روزنامه قانون
1397/02/16
مجاز ات اسید پاشی به روز می شود
اگر عمل اسيدپاش در حد جرم قتل نباشد، آثارش کمتر از آن نيستقانونگذار ميتواند دسترسي آسان به اسيد را محدود و توليد، توزيع و استفاده و فروش آن را کنترل کند
اسيدپاشي جنايتي است که به علت انتقامجويي يا شکست عشقي در جامعه ايران رخ ميدهد و بيشتر مبنا وعلل احساسي دارد
اثرات اين پديده مجرمانه، نه تنها قرباني و خانواده وي را متحمل ضرر و زيان روحي و جسمي ميکند بلکه امنيت جامعه را نيز به مخاطره مياندازد
فرد اسيدپاش ميداند که با اين عمل موجب از بين بردن ظاهر و زيبايي قرباني مي شود و تا آخر عمر او را در رنج و عذاب جسمي و روحي قرار ميدهد
هدفشان غالبا از بين بردن چهره و زيبايي دختران است كه آرزوهاي بسياري در ذهن خود پرورانده و به اميد رسيدن به آنها چه روزو شبهايي را سپري كردهاند، آرزوهايي كه شايد ديگر رنگ واقعيت به خود نگيرند و محكومند در لابهلاي روزهاي خوب گذشته مدفون شوند. دختري زيباروي كه براي زندگي آينده، خود را آماده و مهيا ميكرد، حال بايد روز و شب خود را يا در راهروهاي بيمارستان بگذراند يا اينكه در كنج اتاقي، آينده تاريكش را مرور كند. آيندهاي مبهم كه ترس از آن تمام وجودش را فرا ميگيرد.
حال نمايندگان كميسيون حقوقي قضايي مجلس امروز قرار است طرح تشدید مجازات اسیدپاشی و حمایت از بزهدیدگان ناشی از آن را مورد بررسي قرار دهند. جرمي كه در سالهاي اخير افزايش چشمگيري داشته و دختران و زنان بسياري را هدف قرار داده است؛ هرچند كه با وجود شديدبودن جرم، مجازاتي كه در حال حاضر براي آن اعمال ميشود از شدت و بازدارندگي لازم برخوردار نيست و طبق قانون بايد جرم با مجازات متناسب باشد اما مجازات حبس كه براي اينگونه مجرمان اعمال ميشود به دليل عدم تناسب با چنين جرم شديدي نتوانسته باعث كاهش اين جرم در جامعه شود. به همين دليل در رابطه با اين جرم همه مسئولان بر اِعمال اشد مجازات برای مجرمان این فاجعه تلخ انسانی تاکید دارند.فردي كه مرتكب اسیدپاشی ميشود با قصد و آگاهی از عواقب عمل خویش و به علت ازمیانبردن چهره و زیبایی افراد بهدلیل برخی نیات سوء، دست به چنین عملی میزند و فرد بزهديده را برای تمام عمر از نعمت بینایی و زیبایی چهره، ازدواج و حتی شغل محروم میکند. حال با توجه به افزايش اين جرم و همچنين رنج ناتمامي كه بزهديدگان متحمل ميشوند، اميدواريم نمايندگان مجلس با اعمال مجازاتي بازدارنده، در كاهش اين جرم موثر باشند. حال با توجه به بررسي اين طرح در مجلس، «قانون»ضمن گفتوگويي با علي صدريخانلو، وکيل پايه يک دادگستري و مدرس دانشگاه ، خلأهاي قانون فعلي اين جرم را مورد بررسي قرار داده است.
