نخستين كميسيون مشترك برجام بدون حضور امريكا در وين برگزار شد: تنها چند هفته تا تصميم ايران

سارا معصومي
 
 
«وين، هتل كوبرگ، نشست كميسيون مشترك برجام در غيبت پرچم ايالات متحده پشت سر مذاكره كنندگان ايران،گروه 5، مديركل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي و نماينده اتحاديه اروپا»، اين تركيب جديدترين شكل تيم باقيمانده در توافق هسته‌اي با ايران است.


شمارش معكوس آغاز شد. ايران به اروپا تا پايان ماه مه يعني كمتر از 5 روز ديگر براي ارايه بسته پيشنهادي در حمايت از برجام وقت داد. بسته پيشنهادي‌اي كه قرار است به نوعي ضمانت تداوم اجراي توافق هسته‌اي در سال‌هاي باقيمانده از آن و در غيبت ايالات‌متحده باشد. تهران هم اروپا را در جريان شرط و شروط‌هاي خود قرار داده و هم درخواست‌هايش را چه در جلسات كارشناسي دو هفته اخير و چه در جلسه كميسيون مشترك روز گذشته در وين مطرح كرده است. شرط‌ها و درخواست‌هاي تهران روي ميز كار نمايندگان گروه 5 قرار گرفته و سيدعباس عراقچي، معاون سياسي وزير خارجه و مذاكره‌كننده ارشد در پرونده هسته‌اي شامگاه ديشب وين را به مقصد تهران ترك كرده تا تصميم به اروپايي‌ها واگذار شود. دستان ايران در توافق هسته‌اي همچنان پر است و آژانس بين‌المللي انرژي اتمي براي يازدهمين بار از زمان اجراي برجام و نخستين‌بار از زمان عقب‌نشيني امريكا از حضور در برجام تاكيد كرده كه تهران به تمام تعهدهاي ريز‌و‌درشت خود در قالب اين توافق پايبند بوده است. برهمين اساس يوكيا آمانو، مديركل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي نيز روز گذشته براي نخستين‌بار در بخش افتتاحيه نشست كميسيون مشترك حضور نمادين داشت تا حامل اين پيام باشد كه تنها مرجع تاييد يا تكذيب‌كننده پايبندي ايران به برجام، آژانس است.
اكنون نوبت اروپا است كه با بسته پيشنهادي اقتصادي خود تهران را متقاعد به باقي ماندن در توافق هسته‌اي كند. سيدعباس عراقچي در وين تذكر داد كه ايران هنوز تصميم نهايي خود را نگرفته و منتظر بسته اروپايي مي‌ماند كه بايد با تبعات خروج امريكا از برجام مقابله كند. در نزديك به سه هفته گذشته از توقف حضور امريكا در توافق هسته‌اي با ايران، اروپايي‌ها هم بر حمايت‌هاي سياسي از برجام افزوده‌اند و هم در چند مرحله طرح‌هاي اقتصادي را براي مقابله با تحريم‌هاي امريكا روي ميز گذاشته‌اند كه يكي از اين طرح‌ها احياي فرآيند قوانين مسدود‌كننده تحريم‌هاي امريكا براي شركت‌ها و كمپاني‌هاي اروپايي است.
