ایران و اروپا، اعتماد متقابل

در این دوران 73 سال بعد از جنگ دوم جهانی، تاکنون اینقدر دو طرف آتلانتیک در مقابل هم قرار نگرفته‌اند. اختلاف و عصبانیت اروپا و آمریکا از یکدیگر جدی است و ایران مظهر چالش‌برانگیز آن قرار گرفته است. اروپا از تسری قوانین و مقررات زورگویانه آمریکا به اروپا خسته شده و می‌خواهد این رسم مستمر را بشکند. اروپا نمی‌خواهد در مقابل آمریکا سرشکسته باشد بلکه می‌خواهد سرنوشت خود را خود رقم بزند، خود امنیت اروپا را تعیین کند و خود منافع و سیاست اروپایی را تدوین کند، اما اروپا می‌داند در برآورده شدن این آرزوها نمی‌تواند مبالغه نماید، زیرا مجموع تولید ناخالص ملی 28 کشور اروپایی برابر با تولید ناخالص ملی آمریکا است. به‌علاوه قدرت نظامی و تکنولوژیک آمریکا چند برابر اروپا است. پس باید آرزوهای بزرگ را آرام‌آرام پیاده کند تا امکان عملی داشته باشد. اروپا به خوبی می‌داند دونالد ترامپ شایستگی رهبری جهان را ندارد. لذا نمی‌خواهد به‌طور کامل خود را هم سرنوشت آمریکا کند. اروپا دیده است چگونه ترامپ در کمال بی‌عقلی ارزش‌های کره زمین را به‌نفع منافع زودگذر انتخاباتی خود فدا کرده و احساس هیچگونه مسئولیتی در مقابل مردم کره زمین نمی‌کند. مثال‌ها فراوان است ولی توافق هسته‌ای با ایران نمونه دیگری است که در صورت نقض آن توسط ترامپ اولین درسی که به جهانیان می‌دهد این است که نظم و نسق جهانی وجود نداشته و قدرت‌های بزرگ به جای احترام به توافقات بین‌المللی و رعایت حقوق بین‌الملل و از جمله کنوانسیون مسئولیت دولت‌ها، نان را به نرخ روز خورده و هر کجا قانون به‌نفع‌شان باشد، فقط عمل می‌کند و این ضربه بزرگی به استحکام نظام بین‌الملل است. اروپایی‌ها از ابتدای بر سر کار آمدن دونالد ترامپ تصمیم گرفته‌اند هدایت جهانی را تا آنجا که ممکن است خود به‌عهده بگیرند و اگر نشد، در محدوده منافع و امنیت ملی اروپا چنین کنند. به این جهت روسای جمهور فرانسه، آلمان و بریتانیا در مشورت تنگاتنگ با یکدیگر راه خود را هماهنگ می‌کنند. آنچه در مورد توافق هسته‌ای رخ می‌دهد، این است که اروپا با نقض یا ابطال یا خروج از برجام موافق نبوده و با تسری دادن تحریم‌ها به‌عنوان قوانین فراسرزمینی آمریکا به اروپا مخالف هستند. اروپا آماده است وارد یک جنگ تجاری دیگر بر سر ایران شود به شرط آنکه ایران شریک فعال و قابل اعتمادی باشد.
ادامه صفحه 7