولان کشور این روزها با حجم وسیعی از مشکلات انباشته است که اولویت‌بندی برای حل آنها بسیار اهمیت دارد. شاید تا امروز حل شدن مسایل مربوط به روند تولید و کاستی‌های بانک‌ها در اولویت حل شدن مشکلات قرار نگرفته است.
*عضو اندیشکده مطالعات حاکمیت و سیاستگذاری