آقاي صدري خانلو به نظر شما آيا مجازاتي كه در حال حاضر براي جرم اسيدپاشي اعمال ميشود، توانسته باعث كاهش اين جرم شديد در جامعه شود؟
پيشينه تقنين در مورد جرم اسيدپاشي به لايحه قانوني مربوط به مجازات پاشيدن اسيد مصوب اسفند 1337 بازميگردد. در اين ماده واحده آمده است: «هرکس بهطور عمدي با پاشيدن اسيد يا هر نوع ترکيبات شيميايي ديگر موجب قتل کسي شود به مجازات اعدام و اگر موجب مرض دايمي يا فقدان يکي از حواس مجني عليه شود به حبس جنايي درجه يک و اگر موجب قطع يا نقصان يا از کار افتادن عضوي از اعضا بشود به حبس جنايي درجه2 و اگر موجب صدمه ديگري شود به حبس جنايي درجه دو محکوم خواهد شد».اما در قوانين قبل از انقلاب، تقسيمات جرايم به جنايت، جنحه و خلاف بوده و اين تقسيمات بعد از انقلاب از بين رفته و جرايم با توجه به نوع مجازات، تقسيمبندي شده و در ماده 14 قانون مجازات اسلامي مصوب 1392 مجازات به چهار قسم حد، قصاص، ديه و تعزير تقسيم شده و در ماده 19 هم براي مجازاتهاي تعزيري هشت درجه قايل شده است.
در حال حاضر با توجه به اينكه مجازات حبس براي مرتكبان اعمال ميشود، آيا لايحه قانوني اسيدپاشي مصوب سال 1337 نسخ شده است؟
در پاسخ به اين سوال بايد گفت با توجه به اينکه در قسمت اول لايحه قانوني اسيدپاشي مقرر شده اگر کسي بهطور عمدي با پاشيدن اسيد يا ترکيبات شيميايي ديگر موجب قتل کسي شود، مستوجب مجازات اعدام است، اينطور استنباط ميشود كه قبل از انقلاب مجازات قصاص در قوانين جزايي حاکم نبوده وگاهي قانونگذار براي قتل نفس، مجازات اعدام مقرر ميكرد، حال آنکه در قوانين جزايي بعد از انقلاب مجازات قصاص درنظر گرفتهشدهاست؛ بنابراينبه نظر ميرسد اسيدپاشي عمدي که موجب قتل کسي شود، در واقع مصداقي از تعريف قتل عمد در قانون مجازات اسلامي است و براي آن مجازات قصاص پيشبيني شده و با اين برداشت، ميتوان معتقد بود که صدر لايحه مذکور، نسخ ضمني شده است.
البته در ماده 286 قانون مجازات اسلامي مصوب 1392 جرم مفسد فيالارض تعريف شده و مجازات آن را از باب تعزيري اعدام مقررکرده است. در صورتي که اگر اسيدپاشي داراي شرايط ماده 286 قانون مجازات اسلامي نيز باشد، اسيدپاش يا اسيدپاشان تحت عنوان مفسدفيالارض قابليت تعقيب و مجازات هستند. اما اگر اسيدپاشي منجر به قتل کسي نشود و موجب از کار افتادن ، نقصان،مرضي دايمي،فقدان عضو يا حواس يا منافع وزوال عقل شود، اگر امکان قصاص عضو نباشد و موجب اخلال در نظم و صيانت و امنيت جامعه يا بيم تجري مرتکب يا ديگران شود، در ماده 614 قانون مجازات اسلامي، دو تا پنج سال مجازات تعزيري براي آن پيشبيني شده است. نتيجه اينکه تا جايي که مفاد ماده 614 مغايرت با لايحه مذکور باشد، آن را نسخ ضمني کرده و مصاديق ديگري که در ماده 614 مقرر نشده با لايحه مذکور قابليت تعقيب و مجازات دارد.بنابراين بايد گفت قوانين جزايي پس از انقلاب با پيشبيني قصاص و افساد فيالارض و نيز ماده 614 قانون مجازات اسلامي 1392 لايحه قانوني اسيدپاشي را در حد مغايرت با آن بهصورت ضمني نسخ کرده است.
