گزارش همدلی از ممانعت از اجرای سرود ناشنوایان در مصلای تهران ما کم آوردیم، شما تیتر بزنید!

همدلی| گروه اجتماعی - بعد از ماه‌ها تمرین با لباس‌های یکدست، چهره‌ای بشاش و مصمم یکی پس از دیگری قدم روی سن می‌گذارند و در جایگاه ویژه خود مستقر می‌شوند. یکباره صدای موسیقی در سالن طنین‌انداز می‌شود. دست‌هایشان بالا می‌رود و همچون قوی زیبا شروع به حرکت می‌کند، اعضای بدن چشم، صورت، لب‌ها و.. یکی پس از دیگری به کمک دست‌ها می‌شتابند تا انتقال مفاهیم شعر موسیقی به مخاطب به زیباترین شکل انجام گیرد. این همکاری فیزیکی، هارمونی زیبایی را شکل می‌دهد. بازدید کنندگان نمایشگاه قرآنی در مصلای تهران میخکوب اجرای زیبای آنان می‌شوند و هرازگاهی با لبخند و کف زدن‌ آنان را به ادامه اجرا دلگرم ‌می‌کنند. آن سوتر مربی گروه با چادری مشکی در میان تماشاگرانی که یکدست سفید پوشیده در نقش رهبر ارکستر با حرکات دست گروه هنری را هدایت می‌کند.
زمانی که همه غرق در هنرنمایی هنرمندان ناشنوا بودند و هنرمندان در تلاش برای جلب رضایت هر چه بیشتر تماشاگران، ناگهان چهره زشت سانسور باز خود را نشان داد و عده‌ای با بهانه‌های واهی از ادامه اجرای برنامه به زبان اشاره به دلیل آنچه که آنها اجرای «حرکات موزون» می‌خواندند جلوگیری کردند. حرکات موزون در ادبیات برخی به رقص تعبیر می‌شود. در حالی از اجرای گروه سرود بانوان ناشنوا در مصلای تهران در روز 5 خرداد به دلیل شباهت آن با حرکات موزون یا همان رقص جلوگیری شد که از یک سو ترویج زبان اشاره از مفاد کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت است که ایران از 1388 در آن عضو شده است و از سوی دیگر تمام اعضای گروه سرود همگی پوشش کامل اسلامی را رعایت کرده بودند و برنامه‌ای به مناسبت ماه رمضان و با مضامین مذهبی اجرا می‌کردند که پیشتر در نقاط مختلف تهران توسط همین گروه به اجرا درآمده و مورد استقبال مخاطبان نیز قرار گرفته بود. اما پس از اجرای دو برنامه، از ادامه آن جلوگیری به عمل آمد.
در ویدیویی که از مربی و سرپرست این تیم در فضای مجازی دست به دست می‌شود وی در این باره می‌گوید:«ما امروز برنامه داشتیم و قرار بود سرود اجرا کنیم. دو اجرا در مورد امام رضا(ع) و ماه مبارک رمضان انجام دادیم. بعد از اجرا به ما خبر دادند که سرودتان را اجرا نکنید چون اشاره شما برابر حرکات موزون است در حالی که اشاره بچه‌ها برابر زبان صحبت کردن آنهاست. در عین حال اشاره آنها بسیار معنوی بود. جالب بود که همه مردم (از اجرا) خوششان آمد اما متاسفانه مردمی که (زبان) ناشنوایان را نمی‌شناختند اعلام کردند که نباید اجرا کنند.»وی در ادامه افزود: «من متاسفم برای همه آنهایی که می‌گویند ما از معلولین حمایت می‌کنیم، اما در این زمان که ماه مبارک رمضان است و همه باید با هم مهربان باشند، حق و حقوق ناشنوایان را به راحتی پایمال می‌کنند.»
«تیغ سانسور» در کشور ما اصطلاح غریبه‌ای نیست. حافظه تاریخی مردم ما نمونه‌های بی‌شماری از این سانسورها را در خاطر دارند. اگر چه لطمه تیغ سانسور بر تن خانواده هنر و فرهنگ بیشتر از سایر حوزه‌ها به چشم آمده اما حوزه‌های دیگر نیز از زخم تیز آن بی‌نصیب نماندند. در طول این سال‌ها از نشریات ‌روزنامه‌ها و کتاب‌ها گرفته تا فیلم‌ها و نمایش‌ها و حتی شخصیت‌های سیاسی، ورزشی و هنری نیز از زخم آن در امان نماندند. «ناصر ملک مطیعی » هنرمند نامدار و محبوب سینمای ایران که دو روز پیش بعد از عمری عزلت و گوشه‌نشینی اجباری دار فانی را وداع کرد نمونه روشنی از این سانسورها و ممنوع‌التصویری است. ملک مطیعی که به‌خاطر فعالیت هنری 20ساله‌ خود 40سال محدود و ممنوع التصویر بود همزمان با انتشار خبر مرگش ممنوعیت تصویرش برچیده شد و عکس آن با خبر مرگش به صفحه تلویزیون بازگشت.


