غفلت از موسیقی بومی و محلی

مرتضوی،رعیت نواز- با «گل گلدون من» پای عشق نشستیم و زمزمه کردیم «رباعیات خیام» را در این «سرزمین گمشده» و آن جایی که با نوای «آرزوهای زمین»، «معصومیت از دست رفته» در ذهن مان تداعی شد، در «خاموشی دریا» زیرلب «سمفونی ایران» را تکرار کردیم. خالق این عاشقانه ها و تصویرهای زیبا و پر خاطره « فریدون شهبازیان» بزرگ، رهبر ارکستر ملی ایران بود که چندی پیش در بجنورد شبی به یادماندنی را برای دوستداران فرهنگ و هنر رقم زد و این حضور باشکوه که با تلاش مرکز ایده و همراهی و همیاری بنیاد رودکی و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی شکل گرفت، فرصتی را برای گپ اختصاصی با روزنامه خراسان فراهم کرد. در ادامه حاصل این گفت وگو با فریدون شهبازیان را بخوانید.
* چه شد که به فکر اجرا در استان های دیگر افتادید؟
از زمانی که ارکستر ملی ایران شکل گرفت ، دغدغه ام این بود که بتوانیم به استان ها سفر کنیم، زیرا موسیقی اصیل ایرانی که پایه و دستمایه ارکستر ملی ایران است باید اجراهای موسیقی ایرانی را که توسط آهنگ سازان ایرانی ساخته شده بود در زمره کارهایش قرار می داد تا کسانی که در استان ها ساکن هستند بتوانند از موسیقی ایرانی بهره ببرند. موسیقی ایرانی موسیقی است که بر پایه علمی بنا شده باشد زیرا دستمایه موسیقی ملی ما، موسیقی اصیل ایرانی، بومی و مقامی و محلی است و دغدغه هایمان این بود که این اتفاق بیفتد و خوشبختانه توانستیم با این حرکت مورد استقبال قرار بگیریم که خراسان شمالی هم از این حرکت بی بهره نبود. در واقع سعی ما این است که اجرای خوب آثار، زمینه ساز آشنایی بهتر مردم با موسیقی ایرانی شود و از آن لذت ببرند.
* همان طور که گفتید موسیقی ملی برگرفته از موسیقی بومی و مقامی است، چه جایگاهی برای موسیقی مقامی قائل هستید و تا چه اندازه از این موسیقی در ارکستر ملی ایران بهره می گیرید؟


کشور ما از استثنایی ترین سرزمین های جهان است که در بیش از 10 منطقه آن موسیقی بومی وجود دارد. از آن جایی که موسیقی ملی بر مبنای موسیقی اصیل ایرانی، بومی و مقامی شکل می گیرد سعی ما بر این بود که آثار موسیقی محلی ناحیه ای را به صورت ارکسترال، اجرا کنیم و البته باید بگویم در همه جا موفق نشدیم،  به این دلیل که راه دسترسی به آن موسیقی کم بود و شاید موسیقی محلی آن قدر گسترده نبود. همان طور که گفتم دغدغه ما این است که از همه موسیقی هایی که در کشور ما رایج است و جریان دارد و هنرمندان بسیار قوی که در مناطق مختلف و شهرستان ها هنرنمایی می‌کنند، استفاده شود.
* با توجه به این که بیشتر اعضای گروه ارکستر ملی ایران را هنرمندان جوان تشکیل می دهند، چقدر تلاش خواهید کرد از ظرفیت هنرمندان شهرستانی بهره بگیرید؟
اگر هنرمندی باشد که بتواند با ارکستر ملی هماهنگ باشد و همکاری کند، اشکالی ندارد و به نظرم بسیار خوب است، اما به واسطه این که هنوز موسیقی ما سینه به سینه منتقل می شود این اتفاق نیفتاده، به ویژه درباره موسیقی محلی که تدوین و آماده کردن آن برای ارکستر کار سخت و دشواری است و باید افرادی باشند که درباره این موضوع آگاهی داشته باشند. با این وجود ما سعی می کنیم این اتفاق بیفتد و از این ملودی ها استفاده کنیم.
* نقطه شروع فعالیت های ارکستر در شهرستان ها را در چه می دانید؟
باید نوازندگان متبحر و تحصیل کرده ای وجود داشته باشند به گونه ای که بتوانند سازشان را با نت های آهنگ سازان اجرا کنند، در غیر این صورت برای افرادی که موسیقی ایرانی و ساز ایرانی یاد می گیرند که سینه به سینه منتقل می شود، این اتفاق سخت می افتد و امیدوارم این اتفاق در شهرستان ها نیز بیفتد و این کار غیرممکن نیست.