از اصرار برجامي اروپا تا اتاق جنگ اقتصادي امريكا
ماك پمپئو، وزير خارجه ايالات‌متحده هفته گذشته در نخستين سخنراني مهم و جدي خود پس از به دست گرفتن سكان ديپلماسي ايالات متحده و البته نخستين اظهارنظر رسمي درباره ايران پس از خروج امريكا از توافق هسته‌اي اعلام كرد كه برنامه چهل‌و‌پنجمين رييس‌جمهور امريكا براي ايران وضع شديدترين تحريم‌ها عليه تهران است و هشدار داد كه به محض اجرايي شدن اين تحريم‌هاي امريكايي، جهان بايد براي اجراي اين تحريم‌ها با امريكا همراه شود. برخلاف همراهي‌اي كه امريكا انتظار آن را حداقل از متحدان شماره يك خود در اروپا دارد، تروييكاي اروپايي (بريتانيا، فرانسه و آلمان) در كنار اتحاديه اروپا عزم خود براي نه‌تنها حفظ بلكه تعميق رابطه اقتصادي با تهران جزم كرده‌اند. اين شكاف ميان اروپا و امريكا، يك طرف را به سمت وضع قوانين مقابله‌كننده با تحريم‌هاي امريكا و طرف ديگر را به وضع شديدترين تحريم‌ها كشانده است. درحالي كه تيم‌هاي كارشناسي ايران و گروه 5 در وين مشغول رايزني بر سر جزييات درخواست‌هاي اقتصادي تهران و توان طرف مقابل براي اجرايي كردن آنها بودند، قلم‌ها در وزارت خزانه‌داري امريكا به سمت نگارش تحريم‌هاي جديد ايران چرخيد. دفتر كنترل دارايي‌هاي خارجي وزارت خزانه‌داري امريكا (SDN) با عنوان «اتاق جنگ اقتصادي امريكا عليه ايران»، نام چند فرد و شركت مرتبط با ايران را به فهرست تحريم‌هاي خود اضافه كرد. اتهام منتسب به افراد حقيقي اضافه‌شده به ليست تحريم‌ها ارتباط با شركت‌هاي هواپيمايي معراج و ماهان بود. علاوه بر اين چند شركت هواپيمايي با عناوين بلواير، دنا و اوتيك و همچنين چند شركت نيز به اتهام ارتباط با هواپيمايي‌هاي معراج و ماهان به ليست تحريم‌ها افزوده شدند. خزانه‌داري امريكا همچنين 31 فروند هواپيماي متعلق به شركت‌هاي هواپيمايي ماهان، معراج، كاسپين و پويا اير را به فهرست تحريم‌هاي خود اضافه كرده است. 5 فروند از اين هواپيماها متعلق به معراج، 9 فروند متعلق به كاسپين، 5 فروند متعلق به پويا اير و 12 فروند متعلق به ماهان هستند. هواپيماي ايرباس ۳۲۰ خطوط هوايي معراج با شماره دم EP-AJC كه روز پنجشنبه در فهرست تحريم‌هاي امريكا قرار گرفت، جزو هواپيماهايي است كه با عنوان هواپيماي تشريفات دولت جمهوري اسلامي ايران ثبت شده و گفته مي‌شود در اختيار حسن روحاني، رييس‌جمهور است. همچنين دارايي‌هاي خارجي 9 فرد و شركت به بهانه تامين كالاهاي امريكايي براي شركت‌هاي هواپيمايي تحت تحريم ايران نيز در ليست سياه قرار گرفته‌اند. درحالي كه دونالد ترامپ و مايك پمپئو در سخنان خود به‌شدت به دنبال القاي اين مساله هستند كه طرف حساب تحريم‌هاي امريكايي دولت و حاكميت در ايران است اما در تازه‌ترين دور از تحريم‌هاي امريكا شركت‌هايي كه اقدام به تامين قطعات و ارايه خدمات براي ناوگان هوايي تحت تحريم ايران مي‌كنند نيز وارد ليست سياه شده‌اند. اين تحريم‌ها در حالي بر سيستم ناوگان هوايي ايران اعمال شده است كه اين سيستم به دليل سال‌هاي متناوب تحريم به‌شدت فرسوده شده و ايران پس از برجام اقدام به انعقاد قراردادهاي متعدد با ايرباس و بويينگ براي نو و بهينه‌سازي ناوگان هوايي خود كرده بود.
مقابله اروپا با امريكا از وعده شفاهي تا ميدان اجرا
