افشین یداللهی ترانه‌سرا و شاعر جوان درگذشت ترانه مرگ در آستانه عید

همدلی| روژا پیران ـ سال 95 سالی تلخ برای هنر این سرزمین بود. خیل هنرمندانی که درگذشت‌شان در این سال روی داد، یکی پس از دیگری جامعه هنری و فرهنگی را داغ‌دار کرد. تنها نگاهی به فهرست نام‌های بزرگی که سال 95 سال سکوت‌شان بود، کافی‌ست دریابیم هنر ایران چه هنرمندان ارزشمندی را از دست داده است. عباس کیارستمی، فرهنگ شریف، حبیب محبیان، کمال پور‌تراب، علی راست کمالوند، جواد لشکری و...تنها برخی از نام‌هایی است که در این سال دار فانی را وداع گفتند.
در حالی آخرین روزهای سال 95 در حال سپری شدن است که بار دیگر جامعه هنری در سوگ نشست و عرصه ترانه و ترنه‌سرایی یکی از جوانان خلاق و مستعدش را از دست داد. بامداد ۲۵ اسفند افشین یداللهی در مسیر بازگشت از هشتگرد به سمت تهران به دلیل برخورد شدید یک دستگاه کامیون با خودرویش، به شدت مجروح شده و در بیمارستان امام جعفر صادق (ع) شهر هشتگرد درگذشت. تنها ساعاتی پس از انتشار این خبر اهالی هنر و فرهنگ نسبت بدان واکنش نشان داده و پیام‌های متعدد تسلیت منتشر شد.
مرثیه‌هایی برای افشین‌ یداللهی
پرویز پرستویی در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «اتفاق بدی دیگر رقم خورد.امروز هم با خبر شدیم که دکتر افشین یداللهی ترانه سرای خوب کشورمون بر اثر تصادف جان خود را از دست داد،باورم نشد وبه شماره ای که از ایشان داشتم زنگ زدم متاسفانه خاموش بود.خاموش شد. درگذشت این عزیزرا به خانواده محترمش وجامعه هنری بخصوص خانواده موسیقی ایران زمین، تسلیت عرض میکنم.روحش شاد ویادش گرامی.»


احسان خواجه امیری در پیامی کوتاه و تاثیرگذار در اینستاگرامش نوشت: «افشین خواهش میکنم جواب بده موبایلت و بگو شایعه است.» سید علی صالحی، بازیگر، نیز در اینستاگرام نوشت: «اولین بار سال ٨٣ سر سریال «کمربندها رو ببندیم» تماس گرفتم رفتم منزلشون شهرک اکباتان و ازشون خواستم برای تیتراژ ترانه‌ای برامون بگن با خوشرویی پذیرفتن و ترانه زیبایی سرودن که آقای فتحعلی اویسی خوندن، آخرین‌بار هم در مجلس ترحیم مادر خانم کتایون ریاحی دیدمشون. دکتر افشین یدالهی روانشناس و ترانه‌سرای خیلی خوبی بودن، باور رفتنش خیلی سخته، بعید میدونم این سال کبیسه نود و پنج دست از سر ما برداره، خدا ختم به خیرش کنه. روحش شاد و یادش گرامی.»
نگاهی به زندگی هنرمند
افشین یداللهی دی‌ماه ۱۳۴۷ در اصفهان متولد شد. او فعالیت‌های حرفه‌ای ترانه‌سرایی خود را در سال ۱۳۷۶ در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد. نخستین ترانه‌های وی با آهنگسازی فواد حجازی و شادمهر عقیلی و با خوانندگی خشایار اعتمادی اجرا می‌شد. یداللهی برای تیتراژ بسیاری از سریال‌های خوش‌نام تلویزیونی، ترانه‌هایی سروده است. بیشترین شهرت وی در این زمینه به‌واسطه سرودن ترانه شب آفتابی، سریال غریبانه، شب دهم، میوه ممنوعه و مدار صفر درجه و معمای شاه و تبریز در مه است.