* فریدون شهبازیان پایه گذار موسیقی پاپ بود اما امروز یکی از منتقدان این گونه موسیقی شده است، چرا؟
موسیقی پاپ مقوله ای است که خیلی میل ندارم درباره آن صحبت کنم زیرا کسی بودم که سعی کردم در دهه 70 به آن میدان بدهم و از هنرمندانی که دوست داشتند در این ژانر موسیقی کار کنند، حمایت کردم و خوانندگان مورد علاقه مردم شدند. اما موسیقی پاپ، به خاطر تولید انبوه راه درستی را طی نکرد. قصد من این بود که موسیقی کمال یافته، درست و با انگیزه ای که پایه علمی داشته باشد، اجرا شود، اما متاسفانه کار به جایی رسید که می بینید. موسیقی بی سر و سامان و بی هویتی به نام موسیقی پاپ رایج شده است که شاید بتوان گفت 10 درصد خوانندگانی که در موسیقی پاپ فعالیت می کنند، صدای قابل قبولی ندارند و از ملودی ها و اشعار عامیانه استفاده می کنند که متاسفانه مورد اقبال مردم قرار می گیرد و اجازه برگزاری کنسرت پیدا می کنند که به شدت مخالفم. هنوز هم به این فکر می کنم راهی که برای موسیقی پاپ شروع کرده ام، ادامه پیدا کند و امیدوارم در آینده بتوانیم آن را اجرایی کنیم.
* شما کارنامه درخشانی در حوزه موسیقی فیلم ها و سریال ها دارید. این گونه موسیقی اکنون چه وضعیتی دارد؟
نمی توانم بگویم چقدر درست است، به این دلیل که موسیقی افراد مورد انتقاد قرار می گیرد و هنرمندان ما نیز خیلی نمی پسندند ، زیرا ما آدم های انتقاد پذیری نیستیم. موسیقی فیلم ها و سریال ها هم راه خودشان را می روند و افرادی از طریق روابط و رفاقت ها وارد این حیطه می شوند که کار درستی نیست. باید افرادی وارد این حیطه شوند که شایستگی و شخصیت ارائه این گونه موسیقی را داشته و البته باسواد باشند در حالی که در موسیقی سینما و سریال ها این اتفاق نمی افتد، که جای بسی تاسف دارد.
* به عنوان رهبر ارکستر ملی ایران قبول دارید که موسیقی ارکسترال از نظر تولید آثار و آهنگ سازی و نیز از نظر میزان مخاطب دچار افت شده است؟ چرا؟
بله ،موسیقی ما، موسیقی خواننده محور و ترانه محور است و به موسیقی بی کلام خیلی کم می پردازیم، در حالی که پایه و اساس موسیقی ارکسترال موسیقی بدون کلام است؛ موسیقی که تنها نفس موسیقی حاکم باشد و این دست ما نیست زیرا جامعه از قدیم، این گونه پیش رفته است.اما اکنون ارکستر ملی ایران به این سمت در حال حرکت است و آثار بی کلام آهنگ سازان را در کنار آثار با کلام اجرا و سعی می کنیم این اتفاق بیفتد.
* معتقدید که حوصله بزرگان موسیقی صرف تاریخ موسیقی ایران شده و از جغرافیای موسیقی غفلت شده است. جغرافیای موسیقی را در چه می بینید؟
منظور از جغرافیای موسیقی، موسیقی بومی و محلی است. در واقع موقعیت موسیقی و موقعیت در موسیقی را به دست فراموشی سپرده ایم و بحث مفصلی است که در آینده آن را باز خواهم کرد.
