نکاتی درباره تنهایی به بهانه انتصاب وزیر تنهایی در کابینه انگلیس و افتتاح کافه ضد تنهایی در ژاپن

بعضی ها روزگار ما را دوران تنهایی زندگی بشر نامیده اند و تنهایی جهانی آدمیان به نقطه ای رسیده است که روان شناسان، جامعه شناسان، فیلسوفان و حتی سیاستمداران نیز به تکاپوی حل آن افتاده اند. در انگلیس، وزیر تنهایی تعیین کرده اند و بعد از این اتفاق، جرقه نیاز توجه ویژه به این ماجرا در چندین کشور اروپایی دیگر هم زده شده است. در ژاپن، کافه هایی معروف به «کافه ضد تنهایی» باز شده است که در آن ها روبه روی افراد یک عروسک بزرگ گذاشته می شود تا افراد به تنهایی غذا و نوشیدنی شان را نخورند. با این حال و در این مطلب می خواهیم نگاهی روان شناسانه به تنهایی داشته باشیم. معنای تنهایی چیست؟ آیا تنهایی همین قدر نگران کننده و ترسناک است؟ چه افرادی بیشتر احساس تنهایی می کنند؟ و با تنهایی چه کار کنیم؟    تنهایی یک تعریف واحد ندارد وقتی سخن از تنهایی به میان می آید، ما با یک ابهام سر و کار داریم. تنهایی از نظر شما یعنی چه؟ معنای تنهایی برای شما مثبت است یا منفی؟ افراد پاسخ های گوناگون و گاه متناقضی به این پرسش ها می دهند. این یک حقیقت است؛ تنهایی ما با هم فرق دارد! حتی نظریه پردازان مختلف روان شناسی، جامعه شناسی، فلسفه، عرفان و ... نیز تعاریف مختلفی از تنهایی ارائه داده اند. شاید بهتر باشد به جای این که دنبال یک تعریف واحد از تنهایی باشیم، در پی یافتن انواع معانی تنهایی در میان آدم ها و تاثیر آن بر زندگی آن ها باشیم.    انواع تنهایی تنهایی انواع گوناگونی دارد. یک نوع تنهایی، تنهایی فیزیکی است مانند زمانی که ما در خانه تنهاییم. این گذراترین نوع تنهایی است. اما تنهایی می تواند پیچیده تر، درونی تر و ماندگار تر از انزوای فیزیکی باشد. تنهایی می تواند به این معنا باشد که من احساس تنهایی می کنم چون فردی مرا درک نمی کند، فردی با من هم فکر نیست، فردی همراه و یار من نیست، فردی به من کمک نمی کند، فردی مرا حمایت نمی کند، هیچ کس مرا دوست ندارد و من هیچ کس را دوست ندارم. تنهایی می تواند حاصل از این واقعیت باشد که روابط بین فردی من رضایت بخش نیست و با آن چه مطلوب من است، بسیار فاصله دارد. همان طور که مشاهده می کنید، تنهایی می تواند در ابعاد مختلف روانی، عاطفی، فکری، درون فردی و بین فردی رخ بدهد. ممکن است فردی در یک بعد یا همزمان در ابعاد مختلف احساس تنهایی کند.    آیا تنهایی همیشه ناخوشایند است؟ وقتی درباره تنهایی حرف می زنیم، بیشتر یک وضعیت آزار دهنده و به لحاظ عاطفی، منفی در ذهن مان تداعی می شود؛ یک حالت ذهنی دردناک ناشی از احساس نداشتن رابطه با دیگران و همزمان میل به داشتن رابطه با آن ها. اما واقعیت این است که تنهایی همیشه هم آن قدر بد و ناخوش آیند نیست. تصور کنید هرگز نمی توانستید تنها باشید، هیچ حریم و خلوت شخصی و خصوصی نداشتید. تنهایی و خلوت با خود برای تفکر و برنامه ریزی یک نیاز اساسی است. تنهایی که خود فرد انتخاب کرده باشد، می تواند بستری باشد برای خودشکوفایی و خلاقیت. گاه افراد نیاز دارند تنها باشند تا درباره خودشان، زندگی شان و برنامه های شان فکر کنند. بنابراین تنهایی لزوما همراه با رنج و عواطف منفی نیست.    آیا تنهایی به تعداد روابط ما بستگی دارد؟ جالب است بدانید آن چه در ایجاد احساس تنهایی در افراد موثر است، تعداد کم روابط نیست بلکه کیفیت روابط است. شاید برای شما هم پیش آمده باشد که با وجود روابط و رفت و آمدهای زیاد، باز هم عمیقا احساس تنهایی کرده باشید. واقعیت این است که برداشت افراد از کیفیت روابط شان و میزانی که نیازهای روانی، عاطفی و فکری شان در آن روابط پاسخ داده می شود، مهم تر از تعداد و اندازه این رابطه هاست. بنابراین ممکن است فردی روابط و معاشرت زیادی نداشته باشد اما احساس تنهایی هم نکند و برعکس فردی روابط متعدد خانوادگی، عاطفی، اجتماعی و ... داشته باشد اما عمیقا احساس تنهایی کند.    با تنهایی چه کار کنیم؟ بخش به هنجار و طبیعی تنهایی را بپذیرید. بپذیرید که انسان ها نیاز دارند گاهی تنها باشند. انسانی که نتواند از تنهایی خویش لذت ببرد و با خود گفت و گویی درونی داشته باشد، از معاشرت با دیگران نیز لذت نخواهد برد. به جای دستپاچه و مضطرب شدن از تنهایی پیش آمده، به آن به چشم یک فرصت عالی در جهت رشد درونی و معنوی نگاه کنید.    از افکار منفی درباره تنهایی بپرهیزید منطقی فکر کنید که علل احساس تنهایی شما چه می تواند باشد؟ شما معمولا از کدام نوع تنهایی رنج می برید؟ آیا راه های اشتباهی برای فرار از تنهایی انتخاب نکرده اید؟ راه هایی که در نهایت شما را تنها تر کرده باشد؟ گاهی افراد می خواهند تنهایی درونی شان را با روابط متعدد و سطحی پر کنند. فراموش نکنید همان طور که گفتیم تعداد روابط مهم نیست، اگر روابط شما رضایت بخش نباشد و نیازهای اساسی شما را ارضا نکند، باعث می شود بیش از پیش احساس تنهایی و سرخوردگی کنید.    مهارت های ارتباطی را فرابگیرید بسیاری از افرادی که از تنهایی شکایت دارند، مهارت های ارتباطی ضروری برای برقراری روابط صمیمانه و رضایت بخش را بلد نیستند یا اعتماد به نفس کافی ندارند و به اصطلاح خجالتی هستند. اگر شما هم جزو این دسته از افراد هستید، مهارت آموزی کنید. نترسید، شاید ابتدا کمی سخت به نظر برسد اما هنگامی که بفهمید دیگران نیز مشتاق رابطه با شما هستند همه چیز آن طور که باید پیش خواهد رفت. در فعالیت های اجتماعی و داوطلبانه همسو با علایق و سلایق تان شرکت کنید. در این فعالیت ها فرصت آشنایی با افرادی شبیه خودتان را پیدا می کنید.    روابط مجازی را جایگزین روابط واقعی نکنید روابط متعدد مجازی این توهم را به افراد می دهد که به اندازه کافی با مردم معاشرت می کنند در حالی که این روابط در ذات خود نمی توانند نیاز به صمیمیت انسان ها را ارضا کنند.