ماجرای یک عمامه‌گذاری

شهروند| ماجرا از انتشار چند تصویر شروع شد؛ تصاویری که نشان از مراسم عمامه‌گذاری فرزند سیدحسن خمینی به لباس روحانیت در حسینیه جماران داشت. مراسمی که گرچه گفته شد خصوصی است، اما شرکت علما و حتی چهره‌های سیاسی در آن این مراسم را در فضای مجازی به دهان کاربرانی انداخت که به نحوه برگزاری آن انتقاد داشتند.
هرچند بعد از انتقاد گسترده به این مراسم گفته شد که پیش از مراسم عمامه‌گذاری، مراسم عید نیمه شعبان برگزار شده بود و در پایان این مراسم چنین برنامه‌ای تدارک و اجرا شده است، اما بازهم با توجه به این‌که عمامه‌گذاری برای یک فرد واحد انجام شده، این موضوع محل انتقاد قرار گرفت و کاربران فضای مجازی گفتند که چرا فرزند سیدحسن خمینی مانند دیگر طلاب در یک مراسم عمومی ملبس به لباس روحانیت نشده است؟ از سوی دیگر بعضی که پیشتر تصاویر او را در لباس روحانیت دیده بودند، این سوال برای‌شان مطرح شد که چگونه او پیش از برگزاری مراسم عمامه‌گذاری، اقدام به پوشیدن لباس کرده و در بین مردم حضور یافته و برای آنان سخنرانی هم کرده است؟
سنت رایج عمامه‌گذاری
مناسبت‌های مذهبی، چون اعیاد قربان و غدیر یا میلاد ائمه(ع) فرصت‌هایی هستند که جمعی از طلاب با حضور در دفتر مراجع، با گذاشتن عمامه بر سر در اصطلاح به لباس روحانیت ملبس می‌شوند. این سنت دیرینه در حوزه علمیه قم برگزار می‌شود، به‌طوری‌که در قم، طلاب در محضر آیات ملبس می‌شوند و مراسم عمامه‌گذاری را به جا می‌آورند. شکل مراسم عمامه‌گذاری به این ترتیب است که طلاب با عبا و قبا به تن، در صف ایستاده و عمامه‌های سفید یا سیاه آنها که به نشانه سیادت است و از قبل در سینی‌های جداگانه و با اسم هر طلبه آماده شده، توسط مرجع تقلید بر سر آنها گذاشته می‌شود. در حسینیه جماران، این مراسم به‌طور اختصاصی برای سید‌احمد خمینی، فرزند سید‌حسن خمینی برگزار شد.


شرکت‌کنندگان چه کسانی بودند؟
در این مراسم که در آن چهره‌های سیاسی و بعضی از نمایندگان مجلس دیده می‌شدند، محمدعلی رامین و فرزندش، یاسین –همسر مهناز افشار-، محسن ‌هاشمی و فرزندش، مهدی ‌هاشمی، محمدعلی ابطحی، محمدعلی آهنگران و مجید انصاری، آیت‌الله‌سیدعلی محقق‌داماد، آیت‌الله موسوی‌بجنوردی و جمعی از علما نیز حضور داشتند. برخی چهره‌های ورزشی چون علیرضا منصوریان هم از مدعوین این مراسم بودند. در پایان هم سیداحمد خمینی با حضور علما و روحانیون حاضر ملبس به لباس روحانیت شد و آیین عمامه‌گذاری توسط آیت‌الله سیدعلی محقق‌داماد برگزار شد.
واکنش پدر به عمامه‌گذاری پسر
حسن خمینی بعد از اتمام مراسم با انتشار عکسی از خود و فرزند تازه‌ملبس‌شده‌اش در صفحه اینستاگرام خود نوشت: بیست‌و‌پنج‌سال گذشت. از شهریور ١٣٧٢ که در میلاد رسول‌الله(ص) در حضور پدر و پدربزرگ، در جماران و به وسیله مرحوم آیت‌الله سلطانى‌طباطبایى معمم شدم تا امروز که پسرم احمد در حضور پدر و پدربزرگش و به وسیله آیت‌الله سیدعلى محقق در حسینیه جماران معمم شد. ربع قرن، به سرعت باد. خدا ایمان و عمل صالح را توشه‌ زندگی همه ما بگرداند و همه ما را سربازان شایسته‌ای برای حضرت صاحب‌الزمان(عج) قرار دهد. خدای متعال به لطف خویش، احمد را از هر خطا و خطر مصون دارد و او را به علم و عمل مزین نماید. امام در حق پدرم نوشته بودند «خداوندا! احمد را نزد خود محمود فرما» و امروز به زبان آن عبد صالح خدا همین دعا را در حق احمد بر زبان جارى مى‌سازم». پاسخ سیداحمد خمینی به انتقادات
لطف و قهرتان، محبت است
واکنش‌ها از طیف‌های مختلف سیاسی و عمومی به مراسم عمامه‌گذاری سیداحمد خمینی، او را بر آن داشت تا با یک حرکت پسندیده خود نسبت به آن واکنش نشان دهد و صریح و روشن به انتقادات پاسخ بگوید. رویه‌ای که خیلی وقت‌ها در موارد مشابه دیگران انجام نمی‌دهند. سیداحمد خمینی در صفحه اینستاگرام خود نوشت: یک دسته می‌گویند اصلا چرا برای عمامه‌گذاری مراسم گرفته‌ای؟ غافل از این‌که همه طلبه‌ها چنین می‌کنند. ولیمه می‌دهند و مجلس می‌گیرند. سیداحمد خمینی در صفحه اینستاگرام خود نوشت: دیروز به لطف خدا در حسینیه جماران رسما عمامه گذاشتم. به لطف فضای مجازی که باعث شده خبر‌ها از هر سوی برود و همگان از پیدا و پنهان همدیگر مطلع باشیم، محبت دوستان آشنا و ناآشنا شامل حالم شد و بزرگواری‌شان، جان و روحم را صفا داد. خواستم در درجه اول از همه محبت‌ها و الطاف دوستان، صمیمانه تشکر کنم و برای یکایک ایشان آرزوی بهروزی و سلامت داشته باشم. اما در درجه دوم اجازه بدهید به گروه دومی هم اشاره کنم که به نوعی دیگر به برادر کوچک‌شان نگریستند.