اگرچه سال‌هاست زندگی ما با سانسور گره خورده است و این اصطلاح برایمان واژه بیگانه‌ای نیست به نحوی که دیگر اغلب ما از شنیدن سانسور یا ممنوع‌التصویری بازیگر بازیکن مجله کتاب و ... تعجب نمی‌کنیم و برایمان به یک امر عادی، تکراری و روزمره تبدیل شده است. اما وقتی می‌شنوی تیغ سانسور بر تن هنرمندان ناشنوا نیز نشسته است برای لحظاتی گیج می‌شوی و زمانی که تلاش آنان برای اثبات خود و غلبه بر محدودیت‌ها و مشکلاتشان که خود در مواردی از نزدیک شاهدش بودی را در ذهن مجسم می‌کنی، بغضت می‌گیرد و قلبت به درد می‌آید. درست زمانی که میان احساس‌های ناخوشایند و ناشناخته دست و پا می‌زنی و در تقلا توجیهی برای این عمل در ذهنت می‌گردی ناگاه یاد مراسم برج میلاد و حرکات موزون دختران 7 ساله برج میلاد می‌افتی. مراسم جنجالی که چون با حضور شهردار وقت تهران برگزار شد حاشیه‌ها و گرفتاری‌های زیادی برای محمدعلی نجفی به همراه داشت به نحوی که برخی از احضار شبانه وی به دادستانی خبر دادند و برخی دیگر نیز آن مراسم را مقدمه‌ای بر استعفای شهردار سابق تهران دانستند. با یادآوری آن مراسم و نقش حرکات چند دختر کم سن و سال در آینده مدیریت شهری پایتخت یک کشور چشمانت را می‌بندی و زیر لب می‌گویی این قصه سر دراز دارد.
خبر متوقف کردن اجرای سرود بانوان هنرمند ناشنوا اگر چه با اقبال رسانه‌ای مواجه نشد و این خبر چندان در سطح رسانه‌های رسمی انعکاس نیافت، اما اعتراضات زیادی را در شبکه‌های اجتماعی به همراه داشت. «کمپین معلولان» نیز با اعتراض به متوقف کردن این برنامه بخش‌هایی از آن اجرا را در صفحه توئیتر خود به نمایش گذاشته است.
در این سکوت رسانه‌ای خبرنگار همدلی با چند تا از مسئولان دخیل در این موضوع تماس گرفت اما متاسفانه برخی جوابگو نبودند و برخی حاضر به مصاحبه نشدند. تنها کسی که با مصاحبه‌اش به این موضوع واکنش نشان داد. «محمد نوری» مدیرعامل دفتر فرهنگ معلولین بود. وی به خبرنگار همدلی گفت: زبان اشاره زبانی خاص و زبان ارتباط ناشنواها است. در پشت حرکات فیزیکی افراد ناشنوا مفاهیمی نهفته است و آنان برای انتقال مفاهیم و منظوری که در ذهن دارند ناچار هستند که از اعضا و جوارح خود کمک بگیرند. متاسفانه برخی حرکات ناشنواها را به رقص تعبیر می‌کنند و تعبیر اشتباه آنان باعث برخوردهای اشتباه با ناشنواها می‌شود. در صورتی که در روایت‌های اسلامی نیز به زبان اشاره، اشاره شده است و در اسلام روایاتی داریم که ائمه اطهار در موارد لازم از زبان اشاره استفاده کردند و حتی قرآن مجید در دو آیه به این موضوع اشاراتی دارد.
مدیر عامل دفتر فرهنگ معلولین جمعیت ناشنوا و کم‌شنوایان کشور را 2 میلیون اعلام کرد و با اشاره به بحث معیشت معلولان گفت: افراد معلول اعم از مرد و زن حق زندگی دارند. آنها نیز دغدغه معیشت دارند و برای گذران زندگی‌شان نیز نیاز به درآمدزایی دارند. برخی از معلولان و ناشنوایان از تئاتر یا سرود کسب درآمد می‌کنند. اگر ما بخواهیم به‌خاطر تعبیر اشتباه از حرکات آنان که زبان ارتباطشان است منبع درآمدشان را بگیریم آنان را دچار مشکلات و صدمه‌های ی کردیم که قابل جبران نیست.
انتظار می‌رود مسئولان حداقل نسبت به افرادی که زندگی‌شان با معلولیت گره خورده است احساس مسئولیت بیشتری داشته باشند و در راستای تسهیل کار و زندگی آنان قدم بردارند و مشوق فعالیت‌های اجتماعی آنان باشند. نه خود گره‌ای به مشکلاتشان بیفزایند و با تنگ‌نظری و رفتارهای غیرمسئولانه آنها را از اجتماع و فعالیت‌های اجتماعی ناامید و گریزان و به سمت انزوا و گوشه‌گیری سوق دهند.