75 درصد از جمعیت شهرهای جنوب شرقی کشور« فقر غذایی» دارند سیستان و بلوچستان در جامه درد

همدلی| همه چیز از انتشار یک پست و عکس اینستاگرامی شروع شد:«فقر آن قدر در سیستان وبلوچستان گسترش یافته که مردم بخش‌هایی از این استان ناچار شده‌اند برای بقا از گوشت گربه ارتزاق کنند!». خبر کوتاه و تکان‌دهنده بود. با این حال ساعاتی از انتشار آن نگذشته بود که توسط برخی مسئولین تکذیب شد. هر چند تکذیب خبر، خیال‌ها را آسوده کرد، اما واقعیت‌های آماری و میدانی حاکی از رنج فقر نان و معیشت برای مردمان این استان است.
گزارش خبرنگار صدا‌و سیما، فریاد بسیاری را در آورد. برخی می‌گویند احتمالا هدف این خبرنگار از انتشار این خبر تخطئه دولت است. از این‌رو او را به سیاه‌نمایی متهم کرده و خواهان برخورد دستگاه قضایی با او شده‌اند. در آخرین مورد ابراهیم حمیدی، رئیس کل دادگستری استان سیستان و بلوچستان در این باره اظهار داشت:«چون این مطلب کذب در بین مردم منطقه بازتاب بسیار بدی داشت، دادستانی به عنوان مدعی‌العموم علیه این فرد به اتهام نشر مطالب خلاف واقع و تشویش اذهان عمومی اعلام جرم کرد و منتشر کننده این مطلب، تحت تعقیب قرار گرفته است».
در میانه این ماجرا اما نماینده زاهدان سخنانی را بر زبان راند که بیش از داده‌های کذب‌ می‌تواند واقعیت دهشتناک را نشان دهد.
اینکه «۷۵ درصد مردم استان سیستان و بلوچستان فقر غذایی دارند؛ اینکه مردم روستاهای این استان آب سالم برای خوردن ندارند، اینکه نان ندارند و سر آخر اینکه از هر نظری که فکرش بکنید شرایط معیشت در استان نامطلوب است.»


براساس آمارهای منتشر شده حتی در مرکز استان (زاهدان)، ۳۵۰هزار نفر از شهروندان فاقد آب لوله‌کشی سالم هستند، چه برسد به خانوار ساکن در روستاهای بسیار محروم گمشاد، کندوکه، ملادادی، جهان‌آباد، رودینی، هیرمند و قرقری و....
پرسشی که در اینجا‌ می‌توان مطرح کرد این است:آیا می‌توان بر واقعیت‌های آماری رسمی از سوی نهادهای دولتی سر پوش گذاشت؟ اینکه بر اساس آمارهای منتشره استان سیستان و بلوچستان به لحاظ شاخص‌های اقتصادی و اجتماعی «توسعه‌نیافته‌ترین» استان ایران به شمار می‌رود؟
هرچند در مورد سنجش فقر، آمارها تا حدود زیادی مخدوش است، با این حال براساس گفته خود مسئولان، حدود 80درصد از مردم سیستان و بلوچستان زیر خط فقر هستند و بدتر آنکه 75درصد مردم فقر غذایی دارند.
این در حالی است که حدود 60درصد از جمعیت شهری این استان با تنش آبی مواجه است و نزدیک به 1400 روستا متقاضی آب از طریق تانکر هستند.
قرار بود دولت یازدهم ۵۰۰ میلیون دلار اعتبار از محل صندوق توسعه ملی به رفع بحران کم‌آبی استان سیستان و بلوچستان اختصاص دهد، اما بر اساس گفته‌های مقامات استانی ظاهراً دولت تاکنون به این وعده خود عمل نکرده است.
بعد از انقلاب مسئله پیمایش سرزمینی را جدی نگرفتند.
در همین رابطه وحید محمودی اقتصاددان به همدلی‌ می‌گوید: در جامعه ما گسترش فقر با افزایش شکاف طبقاتی رابطه‌ای غیر محسوس دارد.
یکی از جلوه‌های خشن و عریان شکاف طبقاتی را‌ می‌توان در عکس‌های افرادی سوار بر ماشین‌های مدل بالا و گاهی تزیین شده با طلا در کنار تصویر مناطق محروم استان سیستان یا کارگاه‌های آجرپزی اطراف تهران دید.
او‌ می‌گوید: در حالی که یکی از شعارهای مهم انقلاب 57 تحقق عدالت اجتماعی و رفع تبعیض و شکاف طبقاتی بود، با این حال دولت‌ها در بعد از انقلاب مسئله پیمایش سرزمینی را جدی نگرفتند؛ به این معنا که در نسبت با ظرفیت‌های استان‌های مختلف، برنامه توسعه تدوین نشد. از طرفی نظام آموزش رسمی ما دچار معضلات اساسی است. اگر جامعه‌ای در حوزه‌های آموزش و سلامت، توزیع منصفانه‌ای از امکانات صورت دهد و از سویی توانمندسازی منابع انسانی صورت بگیرد، هر استانی برای خود می‌تواند ایجاد شغل کند.
محمودی یکی از راهکارهای مهم مقابله با شکاف طبقاتی و درآمدی بین استانی در شرایط حاضر را بسته‌های حمایتی و تشویقی دولت عنوان کرد.
او درباره شرایط ناگوار اقتصادی در استان سیستان و بلوچستان که به گفته نماینده این استان در حال حاضر به شکلی از فقر غذایی رسیده،‌ می‌گوید:«دولت باید اهتمام بیشتری به این مناطق داشته باشد و نباید مسائل قومیتی، مذهبی و تکثر فرهنگی در اقدام حمایتی دولت تاثیری داشته باشد. از‌این‌رو اولین اقدام دولت باید این باشد که متناسب با توسعه‌نیافتگی یک منطقه، تخصیص منابع را صورت‌بندی کند. همچنین وضعیت ثبات امنیت سرمایه‌گذاری از سوی نهادهای قضایی و اجرایی تضیمن شود.»
نگاه امنیتی را برداریم
یک واقعیت تلخ دیگر درباره استان سیستان و بلوچستان نگاه امنیتی به این استان است که باعث شده روند سرمایه‌گذاری در این استان را تا حدودی مختل کند. از این‌رو این گفته نماینده زاهدان در مجلس که دولت را مسئول رسیدگی به وضعیت سلامت و معیشت مردم این استان معرفی کرده، باید در کنار حذف رویکرد امنیتی نسبت به این استان مورد بررسی قرار داد. به عبارتی بهبود وضعیت استان سیستان و بلوچستان در گرو رویکردی واحد از سوی مجموعه حاکمیت و قوای سه گانه است. هر چند گزارش خبرنگار صدا و سیما که احساسات مردم را جریحه‌دار کرده بود، تکذیب شد، اما نمی‌توان سویه‌هایی واقعی این گزارش را که تصویر «گرسنگی» و مبارزه برای بقا در سیستان و بلوچستان است، نادیده گرفت.«اینکه شرع و دین درباره کسی که به مرز گرسنگی شدید -به نحوی که زندگی او تا حد مرگ به خطر افتاد رسیده- چه حکمی دارد مسئله‌ای است که کارشناسان مذهبی باید به آن پاسخ گویند، با این همه ورای غیر واقعی بودن چنین خبری آنچه مهم است فقر و گرسنگی گسترده‌ای است که بخش‌های اعظمی از سیستان و بلوچستان را در بر گرفته است.»