«ابتکار» مشکلات خانه تئاتر و فضای تئاتر حرفه‌ای را در گفت‌وگو با «محمدرضا خاکی» بررسی می‌کند

از تغییر در عرصه تئاتر نترسید!
سیدحسین رسولی
انتخابات هیات مدیره خانه تئاتر امروز، شنبه ۲۲ اردیبهشت ساعت ۱۷ در سالن اصلی تئاتر شهر برگزار خواهد شد. بحث و جدل درباره خانه تئاتر هم فراوان بوده است. بر مبنای اساس‌نامه‌ خانه‌ تئاتر، هیات مدیره‌ مرکزی متشکل از هفت عضو اصلی، سه عضو علی‌البدل، یک بازرس اصلی و یک بازرس علی‌البدل؛ برای مدت دو سال انتخاب می‌شوند. در چند روز گذشته واکنش‌های فراوانی هم از سوی تئاتری‌ها در این زمینه بیان شده است. همه این مسائل را در کنار مشکلات فعلی عرصه تئاتر با محمدرضا خاکی، مترجم، کارگردان، مدرس دانشگاه و از اعضای هیات موسس خانه تئاتر بررسی کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.
درباره انتخابات خانه تئاتر بفرمایید؟ چه نظرات خاصی در این زمینه دارید؟


در ابتدا باید به کارنامه خانه تئاتر بپردازیم. نزدیک به ۱۸ سال می‌شود که خانه تئاتر مشغول به کار بوده است. اتفاقا خود من با عده دیگری از دوستان در راه‌اندازی آن‌جا همکاری کردیم. یک یا دو دوره هم عضو هیئت موسس بودم. رفته رفته از این سمت کنار کشیدم. دلایل گوناگونی هم داشت. نقطه‌نظراتی که بنده داشتم با نظرات دیگران متفاوت بود. روند به گونه‌ای پیش رفت که تصمیم گرفتم بیشتر روی تدریس و ترجمه وقت بگذرام. فضای این روزهای تئاتر ما چه از لحاظ کمی و چه از منظر کیفی قابل مقایسه با آن‌ سال‌ها نیست. اساسنامه خانه تئاتر برای آن روزگار است. با این تعداد دانشجو، فارغ‌التحصل، علاقه‌مند و فضای تئاتری امروز روبه‌رو نبودیم. در این روزگار با فضای تئاتر خصوصی یا تئاتر تجاری-هر چه می‌خواهید اسم آن را بگذارید-مواجه هستیم. اما امروز شرایط خیلی تغییر کرده است. عرصه‌های اجتماعی دگرگون شده است. امروز نیاز به برنامه‌ریزی مناسب داریم. به نظرم در قدم نخست، خانه تئاتر باید واقعا خانه‌ای برای تئاتری‌ها باشد. باید تمام کسانی که در رشته تئاتر فعالیت دارند به این خانه بیایند. خواسته‌های خودشان را دنبال کنند. حقوق قانونی خود را پیگیری کنند. اعتماد هم ایجاد شود. خانه تئاتر باید نهادی باشد که برآیندی از نظرات تئاتری‌ها را انتقال بدهد و با دیگر ارگان‌ها گفت‌وگو کند. نباید اصلا از تغییر در عرصه تئاتر بترسیم. مشکلات ما فراوان است. وضعیت جایگاه تئاتر و امنیت شغلی مشخص نیست. نهادهای خصوصی هم شکل گرفته‌اند، تابع قاعده و قانون نیستند. ما باید گفت‌وگویی را شکل بدهیم که بشود هم