مقایسه خطر تامین امنیت غذایی در انگلستان و ایران!

بنا به گزارش مهمی که چند روز پیش منتشر شده، برای مهار روند کاهنده حاصلخیزی خاک و جلوگیری از تشدید فرسایش آن، انگلستان بايد سالانه ١٠ ميليون پوند - رقمی بیشتر از بودجه یک‌سال معاونت مربوطه در وزارت جهادکشاورزی! - براي تضمين كارآيي خاك خود خرج كند تا كشاورزي و توليد محصولات خوراكي تا آخر اين قرن بتوانند همچنان ادامه يافته و پابرجا بماند.
در گزارش مشترك صندوق جهاني طبيعت، Angling Trust و River Trust آمده كه فرسايش خاك و آلودگي منابع آبي، صنعت ٨ ميليارد پوندي توليد خوراك را در بریتانیا به خطر انداخته و كوتاهي در مقابله با این تهدید براي آينده امنيت غذايي و آب سالم خطر بزرگي محسوب مي شود.
كشاورزي بي كيفيت و مديريت نامناسب زمين موجب نابودي خاك با سرعتی بیش از 10 برابر سرعت خاکزایی در بریتانیا شده، آن‌هم کشوری که زمان لازم برای شکلگیری یک سانتیمتر خاک در آن به طور متوسط یک سوم زمان لازم در ایران است! آمارها می گوید بحران تخریب خاک فقط در انگلستان و وِلز، سالانه هزينه اي بالغ بر ۱.۲ ميليارد پوند تحمیل می کند. البته در این گزارش الگویی براي مديريت زمين ارائه شده كه برابري اهميت توليد خوراك و محيط زيست را براي كاهش يا معكوس كردن روند فعلي تاكيد مي كند.
خواننده گرامی روزنامه قانون! نگراني در مورد كيفيت خاك در سطح ملي و جهاني در حال افزايش است. در ماه مارس گذشته، دولت بريتانيا اعلام كرد كه لايحه قوانين كشاورزي اواخر امسال منتشر خواهد شد و-براي نخستين بار- شامل برآوردها و هدف‌هايي به منظور حفاظت از خاك در بريتانيا و بهبود سلامتي آن خواهد بود. سازمان ملل هشدار داده كه خاك در سراسر دنيا به ویژه در سرزمین ما - ایران - با فرسودگي و كاهش كيفيت روبه‌روست؛ بنابراین، پيش از آنكه كيفيت خاك تا آن اندازه نزول كند كه ديگر قادر به تغذيه كره زمين نباشد، باید انقلابی را در چیدمان توسعه و سبک زندگی آدمیان کلید بزنیم. کافی است به یاد داشته باشیم که یک دوازدهم از کل فرسایش سالانه جهان فقط در ایران رخ می دهد که این میزان، هشت برابر متوسط جهانی با توجه به وسعت کشور است. از طرفی، وسعت انگلستان کمتر از هشت درصد خاک ایران است، بنابراین می شود حدس زد باتوجه به درجه آسیب پذیری بالاتر بوم‌سازگان ایران، چه رقم هنگفتی را وزارت جهادکشاورزی باید برای حفظ توان تاب آوری یا حاصلخیزی خاک در اراضی کشاورزی مصروف دارد که نه تنها چنین اتفاقی نمی افتد، بلکه با روی آوری بیشتر به مصرف کودها و سموم شیمیایی و عدم لحاظ ارزش‌های محیط زیستی در قیمت تمام شده نهاده های کشاورزی، افق پایداری در تولید غذا بسیار تیره تر می نماید. این در حالی است که حدود دو دهه پیش، صادق خلیلیان در مجموعه پژوهش‌هایی پر سر وصدا اعلام کرد: اگر هزینه فرسایش خاک و دیگر مولفه های محیط زیستی را در فرآیند تولید گندم وارد کنیم، تداوم کاشت گندم توجیه اقتصادی ندارد! با این وجود، بعدها در زمان صدارتش بر وزارت جهاد کشاورزی، بدترین عملکرد وزارتخانه متبوعش رقم خورد! راستی چرا عملکرد ما با حرف‌ها و شعارهای زیبایی که اغلب سرمی دهیم تا این اندازه متفاوت است؟