شکست امریکا قطعی است


  مقدمه هر تصمیمی این است که ما به تجربه‌های گذشته خودمان مراجعه کنیم؛ «من جَرّب المُجرّب حَلّت به النّدامة» اگر از تجربه‌ها درس نگرفتیم قطعاً ضرر خواهیم کرد.
  چندین تجربه در مقابل ماست؛ من حالا چند تجربه واضح را که عرض بکنم همه تصدیق خواهید کرد. اینها، هم برای تصمیم‌گیری امروز ما مهم است هم برای آیندگان مهم است:
۱. تجربه اول این است که دولت جمهوری اسلامی نمی‌تواند با امریکا تعامل بکند؛ این تجربه اول. چرا؟ برای خاطر اینکه امریکا پابند به تعهدات خودش نیست. نگویید اینها کار این دولت است و کار ترامپ است. نه! دولت قبل امریکا هم که با ما نشست و صحبت کرد؛ آنها هم همین‌جور عمل کردند... به شکل دیگری نقض کردند. آنها هم تهدید کردند، آنها هم برخلاف تعهدات خودشان عمل کردند. این، جواب آن کسانی که بارها و بارها به ما در طول زمان می‌گفتند که آقا چرا با امریکا مذاکره نمی‌کنید، چرا با امریکا تعامل نمی‌کنید، این جوابش.


۲. تجربه دوم، عمق دشمنی امریکا با ایران است. دشمنی امریکا بر محور مسأله‌ای مثل اتمی نیست، بحث فراتر است: نظامی که قد برافراشته و نسبت به امریکا هیچ ملاحظه‌کاری‌ای نمی‌کند و پرچم اسلام را در دست گرفته است. امریکا با چنین نظامی عمیقاً مخالف است. امریکا می‌خواهد مؤلفه‌های قدرت را در جمهوری اسلامی از بین ببرد.
۳. تجربه سوم این است که انعطاف در برابر این دشمن، تیغ او را کند نخواهد کرد بلکه او را گستاخ‌تر خواهد کرد؛ همان بوش دوم در مقابل انعطاف دولت وقت، اسم محور شرارت را روی او گذاشت. اگر می‌خواهید کاری کنید که دشمنی کم شود، انجام بدهید ولی راهش نرمش و انعطاف نیست.
۴. تجربه چهارم این است که ایستادگی در مقابل امریکا باعث عقب نشاندن او می‌شود. اینکه سازمان ملل حق غنی‌سازی ما را امروز به رسمیت شناخته، منشأاش مذاکره نیست، منشأاش پیشرفت ما در زمینه هسته‌ای است که اینها حالا به تب راضی شده‌اند.
۵. تجربه پنجم، تجربه همراهی اروپا با امریکا در مسائل مهم است. ما بنای دعوا با اروپا نداریم اما این سه کشور نشان داده‌اند در حساس‌ترین موارد با امریکا همراهند. حرکت زشت فرانسه در نقش پلیس بد مذاکرات هسته‌ای و کارشکنی انگلیسی‌ها در تهیه کیک زرد از این موارد بود.
۶. تجربه ششم، گره نزدن مسائل کشور به برجام و مسائل خارجی است... ما نباید مسائل کشورمان را به امری که از اختیارمان خارج است گره بزنیم.
  نباید از یک سوراخ دو بار گزیده شویم و از تجربه‌هایمان استفاده نکنیم و به چیزهای کم‌اهمیت دل خوش کنیم. مثلاً اینکه می‌گویند در این قضیه برجام، امریکا از نظر اخلاقی و آبرو شکست خورده... خب بله، اما آیا ما مذاکره کردیم که امریکا بی‌آبرو شود یا مذاکره کردیم که تحریم‌ها برداشته شود؟ حالا هم که گفته‌اند تحریم‌های ثانویه هم برمی‌گردد. یا گفته می‌شود که رابطه بین اروپا و امریکا شکرآب شده... مگر برای این مذاکره کردیم؟ البته اروپا مخالفتی هم با امریکا نخواهد کرد.