ایجاد شغل کرد وهم امنیت شغلی را تداوم بخشید. باید بتوانیم مانند دیگر صنف‌ها و سندیکاهای دیگر از رشته تئاتر دفاع کنیم. در جریان هستید که با فضای نابسامان در تئاتر روبه‌رو هستیم. تکلیف تئاتری‌ها در حرفه خودشان مشخص نیست. به طور شفاف و واضح نمی‌توانید بگویید که چه شخصی کارگردان، بازیگر، نویسنده و مترجم است. عرصه‌های کاری باید تفکیک شود. در حال حاضر، هر شخصی دست به هر کاری می‌زند که این امر به ضرر کلیت تئاتر است. فضاهای خصوصی، تئاتر ما را «فست فودی» کرده است. مخاطب یک یا دو ساعت وقت برای دیدن یک تئاتر می‌گذارد. سپس از خود می‌پرسد که: «چیزی که دیدم دقیقا چه بود؟!» بسیاری از این کارها تنها با یک هفته تمرین روی صحنه می‌روند. تئاتر احتیاج به آرامش و گفت‌وگو دارد. از این شکل‌های باندبازی، دسته‌بازی و گروه‌بازی باید فاصله بگیریم. آن‌ها به دنبال منافع شخصی هستند. تئاتر حوزه تامل و فرهنگ است. مهم‌ترین عنصر تئاتر نیز تماشاگر است. باید آن‌ها را رشد بدهیم نه اینکه آن‌ها را به آثار ضعیف عادت بدهیم. متاسفانه کیفیت تئاتر روز به روز نازل‌تر شده است. این روزها نقطه موفقیت تئاتر را بخش فرهنگی، اندیشه و انتقاد نمی‌دانند! بلکه، گیشه و درآمدزایی آن را مهم ارزیابی می‌کنند. چنین چیزی به سامان نیست. باز هم تاکید می‌کنم که باید فضای گفت و ‌گو شکل بگیرد. به نظرم، باید در خانه تئاتر حضور پیدا کنیم.
گروهی اعتقاد دارند که باید بین پیشکسوتان و جوان‌ترهای تئاتر آشتی شکل بگیرد. یعنی فضا به نفع هر دو گروه بهبود پیدا کند. نظرتان چیست؟
به نظرم کلمه «پیشکسوت» درست نیست. بگذارید توضیح بدهم. در سنت اجتماعی ما مخصوصا در عرصه کشتی و پهلوانی موضوع پیشکسوتی در جریان است ولی در زمینه «هنر» دیگر مسئله پیشکسوتی مهم نیست. خیلی‌ها می‌گویند که باید عرصه را باز کنیم تا جوان‌ها وارد تئاتر شوند. خواهش می‌کنم توجه داشته باشید که تئاتر فوتبال نیست. تئاتر، امروز حاصل تجربه هزاران سال کار است. فضا باید به گونه‌ای رقم بخورد که جوان‌ها به راحتی از تجربه دیگران بیاموزند و هم صاحبان تجربه دچار خودخواهی نشوند. فرد با تجربه نباید خیال کند که رازهای عجیبی می‌داند و باید آن را در سینه خودش محفوظ کند. روزی مدیر مرکز هنرهای نمایشی می‌گفت: «باید جوان‌گرایی کنیم.» بله. ایده خوبی است؛ اما تئاتر باید عرصه انتقال تجربه باشد. فوتبال که عرصه جوان‌گرایی است. در تئاتر پروسه برعکس است.
البته این روزها جوان‌ترهای بسی فعال‌تر از قدیمی‌های تئاتر هستند. اغلب آن‌ها هم از رشته‌های دیگر هستند.