یداللهی چندین سال بود که اداره انجمنی به نام خانه ترانه را برعهده داشت. خانه ترانه در سال ۱۳۸۰ با همکاری ترانه‌سرایانی از قبیل عباس سجادی، سعید امیر اصلانی، بابک صحرایی، یغما گلرویی، افشین سیاهپوش، نیلوفر لاری‌پور، محمدرضا حبیبی و افشین یداللهی راه‌اندازی شد. این جلسات به خواندن ترانه، نقد ترانه و جلسات کارگاهی اختصاص می‌یافت. جلسات خانه ترانه سپس به فرهنگسرای قانون و پس از آن به فرهنگسرای شفق انتقال یافت.طی سال‌های پیش که به‌تدریج ترانه‌سراهای موسس خانه ترانه به دلایل مختلفی از آن جدا شدند و افشین یداللهی تنها فرد باقی‌مانده از هیات موسس این انجمن بود که بعد از این اتفاق همچنان اداره خانه ترانه را بر عهده داشت. او در تمام این سال‌ها هیچ‌گاه ترانه را رها نکرد و وضعیت آن در موسیقی امروز یکی از دغدغه‌های همیشگی او بود. از افشین یداللهی پنج مجموعه شعر به نام‌های «روزشمار یک عشق»، «امشب کنار غزل‌های من بخواب»، «جنون منطقی»، «حرف‌هایی که باید می‌گفتم و... تو باید می‌شنیدی» و «مشتری میکده‌ای بسته» به جا مانده است.
در ادامه یکی از آخرین گفت‌وگوهای این شاعر و ترانه‌سرا فقید را می‌خوانید:
بیشتر برای آرامش خودتان ترانه می‌گویید یا به چشم حرفه‌ای و شغل به آن نگاه می‌کنید؟
یک چیز بینابین هست، ولی صرفا شغل نیست. کاری را که به آن علاقه نداشته باشم، انجام نمی‌دهم. پس به ترانه گفتن علاقه دارم و به صرف درآمد به آن نگاه نمی‌کنم. معمولا موضوعاتی را که برایم جالب است،کار می‌کنم.
به نظرتان ترانه و موسیقی چقدر می‌تواند به آرامش افراد کمک کند؟
هنر هم به هنرمند کمک می‌کند و هم به مخاطب. خلاقیت یک مکانیسم دفاعی است که به فرد کمک می‌کند اضطراب‌هایش را رفع کند تا به پالایش برسد. از طرفی بجز تاثیرگذاری بر هنرمند، باعث می‌شود مخاطب به دلیل همذات‌پنداری یا حسی که در او برانگیخته می‌شود، تحت تاثیر قرار بگیرد. در واقع یک حالت تعاملی ایجاد می‌کند.
توجه به موضوعات ملی در ترانه‌های شما از کجا نشات می‌گیرد؟
به عنوان یک ایرانی برای کشورم و فرهنگ احترام قائلم. مواردی بوده که من متناسب با سریال ترانه‌ای با موضوع وطن گفتم. مدت‌ها بود در ترانه نگاهی عمیق به موضوع وطن نداشتیم. معمولا حرف‌های شعاری می‌زدیم. بیشتر وطن را در جغرافیا خلاصه می‌کردیم، در آب و کوه و خاک. خصوصیتی که مربوط به ملت ما باشد را کمتر در ترانه‌ها شاهد بودیم. فکر کردم چیزی فراتر باید بگویم. مجموعه فراز و فرودهایی که در طول تاریخ برای مردم ما رخ داده است، وگرنه صرف جغرافیا کافی نیست.
وقتی می‌بینید ترانه شما را مردم گوش می‌کنند یا زنگ پیشواز تلفن همراه برخی شده است، چه احساسی دارید؟
احساس خوبی است. هرکس کار هنری می‌کند دوست دارد، علاوه بر لذتی که موقع خلق اثرش می برد، مردم هم حس مشترک با آن داشته باشند. این حس مشترک برای من لذت‌بخش است.
وضعیت ترانه را در موسیقی امروز چگونه می‌بینید؟
اگر ترانه‌ای مطابق با اصول و قواعد ادبی سروده شده باشد، حتی اگر ترانه‌سرا بنام نباشد این امر باعث اثربخشی هرچه بیشتر موسیقی خواهد شد، ولی به نسبت تعداد آثار تولید شده کارهای ماندگاری که شعرهایشان دارای محتوا باشند محدود هستند و تنها بستری است با حضور کلمات برای همگام شدن با موسیقی و خواننده اثر. خواننده اثر هم باید توانایی انتقال آهنگ و شعر به مردم را داشته باشد وگرنه به جای استفاده ابزاری از نام و شهرت شاعر بایستی وقت و هزینه خواننده صرف تولید و ساخت قطعات شود.
‏Rozha.piran@gmail.com