سالروز وفات ام المومنین حضرت خدیجه کبری (س) تسلیت باد

رسول‌خدا(ص) در سال‌های نخست پس از بعثت، روزگار سخت و طاقت‌فرسایی را پشت سر گذاشت؛ روزگاری که در آن، حتی برخی از نزدیکان نسبی آن حضرت، با او به مخالفت برخاستند و از هیچ اقدامی برای جلوگیری از ابلاغ رسالت پیامبرخدا(ص)، فروگذار نکردند. در این بین، آن حضرت برای تبلیغ یکتاپرستی و مبارزه با جهل و شرک، از حمایت یاوران وفاداری برخوردار بود که بی‌شک، ام‌المؤمنین، حضرت خدیجه کبری(س)، برجسته‌ترینِ آن ها محسوب می‌شود؛ بانویی که «عمر رضا کحاله» در «اعلام النساء» درباره او می‌نویسد:«[حضرت خدیجه(س)] چنان مُتَّصِف به اخلاق حسنه، بردباری، خرد و [به ویژه] پاکدامنی بود که او را حتی در دوره جاهلیت، طاهره می‌خواندند.»
بانوی مهربانی
بانوی گرامی اسلام که از زنان متمول قریش بود، در بذل مال برای ترویج دین و دستگیری از مستمندان، چنان سخاوتی به خرج داد که هنگام وفاتش، چیزی از آن ثروت باقی نماند. به گواهی تاریخ، او پیش از ازدواج با پیامبرخدا(ص) نیز، واجد صفات عالی انسانی بود. در میان بازرگانان مکه، کمتر کسی مانند حضرت خدیجه(س) نسبت به رعایت حق کارگران و کارگزارانش دقت می‌کرد. «ابن سیدالناس» در کتاب «عیون الاثر» می‌نویسد:«هنگامی که رسول‌خدا به سن رشد و کمال رسید و مال زیادی برای تجارت در اختیار او نبود، خدیجه [طی عقد مضاربه‌ای] وی را استخدام کرد و به سوی بازار حباشه که در تهامه قرار داشت، فرستاد و تعدادی از مردان قریش را همراه او کرد. رسول خدا می‌فرمود: من کارفرمایی بهتر از خدیجه ندیدم؛ هرگاه من و سایر افراد نزد او می‌رفتیم، برای ما غذایی لذیذ می‌آورد و از ما، [به نیکویی] پذیرایی می‌کرد.» این رفتار در جو آن روز مکه، رفتاری منحصر به فرد بود. «آیت‌ا...جعفر سبحانی»، در کتاب ارزشمند «فروغ ابدیت» می‌نویسد:«خانه خدیجه(س)، پیش از آن‌که با محمد(ص) ازدواج کند، کعبه آمال و خانه امید مردم بی نوا، بیوه زنان و یتیمان و دستگیری از فرودستان بود. پس از آن‌که با جوان قریش ازدواج کرد، کوچک ترین تغییری در وضع خانه و بذل و بخشش همسر خود نداد.»  
آراسته به زیور خرد


همان‌طور که اشاره کردیم، حضرت خدیجه(س)، پس از ازدواج با رسول‌خدا(ص)، تمام ثروت خود را در اختیار ایشان قرار داد. او به راهی که همسر بزرگوارش طی می‌کرد، ایمانی راسخ داشت. طی 15 سال بعد و تا زمان بعثت نبی‌اکرم(ص)، حضرت خدیجه(س) با شخصیت همسر بزرگوارش بیشتر آشنا شد. او شاهد بزرگ ترین و حساس‌ترین واقعه تاریخ بشریت بود؛ بعثت آخرین پیامبر خدا. «آیت‌ا...سبحانی» درباره لحظات پر هیجان پس از نزول نخستین وحی به پیامبر(ص) می‌نویسد:«اضطراب و خستگی فوق‌العاده [پیامبر(ص)] سبب شد که راه خانه خدیجه را در پیش بگیرد. وقتی وارد خانه شد، همسر گرامی [رسول خدا(ص)،] آثار اضطراب و تفکر را در چهره او مشاهده کرد. جریان را از او پرسید. [پیامبراکرم(ص)] آن‌چه را اتفاق افتاده بود، برای خدیجه شرح داد.» حضرت خدیجه(س)، بانویی اهل تفکر و تحقیق بود. وقتی حالات پیامبراکرم(ص) را مشاهده کرد، نزد عمویش، «ورقة بن نوفل» رفت. او از دانایان عرب و پیرو دین مسیحیت بود. حضرت خدیجه(س) وضعیت و حالات همسر بزرگوارش را برای عمو شرح داد و از او شنید:«ان ابن عمک لصادقٌ و إن هذا لبدء النبوه و إنه لیأتیه الناموس الاکبر؛ پسر عموی تو راستگوست. آنچه بر او پیش آمده، آغاز پیامبری است و آن ناموس بزرگ(رسالت) بر وی فرود می‌آید.» حضرت خدیجه(س) اسلام آورد و ثروت سرشار او، تماماً در اختیار اهداف عالی اسلام قرار گرفت. حالا، خدیجه(س)، نخستین بانوی انقلابی شده‌بود که آینده بشریت را دگرگون می‌کرد.