بله. این موضوع هم قابل تامل است. در حال حاضر با پدیده‌ای عجیب روبه‌رو هستیم. جوان‌ها می‌خواهند تنها با یک سال تجربه، اثری بزرگ و برجسته را روی صحنه ببرند. فضای خصوصی چنین چیزی را رقم زده است. نمایشی که بیش از دو ساعت به طول می‌انجامد تبدیل به نمایشی با طول یک ساعت شده است. برای توجیه کار خود عنوان‌های عجیبی مانند «دراماتورژی» هم به کار می‌برند. آن‌ها برچسب‌های نامفهوم و نامعلوم به کار می‌برند. در سال‌های گذشته کتابی را کار کردم که همین موضوع «دراماتورژی» را روشن می‌کرد ولی هیچ واحد دانشگاهی در این زمینه ایجاد نشد. در همین فقدان گفت‌وگوی فعلی، تعداد بسیار زیادی دراماتورژ -که تنها برچسب است- در فضای تئاتری ما شکل گرفته است. نمایشنامه‌های مشهوری از «آرتور میلر» و «برتولت برشت» روی صحنه می‌رود که اصلا شبیه به اصل این نمایشنامه‌ها نیستند. تنها عنوانشان باقی مانده است. حضور جوان‌ها خیلی مغتنم است ولی باید توجه کنند که نباید آثار مهم نمایشی را تکه و پاره کنند. نمایشنامه را مانند یک مجسمه هنری در نظر بگیرید. می‌خواهند دست راست و پای چپش را حذف کنند. این موضوع را به کرات شاهد هستیم. آثار مهم نمایشی جهان را مثله کرده‌اند. این موضوع به خاطر این است که در تئاترهای خصوصی تنها یک ساعت برای اجرا وقت دارند. در هیچ کجای جهان چنین نیست.
در چند سال گذشته از جوان‌هایی که در تئاتر خصوصی مشغول به کار بودند پرسش کردیم که آیا پدیده تئاتر خصوصی به نفع یا به ضرر شما بوده است؟ اغلب می‌گویند که خیلی خوب شده است. بدون اینکه در صف سالن‌های دولتی قرار بگیریم به راحتی می‌توانیم اجرا برویم؛ ولی از نظر مالی ضرر کرده‌ایم. مثلا پیش آمده که کارشان نفروخته است و میلیون‌ها تومان بدهکار شده‌اند.
امیدوارم که اینگونه اجرا نروند. فضاهای تئاتر خصوصی یک سری آپارتمان غیر استاندارد هستند. جوان‌ها هم علاقه دارند تئاتر تولید کنند، بلیت بفروشند. خیلی از این گروه‌ها و حتی سالن‌های خصوصی هم ضرر می‌کنند. در نهایت درشان را می‌بندند. در هیچ کجای دنیا به این شکل از تئاتر، تئاتر خصوصی نمی‌گویند. حضور تماشاگر و حمایت‌های دولت در کنار بررسی مسائل اجتماعی در شکل‌گیری تئاتر خصوصی مهم است. با یک شب فعالیت نمی‌شود که تئاتر خصوصی ایجاد کرد! به نظرم همچین چیزی تامین شغل هم نمی‌کند. خانه تئاتر باید گفت‌وگو را شکل بدهد و گروه‌های مختلف را دعوت کند. باید برای این وضعیت راه‌حل‌هایی داشته باشیم.
از زمانی که تئاتر خصوصی شکل گرفته است شاهد هستیم افرادی که حتی تجربه چندانی در زمینه تئاتر ندارند به راحتی با سرمایه کلانی که دارند وارد تئاتر شده‌اند و سلبریتی‌ها را هم وارد تئاتر کرده‌اند. این کار به کیفیت تئاترها لطمه زده است؟
به نکته بسیار خوبی اشاره کردید. تئاتر باید نظم داشته باشد. اگر یادتان باشد، چند سال پیش، یک خانمی که پدر میلیاردری دارد، در تالار وحدت اجرا رفت. فضای تئاتر و یا فضای فرهنگی کشور، مسافرخانه نیست! اینجا هتل نیست که اجاره داده شود. تالار وحدت، سالن عقد و عروسی نیست. جامعه تئاتری باید درایت به خرج بدهد. باید از یک سری ارزش‌ها در چارچوب قانون دفاع کنیم. یکی از وظایف خانه تئاتر همین است. تئاتری‌ها باید در این عرصه حضور داشته باشند. بخش زیادی از تئاترهای حال حاضر بدآموزی دارند. تصویر غلطی از تئاتر در برابر تماشاگر غیر حرفه‌ای ایجاد کرده‌اند. متاسفانه تئاتر لطمات فراوانی خورده است. کم‌کاری‌ها و عدم حساسیت خانه تئاتر به چنین وضعیتی دامن زده است.