در حال حاضر اروپا و امريكا هركدام مسير مستقلي را در مواجه با تهران دنبال مي‌كنند. اروپا پس از چندماه تلاش از ماه ژانويه تا نخستين روزهاي ماه مه براي راضي كردن ترامپ براي باقي ماندن در برجام اكنون به تهران چشم دوخته تا بتواند با باقي ماندن ايران در توافق بدون امريكا نخستين دستاورد ديپلماسي واحد اروپايي را حفظ كند. امريكا نيز با تعيين شرط‌هاي عجيب و غريب براي ايران ادعا مي‌كند به دنبال توافقي بهتر و جامع‌تر است كه البته ايران چنين تلاشي را مضحك مي‌خواند. هرچند اروپا امروز بدون توجه به تحريم‌هاي امريكا ژست استقلال گرفته اما اين فاصله ميان اروپا و امريكا بر سر ايران به زودي به تصادم اين دو سياست مجزا منتهي خواهد شد. بسته پيشنهادي كه اروپا در حال تدوين آن براي حفظ برجام بدون امريكا است مي‌تواند مانع از اجماع مورد نياز ترامپ براي تحت فشار قرار دادن ايران شود و در نهايت امريكا و اروپا در حالت منازعه مستقيم با يكديگر بر سر ايران قرار خواهند گرفت. هرچند كه اروپايي‌ها مي‌گويند طرح‌هاي بسياري براي مقابله با تحريم‌هاي امريكا در قبال ايران در چنته دارند اما بسياري از تحليلگراني كه به دنبال بررسي واقعيت‌هاي روي ميدان هستند، اعتقاد دارند كه شركت‌ها و كمپاني‌هاي بزرگ اروپايي در صورت عدم معافيت از تحريم‌هاي امريكا، عطاي بازار بكر ايران را به لقاي آن بخشيده و عقب مي‌نشينند. هرچند كه برخي از رسانه‌هاي منتقد دولت از غفلت مذاكره‌كنندگان در برابر ناتواني اروپا سخن مي‌گويند يا اقدام‌هاي اروپا براي نگاه داشتن تهران در توافق را به تله اروپا براي ايران تشبيه مي‌كنند اما تيم مذاكراتي ايران، ترديدها نسبت به توانايي اروپا را از نظر دور نگاه نداشته است. اروپا به سه دليل سياسي، اقتصادي و بوروكراسي نمي‌تواند تمام نيازهاي ايران از برجام بدون امريكا را تامين كند. در بعد سياسي نمي‌توان اين نكته را از نظر دور نگاه داشت كه اروپا و امريكا در قالب رابطه فراآتلانتيكي متحدان سنتي و شركاي پر و پاقرص هم محسوب مي‌شوند لذا شايد بتوان از شكاف در اين اتحاد يا سست شدن چندپايه از پايه‌هاي متفاوت اين رابطه سخن گفت اما استقلال كامل اين دو از هم رويايي بيش نيست. در بعد اقتصادي نيز آماده‌سازي نظام حقوقي و اقتصادي در اروپا براي مقابله با تحريم‌هاي ايران زمان بر است و تهران در دو سال و نيم گذشته از اجراي برجام حتي با وجود حضور امريكا در اين توافق نيز به طور كامل از منافع اقتصادي آن منتفع نشده است. از حيث بروكراسي حاكم بر اتحاديه اروپا نيز هرچند كه اتحاديه اروپا در قالب كلي و سه كشور اصلي اروپايي در قالب جزيي‌تر براي مقابله با تحريم‌هاي امريكا اعلام آمادگي كرده‌اند اما اتحاديه اين سه كشور به تنهايي نيست و در مجموع 27 كشور بايد نظر خود را براي ايستادن در كنار ايران درروزگار برجام بدون امريكا اعلام كنند. در چنين فضايي است كه چهره‌هايي چون آنگلا مركل، صدراعظم آلمان به صراحت مي‌گويند كه نبايد درباره توان اروپا بدون امريكا زياده از حد اغراق كرد بلكه بايد به فكر نحوه تداوم برجام با ابزارهاي ملموس و در اختيار بود.
درحالي كه اروپايي‌ها طرح مصوب سال 1996 براي مقابله با تحريم‌هاي كوبا توسط امريكا را اين‌بار نيز براي كمك به ايران در آستانه اجرا قرار داده و مي‌گويند كه به دنبال تعريف راه‌هايي براي انتقال مستقيم پول از دولت‌هاي اروپايي به بانك مركزي ايران هستند و براي تضمين امنيت پروژه‌هاي اروپايي در ايران از بانك سرمايه‌گذاري اروپايي مايه خواهند گذاشت اما باز هم شك و شبهه‌ها درباره اجرايي شدن تمام اين طرح‌ها ادامه دارد. گروه ارواسيا كه مسووليت ارايه مشاوره در حوزه ريسك‌هاي اقتصادي در سرمايه‌گذاري را برعهده دارد در تازه‌ترين گزارش خود اعلام كرده كه حتي با وجود باقي ماندن ايران در توافق هسته‌اي بدون امريكا باز هم چندماه ديگر زماني كه تهران متوجه شود نمي‌تواند از جريان اقتصادي آزاد با توجه به كارشكني‌هاي امريكا بهره‌مند شود، از اين توافق خارج خواهد شد.
