روحانی علیه روحانی!

محمدرضا ستوده- چند روزه آقای روحانی با یه سری از اعضای کابینه خودش اختلاف داره. از عملکردشون ناراضیه. توی تریبون‌های رسمی ازشون انتقاد می‌کنه. ولی از بس سرش شلوغه حواسش نیس که خودش اونا رو وزیر کرده. اطرافیانش باید بهش یادآوری کنن که اگه از دست اعضای کابینه ش ناراضیه، می‌تونه اونا رو عزل کنه و آدمای بهتری رو جای اونا بذاره.
بنده خدا از بس که بی‌اختیاره، یادش رفته اختیار اینو داره که وزرای خودشو عزل کنه. به خاطر همین با خودش درگیره. با خودش دعوا داره. وقتی هم یادش می‌افته که اونا رو خودش نصب کرده از خودش انتقاد می‌کنه. بعد وقتی یادش می‌افته که چرا تا حالا اونا رو عزل نکرده سر خودش داد می‌زنه. از دست خودش عصبانی می‌شه. خودشو می‌کنه توی اتاق درو روی خودش قفل می‌کنه. مداد میذاره لای انگشتاش فشار میده. با کمربند می‌افته به جون خودش بعد خودش از دست خودش ناراحت می‌شه که چرا خودشو زده. دلش می‌شکنه. بعد میره خودشو بغل می‌کنه با خودش حرف می‌زنه. از دل خودش درمیاره. در اتاقو باز می‌کنه که خودش از اتاق بیاد بیرون. یه چای واسه خودش می‌ریزه به خودش تعارف می‌کنه ولی برنمی‌داره. یه کم ناز خودشو می‌کشه بعد کم‌کم نرم می‌شه با خودش آشتی می‌کنه. مردم از دولت ناراضی هستن. دولت از دولت ناراضیه. روحانی از دولت ناراضیه. اصولگراهام که از اول ناراضی بودن. بعید نیست یه روز صبح وقتی هوا گرگ و میشه، اعضای دولت و در راس‌شون آقای روحانی وسط جنگل‌های مازندران با هم قرار بذارن، جلسه هیات دولت رو تشکیل بدن و با چندتا شمشیر سامورایی‌ به جان هم بیفتند تا تندروها، اصولگراها، روشنفکرهای میانه‌رو، کارگزاران، مردم و خود اعضای دولت به طور همزمان از دست دولت راحت بشن!