صراحت «نه» و شهردار تهران

كليد پايتخت را به دست چه كسي بسپاريم؟ اين دومين آزمون انتخاب شهردار در ۲۵۰روز سپري شده از عمر شوراي پنجم است. در مقام حرف و نظريه، سخن از آن است كه اداره شهر را به يك متخصص غيرسياسي بسپاريم. اما مگر مي‌شود پايتخت را بدون سياست اداره كرد؟
در‌واقع اين آرايش سياسيون در شوراي شهر تهران و ري است كه تعيين مي‌كند اداره پايتخت كه ري نيز به آن ضميمه است به دست كدام‌يك از ۷ نامزدي كه اينك نام‌شان در ديدار با مراجع يا بزرگان عالم سياست نقل است سپرده مي‌شود. آنچه ۳۴۵ روز قبل، ۲۹ارديبهشت ۹۶ پاي صندوق‌هاي راي رقم خورد يك پيام «شفاف» و «صريح» داشت؛ چيزي كه بر شانه‌هاي ۲۱عضو شوراي شهر تهران و ري سنگيني مي‌كند. مردم سال قبل به صراحت گفتند مديريت پايتخت را نمي‌پسندند و خواهان تغيير آن هستند. مردم بارها پيام‌شان را در صراحت «نه»هاي‌شان به گوش‌ها رساندند. اينك نيز آنها انتظار دارند اين «نه» در سپردن كليد شهر به درستي تعبير شود. تا دو- سه روز ديگر اين ۷ نفر برنامه‌هاي‌شان را به اعضاي شورا ارايه مي‌كنند. اما پيشتر از برنامه‌ها، در ديدارها و لابي‌ها راي نهايي راه خود را مي‌جويد. به همين دليل هم بايد از جريان‌هاي اصلي شوراي شهر تهران پرسيد آيا خاطرتان هست در سال ۱۳۸۴ و انتخابات رياست‌جمهوري چه تجربه‌اي براي كشور رقم خورد؟ شايد بگوييد از آن زمان ۱۳سال بر تجربه‌هاي‌مان افزوده شده و اينجا در اين برهه نيز شهردار انتخاب مي‌شود نه رييس‌جمهور. اما همين قياس به ظاهر مع‌الفارق مي‌تواند هوشياري بيشتري ايجاد كند تا تصميم انتخاب شهردار به گزينه مطلوب منجر شود. بديهي است گزينه‌اي كه بتواند با همه گروه‌هاي سياسي و حاكميت ارتباط خوبي داشته باشد مطلوب است اما به شرط آنكه پيام انتخابات سال گذشته را نيز در همه اين مزايا جاي داده باشد.