وضعیت بلبشویی در عرصه بازیگری تئاتر برقرار شده است. از یکسو علاقه‌مندان فراوان هستند و می‌خواهند بازیگر شوند. از سوی دیگر، اگر عرصه در برابر آن‌ها بسته شود فضایی دیکتاتورمآب شکل می‌گیرد. راهکاری برای برقراری نظم و ترتیب در این زمینه داریم؟
اگر تئاتر کیفیت واقعی داشته باشد دیگر با چنین چیزی روبه‌رو نخواهیم بود. وقتی فکر کنید که تئاتر تنها برای گیشه است وضعیت ما اینگونه می‌شود. برخی تماشاگرها برای سلبریتی‌ها می‌آیند. بحث «چهره» یا «سلبریتی» خیلی جالب است. آن‌ها ناجی تئاتر نیستند. آن‌ها اصلا فرهنگی هم نیستند. پس چرا در زمینه‌های دیگر مانند عرصه ادبیات و شعر دست به قلم نمی‌شوند؟ سلبریتی، فرهنگ ما را نجات نخواهد داد. در هیچ جای دیگری هم نشده است. انسان‌ها با یک شب فعالیت کارگردان نمی‌شوند.
در چند سال گذشته شاهد بودیم برخی غیر تئاتری‌ها که پیشینه تئاتری هم نداشتند، توانسته‌اند در سالن‌های دولتی مانند تئاتر شهر اجرا بروند. این موضوع به خودی خودی مشکلی ندارد ولی وقتی که بسیاری از تئاتری‌ها سالیان سال است که در صف اجرا قرار دارند چنین چیزی باعث ظلم و رانت می‌شود. به نظرتان راهکار چیست؟
چنین موضوعاتی اصلا خصوصی نیستند. بلکه شما روزنامه‌نگارها و نویسندگان تئاتر باید این اتفاقات را پیگیری کنید. مطبوعات باید با اساتید تئاتری بیشتر گفت‌وگو کنند. باید رانت‌ها، فسادها و بی‌عدالتی‌ها را رسد کنیم. اگر اینگونه نباشد بدون شک آسیب خواهیم دید. این امر در اعتلای فرهنگی گام برنمی‌دارد. در ایران پروسه برعکس شده است. در اروپا خیلی از چهره‌ها وارد تئاتر می‌شوند. آن‌ها برای پول و تبلیغات نمی‌آیند. برای هنر و لمس خود تئاتر می‌آیند. در ایران چهره‌های سینمایی و فوتبالی را
می‌آورند.
برخی از آن‌ها شاید پنج نمایشنامه مهم را هم نخوانده باشند. این موضوع زیانبار است. نباید اجازه بدهیم افرادی با رابطه و رانت وارد فضاهای تئاتری بشوند که بسیار محدود هم هستند. در این تاریخ، در وضعیتی هستیم که تئاتر ما باید گذشته خود را ارزیابی و تحلیل کند، ضعف‌های خودش را ببیند، بازشناسی کند و نظمی به فضا بدهد.
