وزیر شعاری در لباس رییس‌جمهور

یک‌سال از آغاز دولت حسن روحانی در دوره دومش می‌گذرد و هنوز بسیاری از وعده‌های او بر زمین مانده است؛ وعده‌هایی که باعث جذب آرای مردم در سال‌های92و96 شد. روحانی پنج‌سال قبل با شعار اعتدال و تغییر وضع موجود و با انتقاد از روحیه تمامیت‌خواهی وپوپوليستي احمدی‌نژاد و یارانش به میدان آمد و مردم نیز از پس ردصلاحیت‌های گسترده توسط شورای نگهبان، حسن روحانی را نسبت به دیگر نامزدهای انتخاباتی موجه‌تر دیدند و او را برگزیدند. بی‌تردید اگر مردم می‌دانستند که روحانی بیش از آنکه شبیه به یک رییس‎جمهور باشد به وزیر شعار شبیه است، فکر دیگری برای حل مشکلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود می‌کردند. روحانی 5سال پیش؛ یعنی در سال92 وعده رفع حصر، بهبود شرایط اقتصادی، برقراری روابط متقابل و صلح‌آمیز با کشورهای قدرتمند جهان، حفظ کرامت و حقوق شهروندی مردم و... را مطرح کرد. او گفت در مقابل افراط‌گرایان می‌ایستد تا حقوق مصرح مردم نقض نشود. روحانی آن‌قدر چنین شعارهایی را به زیبایی عنوان می‌کرد که مردم به او و طرح‌هایش امیدوار شدند. گرچه در طول سال‌هایی که گذشت با اذن مقامات عالی نظام و نیز تبحر فردی مانند ظریف، بعضی از مناقشات بین‌المللی رفع شد اما روحانی هیچ‌گاه در تحقق کامل وعده‌هایش توفیق چندانی نداشت. وقتی یک فیلم سینمایی با داشتن مجوزهای لازم اکران نمی‌شد می‌گفت که نیروهایی خاص، اِعمال سلیقه می‌کنند یا وقتی گرانی دلار و مشکلات عدیده اقتصادی بر مردم فشار می‌آورد، می‌گفت که باید با عاملان گرانی‌ها برخورد شود و معلوم نیست که عاملان گرانی چه کسانی هستند و در شرایطی که از وزارت اقتصاد تا بانک مرکزی، تحت ریاست عالی رییس‌جمهور است آن عاملانِ نامعلوم با چه سازوکارهایی می‌توانند در ارکان اقتصادی کشور اخلال ایجاد کنند و دومین شخص مملکت نمی‌تواند آن‌ها را شناسایی و کنترل کند؟ یا آنکه هنگامی که مردم مطالبه رفع حصر را دوباره و بلکه چندباره مطرح می‌کردند می‌گفت که رفع حصر در حيطه اختیارات من نیست و باید با نهادهای عالی به گفت‌وگو پرداخت؛ این سخن در حالی است که همه می‌دانیم دستور ایجاد حصر از سوی شورای عالی امنیت ملی صادر شده و رییس‎جمهور، رییس این شوراست و چگونه این امکان وجود دارد که رییس شورای عالی امنیت ملی از مصوبه شورای تحت ریاستش بی‌خبر یا در آن نقشی نداشته باشد. او تمام این‌ها را در حالی اظهار می‌کرد که شاید فراموش کرده بود رییس‌جمهور مملکت است و یک رییس‌جمهور از حیث قانونی و اجرایی توان رفع بسیاری از بحران‌ها را دارد. روحانی آن‌قدر نسبت به شعارهایش بی‌توجه است که حتی در حمايت از اکران قانونی یک‌فیلم سینمایی نیز عاجز شده است. او در اواخر دولت یازدهم از متنی تحت عنوان منشور حقوق شهروندی رونمایی کرد. در آن منشور انواع و اقسام حقوق عالی شهروندی مطرح شده است. او مانند همیشه با صدایی رسا به مردم اطمینان داد که این سند، اجرایی خواهد شد اما از همان ابتدا معلوم بود که یک‌متن بدون ضمانت اجرای قانونی، هیچ‌گاه قابلیت اجرایی نخواهد داشت. در آن زمان حتی بسیاری از نیروهای سیاسی و حقوقدان‌ها با شور و اشتیاق فراوان همچون عوامل ستادهای تبلیغاتی از منشور حقوق شهروندی دفاع کردند اما معلوم نبود زمانی که حتی اصول مندرج در بخش حقوق ملتِ قانون اساسی اجرا نمی‌شود، چگونه ممکن است یک متن بی‌پایه و اساس اجرایی شود؟ در حقیقت شاید خود روحانی نیز می‌دانست که آن منشور تنها یک شوی انتخاباتی برای کارزار سال96 است. تمام آن سخنان روشنفکرانه جناب رییس‌جمهور در حالی بود که طی سالیان اخیر نه‌تنها حقوق فراموش‌شده مردم احیا نشده، بلکه بعضی موانع جدیدي نیز بر سر راه مردم ایران پدید آمده است. هنگامی که برخی ماموران نیروی انتظامی به بهانه بدحجابی، مردم این مملکت را مورد ضرب‌وشتم قرار می‌دهند، روحانی به‌عنوان رییس‎جمهور و مقام عالی وزیر کشور که وظيفه نظارت بر ماموران انتظامی را برعهده دارد، هیچ اقدامی برای توقف آن رویکرد افراطی در پیش نگرفت. اوج عجز روحانی زمانی ثابت شد که با بادی در گلو گفت که اجازه نمی‌دهم دست وزیر ارتباطات بر دکمه فیلتر تلگرام برود. چندماهی از آن سخن نگذشت که دست وزیر به محکمی بر آن دکمه رفت و حق آزادی و انتخاب مردم بیش از پیش محدود شد. حسن روحانی پس از فیلتر تلگرام یک‌پست اینستاگرامی منتشر کرد و در آن به انتقاد از فيلترینگ پرداخت و در آنجا بود که همگان متوجه شدند حسن روحانی جایگاهی مانند یک دانشجوی پر شور و هیجان ترم یکم دانشگاه دارد که از همه چیز انتقاد می‌کند و راه حلی ارائه نمی‌دهد. روحانی و دولتش طی سال‌هایی که گذشت با سیاست فرار به جلو و رفع مسئولیت از خود، تمام مشکلات را بر گردن نهادهای خارج از دولت یا دولت‌های پیشین انداختند؛ چنانکه به تازگي اسحاق جهانگیری، معاون اول رییس‌جمهور اظهار کرد که اعتراض‌های صورت‌گرفته در شهرستان کازرون «باید جمع شود!» جهانگیری یا نمی‌داند یا نمی‌خواهد بداند که در موضوع کازرون مهم‌ترین مقصر دولتی است که به‌جای ایجاد توسعه متوازن، بدون درنظرگرفتن شرایط منطقه‌ای و فرهنگی دست به تقسیم یک منطقه به دو شهرستان می‌زند. درحقیقت روحانی و مجموعه دولت او با حربه ایجاد هیاهو و دو هدف، راضی‌کردن اذهان عمومی و رفع مسئولیت از تبعات مشکلات موجود را دنبال می‌کنند. اینکه برخی خواص سیاسی بگویند بعضی از نیروهای افراطی درصدد کنارگذاشتن رییس‌جمهور هستند، سخن به‎جایی نیست زیرا روحانی برای ایجاد توسعه، رفاه، آزادی‌های مشروع و رعایت قانونمداری در کشور در طول پنج‌سال گذشته اقدام درخوری را انجام نداده است؛ از این‌رو حتی اگر افراطی‌ها تمایل به محدودکردن اختیاراتش یا حتی کنارنهادن او داشته باشند، مقصر اصلی شخص حسن روحانی است زیرا مردم از سخنان عالم بی‌عمل خسته‌اند و دیگر حناي شعارهاي اونزد مردم رنگی ندارد. اگر او می‌خواهد امید را در دل مردم زنده نگاه دارد باید در طول سه سال آینده رویکردی عملی برای اجرای شعارهایش داشته باشد تا در وهله نخست بدعهدی نکرده باشد و در وهله دوم آبروی خود را در پیشگاه ملت ایران حفظ کند.