همگام با پیامبرخدا(ص) در سختی‌ها
با آشکار شدن دعوت پیامبراسلام(ص)، رفتار مشرکان سرسخت مکه با ایشان تغییر کرد. سخت‌گیری بر رسول‌خدا(ص)، هر روز بیشتر می‌شد و طبعاً، افراد خانواده ایشان نیز، از این سخت‌گیری مصون نبودند. «ابولهب»، عموی پیامبراکرم(ص)، که در همسایگی ایشان زندگی می‌کرد، در آزار رسول‌خدا(ص) و خانواده‌اش، گوی سبقت را از دیگر مشرکان ربوده بود. در آن شرایط سخت، رنج تنهایی رسول مهربانی‌ها، با همدلی و همراهی بانوی بزرگواری همچون خدیجه(س) التیام می‌یافت. او از فقر و محنتی که به واسطه صرف ثروت و مکنتش در راه دعوت الهی پیامبراسلام(ص) به وجود آمده‌بود، تأثری نداشت. با هجرت گروهی از مسلمانان به حبشه و شکست مشرکان در بازگرداندن آن‌ها، مسلمانان مکه تحت فشاری مضاعف قرار گرفتند. در همین راستا، تحریم اقتصادی رسول‌خدا(ص) و یارانش، برای وادار کردنشان  به تسلیم، در دستور کار مشرکان مکه قرار گرفت. «یعقوبی» در جلد نخست کتاب «تاریخ» خود می‌نویسد:«نامه‌ای ستمگرانه را نوشتند که با احدی از بنی‌هاشم خرید و فروش نکنند. به آن‌ها زن ندهند و از آن‌ها زن نگیرند و هیچ‌گونه داد و ستدی با آن‌ها نداشته باشند تا آن‌که محمد(ص) را به آن‌ها تسلیم کنند.» شرایط بحرانی به وجود آمده و تهدید جان پیامبراکرم(ص)، باعث شد ابوطالب پیشنهاد کند بنی‌هاشم و سایر مسلمانان، همراه با پیامبراسلام(ص)، راهی دره‌ای در نزدیکی مکه شوند تا بتوانند بهتر و راحت‌تر از رسول‌خدا(ص) حفاظت کنند. به این ترتیب، مسلمانان به مدت سه سال، گرسنگی، تشنگی و گرمای طاقت‌فرسای صحرا را در «شعب ابوطالب» تحمل کردند. در آن شرایط دهشتناک، حضرت خدیجه(س)، همراه با همسر بزرگوارش به شعب ابوطالب کوچ و باقی مانده ثروت خود را در راه کمک به مسلمانان گرفتار شده در تحریم، صرف کرد. بانوی اسلام، که پس از ورود به ِشعب ابوطالب، اندکی بیمار و ناتوان شده‌بود، حاضر به بهره‌مند شدن از حمایت خویشان ثروتمندش نشد. او حاضر نبود پیامبرش را در چنین شرایطی تنها بگذارد. آن بانوی بزرگوار، در آخرین سال محاصره اقتصادی، بر اثر بیماری و رنج حاصل از اقامت در شعب ابوطالب، درگذشت.
به یاد همسر مهربان
پیامبراکرم(ص)، همواره قدردان فداکاری‌های همسر مهربان خویش بود. او هیچ‌گاه همراهی و همدلی خدیجه(س) را از یاد نمی‌برد. رسول‌خدا(ص)، حتی دوستان و نزدیکان حضرت خدیجه(س) را به احترام همسر والامقامش دوست می‌داشت و به آن‌ها احترام می‌گذاشت. «مقریزی» در «امتاع‌الاسماء»، به نقل از «صحیح بخاری»، احادیثی از پیامبراکرم (ص)، درباره احترام ایشان به دوستان حضرت خدیجه(س)، نقل کرده، از آن جمله ‌نوشته است: «هرگاه پیامبر(ص) گوسفندی قربانی می‌کرد، مقداری از گوشت آن را برای دوستان و نزدیکان خدیجه(س) می‌فرستاد و می‌فرمود: اذهبوا به إلی فلانة، فإنها کانت صدیقة خدیجة؛ این را به منزل فلان بانو ببرید چراکه او دوست خدیجه بود.» «آیت‌ا...سبحانی» در کتاب «فروغ ابدیت»، ماجرای یکی از همسران رسول‌خدا(ص) را نقل می‌کند که به محبت ایشان به حضرت خدیجه(س)، خرده گرفته بود‌ و پیامبر(ص)، با ناراحتی، در پاسخ به وی فرموده‌بودند:«بهتر از او نصیب من نشده‌است! او هنگامی به من ایمان آورد که سراسر مردم در کفر و شرک به سر می‌بردند. او اموال خود را در سخت‌ترین مواقع در اختیار من گذارد، خدا از او فرزندانی نصیبم کرد که به دیگر همسرانم نداد.»