واکنش‌ها‌ به لغو برنامه‌های فرهنگی اورهان پاموک در تهران‌؛

محمد تاج‌الدین- اورهان پاموک نویسنده نوبلیست ترکیه‌ای این هفته مهمان نشر ققنوس بود. این انتشارات برای میزبانی از این نویسنده جهانی برنامه‌هایی در نظر داشت و قرار بود پاموک بتواند با طرفدارانش در ایران دیدار کند. نویسنده‌ای که کتاب‌هایش در چند سال گذشته به طور مکرر در ایران تجدید چاپ شده و با کمترین مشکل به دست مخاطبین ادبیات رسیده است.
اما آنچه اتفاق افتاد با آنچه توسط مسوولان نشر ققنوس برنامه‌ریزی شده بود تفاوت داشت. پاموک نتوانست طبق برنامه قبلی با طرفدارانش در نمایشگاه کتاب دیدار کند. از طرف دیگر سالنی که قرار بود همایش حضور نویسنده نوبلیست را میزبانی کند در شب اجرا جا زد و بار دیگر برنامه پاموک لغو شد.
مشخص نیست مسوولان مربوطه چرا برای حضور او در ایران چراغ سبز نشان دادند و بعد برای برگزاری چند همایش که نهایتا هزار نفر از علاقه‌مندان مهجور ادبیات را میزبانی می‌کرد، مشکل آفریدند.
سیامک گلشیری: اولین متضرر ادبیات ایران است


لغو برنامه‌های پاموک با عکس‌العمل نویسنده‌های ایرانی همراه بود. در همین رابطه سیامک گلشیری در گفت‌و‌گو با «جهان صنعت» با اشاره به متضرر شدن ادبیات ایران می‌گوید: «‌اولین چیزی که در اتفاقات اینچنینی ضربه می‌خورد، ادبیات ایران است. ادبیات ایران زمانی پیشرفت می‌کند که ما با کشورهای دیگر مراوده داشته باشیم. کتاب‌های آنها در ایران ترجمه شود و ما هم بتوانیم در بازار نشر آنان سهمی داشته باشیم. حضور نویسنده برنده نوبل در ایران اتفاق مهمی بود که می‌توانست به معرفی ادبیات ایران نیز کمک کند اما متاسفانه اتفاقاتی افتاد که نمی‌توان برایش دلیلی پیدا کرد. کتاب‌های پاموک چه امروز و چه زمانی که هنوز برنده نوبل ادبیات نشده بود مکررا در ایران چاپ می‌شد و در متن‌هایش نیز چیز عجیبی به چشم نمی‌خورد که موجب حساسیت مسوولان شده باشد.»
گلشیری اتفاقات اینچنینی را مانع جهانی شدن ادبیات می‌داند و در ادامه نبود قانون کپی‌رایت در ایران را نیز مورد انتقاد قرار می‌دهد و اضافه می‌کند: «بسیاری از آثار نویسنده‌های معتبر جهانی در ایران بدون اجازه چاپ می‌شوند. بعضا با ترجمه‌های بسیار بد. عدم رعایت حق کپی رایت جلوه خوبی از ادبیات ما در دنیا نشان نمی‌دهد.»
مصطفی مستور: احساس شرمساری می‌کنم
مصطفی مستور از نویسندگان پر‌مخاطب ایرانی هم در یادداشتی نسبت به مسایل پیش آمده برای سفر اورهان پاموک به ایران عکس‌العمل نشان داد. او با ابراز شرمساری از لغو برنامه‌های پاموک، نوشت: ‌مساله از نظر فرهنگی بسیار ساده است؛ ناشری قانونی از نویسنده‌ای که آثارش را به شکل قانونی در کشور ترجمه و منتشر کرده و خوانندگان زیادی هم در جامعه ما دارد به شکل قانونی دعوت کرده تا در چند گردهمایی ادبی که قبلا برایشان مجوز قانونی گرفته، شرکت کند. نویسنده هم به شکل قانونی وارد کشور شده تا در این نشست‌ها شرکت کند. مساله اما از نگاه اهالی سیاست، مثل همیشه، پیچیده و طراحی‌شده و امنیتی است و بوی توطئه می‌دهد.
جلوگیری از حضور اورهان پاموک در چند محفل ادبی و فرهنگی، گذشته از غیراخلاقی و غیرمدنی بودنش، نشان می‌دهد برخی سیاستگذاران فرهنگی ما تا چه حد با مقوله‌هایی مانند توسعه فرهنگی و تعامل فرهنگی با جهان، بیگانه‌اند. مایه تاسف است که با نویسنده‌ای این گونه رفتار شد که در مجال اندکش، جز در تحسین ایران و هنر ایرانی‌ها و تعلق عمیقش به سرزمین ایران سخن نگفت. من به سهم خودم از کمیسیون فرهنگی مجلس و فلان روزنامه‌ انتظار ندارم برای ترویج فرهنگ کتابخوانی و تعامل فرهنگی با جوامع دیگر و توسعه فرهنگی و رفع ممیزی و ایجاد نشاط فرهنگی در ایام برگزاری نمایشگاه کتاب و کمک به ناشران خصوصی و معرفی سرمایه‌های ملی فرهنگی به جهان گام‌های موثری بردارند، تنها انتظارم این است که برای رشد فرهنگ مانع‌تراشی نکنند. می‌دانم انتظار زیادی است. به سهم خودم، به عنوان یک نویسنده ایرانی، از رفتاری که با یک نویسنده ترک شد، احساس شرمساری می‌کنم.»
حاکمیت چند‌گانه
نگاه حاکمیتی به ادبیات در کشور ما تعریف درستی ندارد. بسیاری از مسوولان رده بالای نظام از توجه به کتاب و مطالعه صحبت به میان می‌آورند و معتقدند باید سرانه مطالعه کشور افزایش یابد‌ اما آنچه در عمل اتفاق می‌افتد با صحبت‌های آنان متفاوت است. گویی کسانی که در رده‌های مدیریتی میانی و حتی پایینی وزارت ارشاد و نهادهای موازی دیگر فعالند نگاه درستی به ادبیات ندارند و همواره با شک با نویسنده و کتاب برخورد می‌کنند.