می‌گویند روزی کسی به داروخانه‌ای رفت و پرسید آیا میخ دارید؟ صاحب داروخانه با تعجب جواب منفی داد. مشتری هم سنگی را به شیشه مغازه زد و گفت باید داروخانه‌ای را که میخ ندارد، خراب کرد. فردای آن روز باز همان مرد به داروخانه رفت و پرسید که آیا داروخانه میخ دارد؟ صاحب داروخانه که پیش‌بینی این سوال را کرده بود، پاسخ داد: آری داریم، مرد مشتری این بار هم با سنگ ترازو به شیشه مغازه زد و گفت باید داروخانه‌ای را که میخ می‌فروشد، خراب کرد. روز سوم شد و مشتری خاص به مغازه وارد شد و باز همان سوال را تکرار کرد که آیا میخ دارید؟ مغازه‌دار این‌بار با آرامش گفت: عزیز دلم، تو شیشه‌ات را بشکن. چه کار به میخ داری! حالا حکایت من است. برخی برای هجمه، خیلی بهانه لازم ندارند. یک دسته می‌گویند اصلا چرا برای عمامه‌گذاری مراسم گرفته‌ای؟ غافل از این‌که همه طلبه‌ها چنین می‌کنند. ولیمه می‌دهند و مجلس می‌گیرند. درباره بنده البته اصلا مراسم خاصی هم نبوده و در جشن میلاد امام زمان چنان که سنت همه طلاب است که در روز مبارکی و در جلسه جشنی چنین می‌کنند، چنین کردم. از 6‌سال پیش که گام در این راه نهادم و در شهر قم مشغول طلبگی شدم، طبیعی بود که روزی عمامه بگذارم و توسط یکی از بزرگان به این لباس مفتخر شوم. گروهی به کنایه نوشته‌اند که این مراسم، مراسم تاج‌گذاری است. البته لباس سربازی امام زمان کمتر از تاج نیست، ولی خوب و بد آن فقط مربوط به من نیست. هر روحانی که لباس روحانیت را در بر دارد، می‌تواند به این صفت متصف شود. حالا این‌که چرا درباره من این تعبیر به کار برده می‌شود، لابد برای شما روشن است. برخی می‌گویند خمینی بودن به عمامه نیست. سخن درستی است. اما فراموش نکنیم تنها من نیستم که عمامه به سر دارم. ده‌ها‌هزار روحانی روزی در مراسمی عمامه گذاشته‌اند و آرزوی گام نهادن در راه امام را دارند و صد البته تنها به عمامه این مهم میسر نمی‌شود. دعا کنید به مقامش راه یابیم. برخی نوشته‌اند مراسم، لاکچری بوده است. قبلا هم برای‌تان نوشتم که این یک مسیر تخریبی است که هدفی بزرگتر از من را دنبال می‌کند. اما قضاوت درباره اشرافی بودن و لاکچری بودن را اجازه بدهید به خود شما و عکس‌های همه کسانی که در جلسه بودند و آن را ثبت کردند، واگذار کنم. خود دراین‌باره قضاوت کنید. برخی هم البته با اصل عمامه مشکل دارند. من ناراحتی و عصبانیت و نه دشنام ایشان را درک می‌کنم، ولی اجازه بدهید این حق را برای خودم قایل باشم که عقاید خود را داشته باشم. غرض آن‌که به لطف دوستان و دعای خیر ایشان بیش از گذشته محتاجم. احمد چه با عمامه و چه بی‌عمامه، خاک پای شماست. لطف و قهرتان، محبت است.