ما ز یاران چشم یاری داشتیم

انتخابات سال 1396 در حالی برگزار شد که همه مخالفان دولت دست به دست هم داده بودند و از اکثریت قریب به اتفاق تریبون‌ها علیه حسن روحانی سخن می‌گفتند. این در حالی بود که از همان سال 92 یعنی سال انتخابات و از روز اول شکل‌گیری دولت یازدهم، دولت پنهان و در سایه، چنین القا می‌کرد که انتخاب آقای روحانی یک دوره‌ای است. از آنجا که دولت در سایه، عواملی در نهادها و به‌ویژه نهادهای انتصابی داشت، روزبه‌روز قدرت بیشتری می‌گرفت و چون مخالفان دولت چند دوره پشت سر هم نتوانسته بودند رای مردم را بگیرند در مقابل رای مردم تصمیم به تمام کردن کار دولت گرفتند؛ تا جایی که یکی از چهره‌های نظامی که نماینده مجلس هم هست در اوج انتخابات به آقای روحانی پیشنهاد داد که همین جا استعفا دهد، آبروی خود را جمع کرده و از انتخابات کناره‌گیری کند چون رأیی در کشور ندارد! دولت پنهان کار را به جایی رساند که در روز معرفی کابینه در نطق‌هایی که به عنوان مخالف می‌کردد، فریاد از تورم، بیکاری و گرانی برای دولتی می‌زد که هنوز کارش را شروع نکرده و در حال معرفی کابینه‌اش بود! مشکل ما این است که در کشور دو تا دولت داریم؛ یکی دولت در صحنه که با رای مردم انتخاب می‌شود و دیگری دولت پنهان و در سایه که چون نمی‌تواند رای مردم را بگیرد و در همه سطوح کشور از سیاسی، اقتصادی، نظامی و اجتماعی قدرت را به دست آورده، تلاش می‌کند تا دولت را به زمین بزند. با این تصور که اگر دولت به زمین بخورد آنها به ریاست می‌رسند. غافل از اینکه اگر خدای ناکرد دولت به مشکل بخورد «نه از تاک نشان می‌ماند، نه از تاک‌نشان». درواقع شرایط اینگونه نیست که آقایان خودشان را با منکوب کردن غیرواقعی دولت به قدرت برسانند. اما چند عامل دست به دست هم داده که اتفاقات کنونی به وقوع پیوسته است. از یک طرف ارثیه به جای مانده از دولت‌های گذشته که خود دلواپسان عامل آن بودند و از طرفی شرایط جهانی یعنی بدعهدی‌هایی که آمریکا انجام داد؛ به اضافه مشکلاتی که ما در داخل کشور داریم و هیچ‌کدام قابل انکار نیست. دولت پنهان سعی دارد تا با کمک برخی نهادها، شرایط را بر دولت سخت کند تا آقای روحانی خودش استعفا دهد! اما معلوم می‌شود که روحانی را نشناخته‌اند.
ادامه صفحه 16