جناب صدري خانلو به نظر شما دليل افزايش جرم اسيدپاشي در جامعه به ويژه عليه زنان و دختران در سالهاي اخير چيست؟
اسيدپاشي جنايتي است که به علت انتقامجويي يا شکست عشقي در جامعه ايران رخ ميدهد و بيشتر مبنا وعلل احساسي دارد و در جوامع پيشرفتهاي که تعقل و انديشه، مبناي ارتباطات رفتاري مردم است، کمتر افراد مرتكب اين بزه ميشوند. اسيدپاشي يک عمل ضداجتماعي است که در جامعه ايراني پديده جديدي نبوده و بهاين خاطر در سال 1337 مورد قانونگذاري خاص قرار گرفته است. اما در سالهاي اخير اين رفتار ضد اجتماعي رو به افزايش گذاشته و حتي رسانهاي نيز شده است. هرچند آمار دقيق رسمي از اين پديده مجرمانه در جامعه وجود ندارد ولي به علت رسانهاي شدن اين رفتار مجرمانه به ويژه در اصفهان و تهران، موجب احساس نگراني و واکنش از طرف جامعه شده است.
با توجه به مشكلات عديدهقربانيان جرم اسيدپاشي و همچنين آلام و رنجهايشان به نظر شما مهمترين اقدام براي پيشگيري از اين جرم چيست؟
براي پيشگيري از اين پديده مجرمانه بايد بافت اجتماعي جامعه را از لحاظ جامعه شناسي، جرمشناسي و حقوقي بهصورت دقيق مورد مطالعه قرارداد و صرف تشديد مجازات، اثر بازدارندگي نخواهد داشت. اين جرم بهطور معمول از طرف مردان جامعه محقق ميشود و جزو جرايم خشونتآميز تلقي ميشود. بنابراين براي مبارزه و مقابله با اين پديده مجرمانه و پيشگيري از وقوع اين جرم، بايد علت وقوع افعال خشونتآميز در جامعه ايراني به ويژه از طرف مردان مورد مطالعه و بررسي دقيق قرار گيرد تا با شناخت علل آن در راستاي پيشگيري و مبارزه قدم برداشت و صرف اقدام سرکوبگرايانه از ديد سياست جنايي، اثر بازدارندگي نخواهد داشت و با اتخاذ تدابيري در جهت آموزش به شهروندان و فراهم کردن زمينه التيام بخشيدن به آلام قربانيان اين جرم از طريق حمايت مادي، معنوي و عاطفي ميتوان قدم هاي مهمي برداشت.
اثرات اين پديده مجرمانه، نه تنها قرباني و خانواده وي را متحمل ضرر و زيان روحي و جسمي ميکند بلکه امنيت جامعه را نيز به مخاطره مياندازد و احساس نگراني و دلواپسي براي افراد جامعه به ويژه زنان و دختران و خانوادههايشان ايجاد ميکند و باعث نوعي احساس ناامني در جامعه ميشود؛ از طرفي به دليل اينكه مجازاتهاي سختي براي برخورد با اسيدپاشان در نظر گرفته نشده وگاهي فکر ميکنند با تحمل چند سال حبس، حداقل به خواستهها و انتقامجويي نامشروع خويش رسيدهاند، بنابراين ضرورت دارد دولت و نهادهاي اجتماعي و رسانههاي عمومي و ملي، براي فرهنگسازي و آموزش و تربيت افراد جامعه مبني بر اينکه انتقامجويي شخص، هيچوقت موجب پيروزي خواستههاي وي نخواهد شد بلکه عواقب شديدي به دنبال دارد،تلاش كنند .ضمن اينکه اگر اصول 19 تا 42 قانون اساسي به خوبي تامين نشود، مجازات اسيدپاشان اثر بازدارندگي نخواهد داشت.