* اعضای ارکستر ملی ایران همگی از چهره های جوان هستند، این انتخاب بر چه اساسی صورت گرفته است؟
ما در تالار وحدت و در پوشش بنیاد فرهنگی هنری رودکی کار می‌کنیم و این بنیاد یکسری نوازنده دارد که قبلا با آن جا پیمان بسته اند. ما این نوازندگان ارکسترها را دعوت کردیم برای نوازندگی ارکسترمان با این حال خیلی ها امتناع کردند چون در ارکستر موسیقی ملی ایران نوازندگی می‌کردند و علاقه نداشتند همراه ما باشند من هم ایرادی به آن ها ندارم چون حق دارند و اختیار کار خودشان را دارند به این دلیل تصمیم گرفتیم از جوان هایی سود ببریم که انگیزه و شور و شوق بسیار فراوانی برای شرکت در ارکستر دارند و این باعث می شود ما بتوانیم به آن چیزی که دل‌مان می خواهد برسیم. در ارکستر من چهره های جوانی می بینید که ممکن است هیچ وقت در ارکستری حضور نداشتند و سعی کردیم تعداد نوازندگانی داشته باشیم که محدودیت ها و بودجه بنیاد را رعایت کرده باشیم و بنیاد بداند که چند نفر نوازنده را می تواند پوشش دهد. ما دل مان نمی خواهد نوازنده ها مانند قبل ماه ها این جا کار کنند و از دستمزدشان محروم باشند.با استناد به صحبتم با بنیاد سعدی سعی بر این است که دستمزدها به موقع پرداخت شود چیزی که قبلا انجام نشده به طوری که حتی پول نت نویسان هم پرداخت نشده، از این رو تاکید داشتم و با مدیرعامل بنیاد رودکی نیز مذاکره کردم که نوازندگان حقوق شان را به موقع بگیرند و مهم تر این که در اجراها هم دستمزد محشری دریافت کنند که از لحاظ رفاهی در زندگی شان آسوده تر باشند.  باید در این جا این خبر خوب را به شما بگویم که این توافق انجام شده است و تا به امروز همه قراردادهای نوازندگان بسته و همه بیمه ها پرداخت شده و خیال همه نوازنده ها راحت است که در آینده هیچ مشکلی نخواهند داشت.
* یکی از اهداف ارکستر ملی اجرای کارهای آهنگ سازان کلاسیک غربی و ملل درکنار کارهای آهنگ سازان ایرانی است آیا این ایده به برنامه ادغام دو ارکستر ملی و سمفونیک ارتباطی دارد ؟
خیر. سال قبل مقرر شده بود ارکستری با عنوان ارکستر ملی –سمفونیک ایران تشکیل شود که با من هم صحبت شد و مقرر شده بود این کار انجام شود. با این وجود به بهانه هایی نشد و بعدها که علی رهبری از ایران رفت و هر دو ارکستر بدون رهبر ماند، تصمیم خوبی برای ارکسترها گرفته شد که این دو ارکستر جداگانه کارشان را انجام دهند. ما در باب رپرتوار و آثاری که اجرا می کنیم هیچ تداخل آثاری با ارکستر سمفونیک تهران نداریم چرا که ارکستر سمفونیک کار خودش را با آقای شهرداد روحانی انجام می دهد و ما هم به موجودیت آن احترام می گذاریم و اصلا سعی نمی کنیم فعالیت ما مانع فعالیت آن ها شود و به هیچ وجه مزاحم کار آن ها نخواهیم بود. نوازندگان ما به طور کلی جدا هستند با این وجود به دفعات گفته شد که نوازنده ها می توانند مشترک باشند و من همه سعی ام بر این بود که این موضوع اتفاق نیفتد.بنیاد رودکی موفق شد ۱۲۰ نوازنده داشته باشد و آن ها را از لحاظ مالی پوشش دهد که از این تعداد ۵۰ نوازنده به ما و ۷۰ نوازنده به ارکستر سمفونیک می رسد چون ارکستر سمفونیک به واسطه رپرتوارهای اجرایی اش نیازمند نوازندگان بیشتری است.
* برای اجرای قطعات موسیقی غیرایرانی نیز تداخلی برای اجرا با ارکستر سمفونیک به وجود نمی آید؟
انتخاب رپرتوارمان ارتباطی به همدیگر ندارد. ما سعی مان بر این است که دو ارکستر سرپا باشند و مستحکم به تمرینات شان ادامه دهند. مدیران ارکستر سمفونیک و ملی همراه ما هستند و کمک می کنند ارکستر پا بگیرد که در آینده نام این مدیران گفته خواهد شد. آثاری که ما اجرا می کنیم در ژانر موسیقی کلاسیک غرب  است و ارتباطی با کارهای ارکستر سمفونیک تهران ندارد. امکان دارد همان اثری را که آن ها می نوازند ما هم بزنیم با این حال به روش دیگری و با فکری تازه و به شکلی اجرا می کنیم که از لحاظ شنیداری تازه تر و دلنشین تر باشد.
* به عنوان خالق آهنگ «گل گلدون من» خاطره ای از این آهنگ برای علاقه مندان به موسیقی دارید؟
خاطره ام این است که «فریبرز لاچینی» این آهنگ را به نام خودش منتشر می کند و پولش را می گیرد و نت و آهنگ را در اینترنت می فروشد و اسم خودش را روی آهنگ من می گذارد.