تحريم‌هاي ثانويه، ابزار اجبار و نه جلب
همراهي اروپا
با وجود تمام اعتراف‌هاي صادقانه به رابطه راهبردي اروپا و امريكا از زمان حضور دونالد ترامپ در راس قدرت در كاخ سفيد مجموع تصميم‌هاي سياسي وي كه برجام نيز يكي از آنها است تحليلگران را به سمت اين نكته سوق داده كه رابطه فراآتلانتيكي ديگر به سبك و سياق قبل نيست و تبعات تصميم‌هاي ترامپ درست مانند شخصيت وي غيرقابل پيش‌بيني است. چهره‌اي مانند دونالد تاسك كه رياست شوراي اروپا را برعهده دارد اخيرا اظهارنظرهاي بسيار تندي درباره دونالد ترامپ داشته و در يكي از تازه‌ترين‌هاي آنها مي‌گويد: «مشكل در عالم سياست زماني نيست كه شما يك دشمن يا رقيب غيرقابل پيش‌بيني داريد بلكه مشكل زماني است كه نزديك‌ترين دوست شما غيرقابل پيش‌بيني است.» دولت دونالد ترامپ نه تنها شعار وضع شديدترين تحريم‌ها عليه ايران را داده بلكه روند توسعه دامنه تحريم‌هاي پيشين را هم آغاز كرده است. اما مشكل زماني آغاز مي‌شود كه امريكا نمي‌تواند روي كمك اروپا حساب باز كند. سي‌ان‌بي‌سي در گزارشي در اين باره مي‌نويسد: دولت‌هاي جورج بوش و باراك اوباما در روندهاي تدريجي توانستند حمايت‌هاي بين‌المللي براي تحريم ايران به بهانه برنامه هسته‌اي اين كشور را جلب كنند. نتيجه آن تلاش‌ها وضع رژيم تحريمي چندجانبه‌اي شد كه در قالب آن تحريم‌هاي اروپا و امريكا با همپوشاني كامل فشارها را بر ايران افزايش دادند. مشكل ترامپ اما اين است كه يك نگاه و رويكرد چندجانبه را دنبال نمي‌كند بلكه به دنبال استفاده از ابزارهايي مانند ابعاد اقتصادي امريكا و نفوذ آن بر سيستم مالي جهاني براي وادار كردن اروپا به تبعيت از امريكا و نه همراه و همگام شدن با آن است. ترامپ با بازگرداندن تحريم‌هاي ثانويه نه فقط ايران بلكه اروپايي‌ها را كه با ايران همكاري مي‌كنند را هم تنبيه مي‌كند. جان فورر از تحليلگران ارشد شوراي آتلانتيك در اين باره مي‌گويد: متوسل شدن به تحريم‌هاي ثانويه بهترين مصداق براي به تصوير كشيدن اين مساله است كه هدف مدنظر ترامپ براي جلب اجماع جهاني بي‌فايده خواهد بود. حقيقت اين است كه اروپا و امريكا بر سر بهترين راه براي حل و فصل اختلاف‌ها با ايران با هم اختلاف بنيادين دارند. بهترين مصداق اين اختلاف اروپا و امريكا نيز سخنان هفته گذشته مايك پمپئو است كه نه‌تنها از ايران خواست امتيازهاي هسته‌اي بدهد بلكه خواهان خانه‌تكاني كلي ايران در حوزه سياست خارجي نيز شد. پيش‌بيني تاثير اين اختلاف بر سر نحوه مواجهه با ايران بر رابطه اروپا و امريكا آسان نيست و نمي‌توان گفت كه تا چه اندازه اختلاف ميان بروكسل و واشنگتن برسر ايران مي‌تواند بر گفت‌وگوهاي تجاري ميان امريكا و اروپا تاثيرگذار باشد.
نكه قابل توجه ديگر اين است كه هربار حرف تحريم‌هاي ثانويه به ميدان آمده اختلاف ميان اروپا و امريكا هم عيان شده است. به عنوان نمونه بيل كلينتون و جورج بوش روساي جمهور سابق امريكا نيز تحريم‌هاي ثانويه براي مقابله با ايران و كوبا را وضع كردند اما از ترس جنگ تجاري با اروپا آن را كليد نزدند. در حقيقت مي‌توان گفت كه هربار در تاريخ معاصر مساله تنبيه شركت‌هاي اروپايي به دليل عدم تبعيت از تحريم‌هاي امريكا به ميان آمده بحراني ايجاد شده است. اين‌بار نيز كارشناسان بر اين باورند كه اگر اروپا ايستادگي كند بحران ميان دو متحد قديمي اجتناب ناپذير خواهد بود. از سوي ديگر رويكرد يكجانبه‌گرايانه ترامپ نيز مي‌تواند تبعات بلندمدت بسياري براي نفوذ و قدرت امريكا در سطح بين‌المللي داشته باشد. يكي از اثرات آن مي‌تواند ترغيب كشورهايي مانند چين به توسعه راهكارهاي جايگزين و جانبي براي گردش‌هاي مالي جهاني با ارزي غير از دلار باشد كه امروز نيز اين بحران وجود دارد.