نكته مهم در بزه اسيدپاشي اين است كه اسيد به راحتي در اختيار افراد قرار داشته و به سادگي امكان خريدو فروش آن وجود دارد، به نظر شما براي كاهش اين جرم نبايد دسترسي افراد به اين مواد خطرناك محدود شود؟
دسترسي سريع به اسيد و نيز برآورده نشدن خواستههاي افراد، تربيت ناصحيح و ايجاد تنش و استرس در جامعه، درگيري در خانواده و مشکلات اقتصادي و اجتماعي، نقش موثري در علل افزايش اين پديده مجرمانه دارد.متاسفانه توليد، خريد و فروش انواع اسيد درحال حاضر آزاد است و هيچگونه محدوديت در اين زمينه وجود ندارد. بنابرايندر راستاي پيشگيري وضعي، قانونگذار ميتواند دسترسي آسان به اسيد را محدود و توليد، توزيع، استفاده و فروش آن را کنترل کند. اما متاسفانه بايد گفت صرف داشتن اسيد و ترساندن مردم با اسيد در قوانين جزايي جرم انگاري نشده و فقط اسيدپاشي جرمانگاري شده و اغلب اسيدپاشان، صورت قربانيان خود را نشانه ميگيرند تا قرباني، ظاهر و زيبايي خود را براي هميشه از دست بدهد و بيشتر قربانيان نيز زنان هستند. افرادي که از اين وسيله مجرمانه استفاده ميکنند، انسانهايي هستند که از بيماري افسردگي و سرخوردگي، رنج ميبرند و زماني که شدت اين بيماري رواني به حدي ميرسد که موجب اختلال در شخصيت رواني آنها ميشود، تصميم به ارتکاب چنين انتقام فجيعي ميگيرند.
به نظر شما مهمترين دلايل ارتكاب اين جرم چيست؟
بيشتر افرادي که به اين جرم روي آوردهاند، ناشي از حس انتقام جويي و شکست عشقي بوده و اين افراد داراي روحي نامتعادل، ضد اجتماعي و قانون گريز و جامعه ستيز هستند و اين افراد از آسيبهاي روحي و رواني شديدي برخوردارند و شايد حتي ريشه آن به دوران کودکي و حقارت هايي که متحمل شده اند، بازگردد. کساني که از اين وسيله مجرمانه استفاده ميکنند، رفتار آنها بيانگر دو امر مهم است؛ اول اينکه قصد کشتن قرباني را ندارند، فقط براي ترساندن يا مجازات و به جهت انتقام اقدام به اين کار ميکنند و دوم اينکه اسيدپاش ميداند که با اين عمل موجب از بين بردن ظاهر و زيبايي قرباني مي شود و تا آخر عمر او را در رنج و عذاب جسمي و روحي قرار ميدهد؛بنابراين اگر عمل اسيدپاش در حد جرم قتل نباشد آثارش کمتر از آن نيست.اسيدپاشان چون از تعقل و انديشه کمتر استفاده مي کنند و بيشتر با عواطف و احساسات مبادرت به تصميم گيري مي کنند، اين احساسات و عواطف آنها را در حد جنون آني قرار مي دهد و مرتکب چنين عمل وقيحانهاي مي شوند.
آقاي دكتر به غير از اعمال مجازاتهاي بازدارنده براي اين جرم از چه ابزارهايي براي كاهش اين جرم ميتوان بهره جست؟
اسيدپاشان در خانوادههايي بزرگ شدهاند که هميشه والدين آنها تسليم خواستههاي آنان شدهاند و به آنها آموزش دادهنشده که در صورت عدم برآورده نشدن خواستههايشان، نبايد به هر وسيله انتقامآميزي دست بزنند. انگيزههاي اسيدپاشي عبارت از انتقامجويي عشقي، ناموسي، اخاذي و سرقت، اختلافات خانوادگي و کينههاي قديمي است. بنابراين با فرهنگسازي و آموزش به مردم در مواقع حساس و بحراني که زمينه بروزآسيب بيشتر است و درخصوص اينكه با منطق،شعور و درک لازم از موقعيت، تصميم مقتضي بگيرندو به هيچ وجه به خود اجازه استفاده از ابزار زور و تهديد و اجبار براي رسيدن به خواسته هايشان ندهند، ميتوان اين جرم را كاهش داد.
سایر اخبار این روزنامه
این خـا نه امـن است
# محرمانه_ نداريم
حل بحران کره به مزاج مسکو خوش نمیآید!
دلار تک نرخی؛ رویایی بر باد رفته
سرطان در جان بازار پوشاك
جان کری در ماموریت سخت
سونا می نمک در مر گ د ر یا چه
پایان تلخ برجام بهتر از تلخی بی پایان
مجاز ات اسید پاشی به روز می شود
حمايت از كالاي ايراني فقط به مفهوم خريد آن نيست!
مديريت ترافيك با «لج بازي» پيش نمي رود
دُرِّمظلوم دَری