در حال و هوای پایان نمایشگاه کتاب هستیم. درباره کتاب‌های جدید خودتان هم بفرمایید؟
۲۴ تا ۲۵ کتاب را در سال‌های گذشته روانه بازار کتاب کرده‌ام. برای نمایشگاه سال ۱۳۹۷ سه عنوان کتاب داشته‌ام. دو نمایشنامه به نام‌ «پنجره» و «جزیره نامسکون» به نویسندگی «امانوئل روبلس»، یکی از نویسندگان الجزایری فرانسوی نیمه دوم قرن بیستم که هم‌دوره «آلبر کامو» هم بوده است. این دو نمایشنامه در یک جلد کتاب آمده است. سابق بر این نمایشنامه‌ای تحت عنوان «مونسرا» از او ترجمه شده است. نمایشنامه «پیرزن کرچ» به نویسندگی «تادئوش روژه‌ویچ» یکی از مشهورترین شاعران و نمایشنامه‌نویسان معاصر لهستان است. نمایشنامه دیگر هم به نام «خروج از هنرمند گرسنگی» باز هم به نویسندگی «روژه‌ویچ» که نشر «روزبهان» منتشر کرده است.
آیا کارگردان‌هایی که این نمایشنامه‌ها را روی صحنه می‌برند، حق‌الزحمت مترجمان را می‌پردازند؟ شنیده می‌شود که سرقت نمایشنامه خیلی جدی شده است. نظرتان چیست؟
نه تنها حق‌الزحمت مترجم را پرداخت نمی‌کنند بلکه خیلی دردناک است بگویم که آن‌ها را به راحتی سرقت می‌کنند. این هم مسئله‌ مهمی است که خانه تئاتر باید به آن بپردازد. مثلا، عنوان نمایشنامه‌های را تغییر می‌دهند، جملات را پس و پیش می‌کنند و به اسم خودشان روی صحنه می‌برند. گاهی نمایشنامه‌ها را به اسم خودشان هم چاپ می‌کنند.
نمایشنامه «فهرست» به نویسندگی «تادئوش روژه‌ویچ» را ترجمه کردم که کارگردانی آن را روی صحنه برد و به نام خودش زد. کار دیگری هم به اسم «آتش‌سوزی‌ها» به نویسندگی «وجدی معود» را ترجمه کردم که به اسم «زن آوازه‌خوان» و دست و پا شکسته از سوی فرد دیگری منتشر شده است. از این مسائل فراوان هستند. بی اخلاقی‌هایی است که در جریان و جزو وظایف انجمن نویسندگان و مترجمان است تا به آن رسیدگی کند.
سایر اخبار این روزنامه
رهبر انقلاب در بازدید از نمایشگاه کتاب تهران : کتاب و کتابخوانی از ضرورت‌های زندگی مردم بویژه جوانان است پس از بمباران مواضعی در خاک سوریه از سوی اسرائیل، بلندی‌های جولان هدف حمله موشکی قرار گرفت برنده جایزه نوبل ادبیات، بدون اجرای برنامه‌های پیش بینی شده از ایران رفت تهران شرمنده پاموک محمدعلی وکیلی بهت ملت ازآتش افروختن درخانه سبزخود! «ابتکار» در گفت‌وگو با فعالان سیاسی بررسی می‌کند نقش گروه‌های سیاسی در روزگار جدید برجام «ابتکار» از رد کلیات لایحه تفکیک وزارتخانه های ادغام شده در کمیسیون مشترک گزارش می دهد نگاهی به وضعیت وخیم بی‌آبی در شهر بهشت منابع آبی آفریقا روز صفر چگونه فرا می‌رسد؟ «ابتکار» وضعیت قرارداهای شرکت های اروپایی با ایران پس از خروج آمریکا از برجام را بررسی می کند «ابتکار» مشکلات خانه تئاتر و فضای تئاتر حرفه‌ای را در گفت‌وگو با «محمدرضا خاکی» بررسی می‌کند ماهاتیر محمد با کسب 115 کرسی پارلمان مالزی به عنوان کهن‌سال‌ترین رهبر منتخب جهان سوگند یاد کرد جهان در عصر پسا خروج از برجام وزیر کشوردر همایش علمی توسعه و تحزب: احزاب با مسائل سهمگین توسعه مواجه شوند قانون اجبارى کجا و عادت ملى کجا؟